چند پرسش و یک تحلیل

  • انتشار: ۲۵ ثور ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 85873

تروریست های بی نام و نشان با مجهزترین اسلحه، هر از گاهی در مناطق مختلف پایتخت یعنی در هر منطقه ای که بخواهند، فاجعه خلق می کنند و خون ملت بیگناه را می ریزند، شکی وجود ندارد که این نوع تروریست ها، در حول و حوش همین پایتخت آموزش می بینند و مجهز می شوند.

از طرف دیگر، حکومت مرکزی و امنیت ملی، از نگاه استخباراتی آن قدر هم عقب افتاده نیست که بدیهی ترین عملیات های تروریستی را نتوانند شناسایی کنند؛ مواردی زیادی وجود دارد که اگر کسی در کابل بیش از پنج شش مرتبه به یکی از سفارت خانه ها مراحعه داشته، از طرف امنیت ملی احضار و بازخواست شده است… امنیت ملی، توان آن را دارد که مرکز تجهیز و تعلیم این تروریست ها را کشف و متلاشی سازد؛ چون از اصول و پرنسیپ امنیت داخلی در تمام کشورها همین است که با دستگیری افراد تروریست، یا با استفاده از امکانات اطلاعاتی، می توانند جلو عملیات تروریستی را حداقل در پایتخت کشور بگیرند. حالا پرسش ها و معمایی وجود دارد که هیچ گاه جوابی برای آن پیدا نشده است.

۱ – سالهاست که تروریست ها، با خیال راحت در هر نقطه ای کابل، عملیات انجام میدهند، پرسش این است که چرا دوربین های مداربسته ای امنیتی و بالون های هوایی، مسیر این تروریست ها را شناسایی نمی توانند؟

۲ – در موارد مختلف دیده شده که تروریست ها، زنده دستگیر شده اند و حتی محاکمه شدند اما هیچ وقتی محل تجهیز آنها در کابل، کشف نشده است؛ گفتیم که تردیدی نیست آنها از همین پایتخت مجهز می شوند؛ اگر هم مرکز آنها خارج از کابل باشد، قطعا با هماهنگی افراد داخل پایتخت وارد کابل می شوند…

۳ – با این همه کشتارهای زیادی که در سراسر افغانستان مخصوصا پایتخت انجام شده، چرا هیچ وقت در ادارات نظامی و امنیتی هیچ آب از آب تکان نمی خورد؟ با این که نهادهای امنیتی صد در صد مقصر اند و یا توان مدیریت امنیت شهروندان را ندارند، یا شخصیت هایی در داخل ادارات نظامی و امنیتی هستند که در نقل و انتقال و تجهیز تروریست ها همکار می کنند، در هر صورتش باید یک خانه تکانی امنیتی صورت بگیرد تا نتیجه مطلوبی به دست آید.

۴ – شکی نیست که هزاره ها، بیشترین قربانی را در این سالها داده اند و در مراسم ملی و مذهبی و آموزشی و مکان های مختلفی، هزاره ها مورد قتل های فجیعی قرار گرفته اند، اما پرسش بی جواب این است که چرا معاون دوم کشور که خود هزاره هست با کندک مشاورین، چرا این موضوع را جدی نمی گیرد؟ در جلسات مهم دولتی خبری از ایشان نیست و خودش را با کارهای حقوقی و فرهنگی مصروف کرده است که هیچ دردی از ملت مظلوم را دوا نمی کند.

تحلیل که می توان از این فجایع گرفت این است که ریشه این عملیات، قطعا به پایگاه آمریکایی ها میرسد؛ امریکایی ها با تجربه ای که در عراق و سوریه داشته اند، ترس از آن دارند که از شیعیان افغانستان یک حزب الله دیگری ساخته نشود. درک امریکایی ها از تشکیل جبهه مقاومت هم شاید همین باشد در حال که جبهه مقاومت، هیچ ارتباطی بیرونی ندارد. از جانب دیگر، این که هیچ گاه زوایای پنهان این کشتار معلوم نمی گردد، علت اش همین است که چون قدرت بالاتر در پشت قضیه قرار دارد، لذا از ترس مقامات امریکایی افشا نمی گردد…

علی ظفر یوسفی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟