ناگفتهای از رنسانس اروپا
- انتشار: ۲۴ حمل ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعی
- شناسه مطلب: 20882
در مطلب قبلی که تحت عنوان «نقش اندیشمندان مشرق در رنسانس غرب» گذاشته شد، تصریح گردید که غرب به تنهایی رنسانس یا نوزایی را خلق نکرد بلکه دانشمندان شرق و مسلمان در ایجاد این رستاخیز علمی نقش بارزی داشتند. نمونههای فراوانی هم برای این ادعا ذکر شد که علاقمندان میتوانند به همان مطلب مراجعه کنند.
در این یادداشت به نظرات یکی از این اندیشمندان میپردازیم که دیدگاه او درباره جهان، سر آغازی برای علم نجوم نوین در اروپا شد. این اندیشمند، ابوریحان بیرونی بود که اکنون مزارش در خاکروبههای غزنی قرار دارد.
برای ادعایم، یکی از مقالات مشهور علمی دانشکده نجوم دانشگاه «وارسا» را شاهد میآورم. این مقاله در سال 1973 میلادی توسط دکتر «جازیبو فسکی» یکی از نجوم شناسان مشهور لهستانی نوشته شده است. مقاله یادشده در سال 1352 شمسی تحت عنوان «کارهای نجومی البیرونی» در کتابی به نام «ابوریحان بیرونی» نیز در مطبعه دولتی کابل به چاپ رسیده است.
بخش عمده مقاله دکتر جازیبو فسکی، شامل جدولهای نجومی، معادلات ریاضی و اشکال هندسی است که نگارنده آن را به زبان ساده در این یادداشت خدمت عزیران عرضه میکنم. منابع مورد استفاده در مقاله این نجومشناس لهستانی، آثار خود ابوریحان بیرونی است که من نیز همین مقاله را به عنوان منبع یادداشتم قرار میدهم.
1- یکی از موضوعات پیچیده علمی که قرنها ذهن دانشمندان و فیلسوفان را به خود مشغول کرده بود، مسئله مسطح یا کروی بودن زمین بود. البیرونی هزار سال پیش به قله یکی از کوههای هندوستان رفت تا حقیقت را آشکار کند. او با محاسباتی که انجام داد، اعلام کرد که زمین کروی است. البیرونی چنان به کارش اعتماد داشت که حتی محیط و اندازه دور کره زمین را نیز مشخص کرد. او گفت که دور کره زمین، 20 هزار و 400 میل عربی است. اگر این رقم را بر اساس واحدهای فعلی اندازهگیری کنیم، 40 هزار و 180 کیلومتر به دست میآید. بر اساس محاسبه البیرونی، محیط کره زمین، 40180 کیلومتر است. وقتی محیط و شعاع زمین در عصر فناوری و ارتباطات ماهوارهای مورد اندازهگیری قرار میگیرد که 40010 کیلومتر است، هر فرد منصفی حیرت میکند که البیرونی چگونه هزار سال پیش توانسته بود فقط با خطای 170 کیلومتر دور زمین را محاسبه کند. البته البیرونی در همین محاسبات، اندازه طولالبلد و عرضالبلد زمین را نیز مشخص کرد که قرنها بعد، جهش عظیمی در صنعت دریانوردی اروپا به وجود آورد. جالب است بدانید که 500 بعداز البیرونی، نظریه کروی بودن زمین، به نام گالیله ثبت شد.
2- یکی از کشفیات دیگر البیرونی در هزار سال پیش، جو زمین بود. تا آن زمان حتی به ذهن بزرگترین دانشمندان و فیلسوفان نیز موضوعی به نام «جو» خطور نکرده بود. به همین خاطر تا قبل از کشف البیرونی، یکی از سوالهای عمده علمی- فلسفی این بود که پس از غروب خورشید چرا برای مدتی هوا روشن است و یا این که چرا چند لحظه قبل از طلوع خورشید، هوا روشن میشود؟ در حالی که منبع روشنایی، خورشید است، وقتی خورشید نیست پس روشنایی نیز نباید وجود داشته باشد. البته البیرونی با محاسباتی که انجام داد، گفت که پاسخ این سوال، در اطراف خود کره زمین نهفته است. وی راز این معما را «انتشار نور» نامید. البیرونی در توضیح مطلب گفت: پیرامون کره زمین، ذرات معلق به نام غبار پراکنده اند، وقتی نور خورشید بر آنان میتابد، باعث میشود که نور منحرف و به اطراف پراکنده شود. به زبان ساده، خورشید هنگام غروب و طلوع که از ناظر زمینی پنهان است، نورش را بر غبار اطراف زمین میتاباند، غبار نیز به شکل واسطه و منشور عمل کرده و نور خورشید را به شکل ضعیف و غیرمستقیم به زمین منتقل میکند و این گونه است که ما هوا را موقع طلوع و غروب خورشید، روشن میبینیم.
3- براساس تحقیقی دکتر جازیبو فسکی انجام داده، البیرونی اولین دانشمند در هزار سال پیش بود که پدیده کسوف و خسوف را منطبق با نظریات منجمین عصر حاضر، شرح داده است. او حتی کسوف و خسوف جزیی را نیز شرح داده که تا دو قرن پیش منجمین توضیحی برای آن نداشتند. گفتنی است که البیرونی تحقیقات خود را در خصوص کسوف و خسوف در کوههای لغمان در توابع کابل قدیم انجام میداد.
سخن آخر را با این عبارت به پایان میبرم که هر آنچه البیرونی درباره نجوم و پدیدههای جوی در آثار خود آورده است، 500 سال بعداز او، به نام کپلر، کپرنیک، گالیله و نیوتن ثبت شد. قصد نگارنده این نیست که مقام علمی این نابغهها و افتخارات علمی جهان را زیر سوال ببرد بلکه هدف این است که هر آنچه دانشمندان دوره رنسانس در قرن پانزده و شانزده میلادی گفته اند، ابوریحان در قرن دهم میلادی گفته بود. این همان ناگفتهای از رنسانس اروپاست که به ما نگفته اند.
محمد مرادی
نظرات(۱ دیدگاه)