قمر باجوه حامل چه پیامى به کابل بود؟

  • انتشار: ۲۲ ثور ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 112741

اسلام آباد که طالبان را بعنوان ابزارى براى نیل به اهداف چند جانبه خود ایجاد نموده، در طول حیات استخباراتى این موجود عجیب الخلقه، نه تنها از تقویت آن در تغیر موازنه قدرت به نفع خود در مقیاس افغانستان کار گرفته بلکه بنابر نیاز خویش، از تضعیف و معامله روى طالب نیز در زد و بند هاى خارجى و امتیازگیرى از قدرتهاى بزرگ، موذیانه بهره جویى نموده.

از همین ابزار بُرنده طالب بود که براى تهدید و تضعیف حکومت برهان الدین ربانى، استفاده نمود و آنگاه که اتفاق ١١ سپتامبر بوقوع پیوست از سرکوب این گروهک و فروختن دانه، دانه رهبران طالب، بسته هاى دالر سبز امریکایى را دریافت نمود. پس از توافقات بن مجدداً از این ابزار زنگزده در مهار حکومت هاى کرزى و احمدزى کار گرفت.

سه دهه از طالبان بمثابه گروه جنگى کار گرفت و حالا که عمر ننگین طالب در فصل جدید بحران افغانستان رو به انقضاء است، در دوحه و استانبول منحیث ملعبه صلح از آن بهره بردارى میکند. سیاسیون مغرض و نظامیان بدطینت پاکستانى در یک بازى زمانگیر و چنه زنى فرسایشى، پروسه گفتگو هاى امریکا با طالبان را چنان طولانى و حوصله گیر ساختند که عاقبت کاسه صبر بایدن سالخورده بسر آمده، شتاب زده و بدون نتایج ملموسى، بانگ رحیل سربازانش را از افغانستان سر داد.

حقیقت آنست که سردمداران اسلام آباد با تظاهرِ ریاکارانه به همکارى در روند گفتگو هاى صلح، عملاً فشار لازم و مقتضى را روى گروهک مزدور شان مبنى بر تمکین به توافقات صلح نیآوردند. آنها از لجاجت و کله شخى طالب در پى کسب امتیازات بیشتر از غرب و داشتن دست بالا در روند صلح و فرآیند حکومت افغانستان است. پاکستان مى خواهد به رهبران خسته غرب و سران نالایق و بى کفایت افغان تفهیم کند که هر چه از طالب میخواهید، از ما طلب کنید. زیرا علوفه و قمچین در دست ماست.

با تحریم نشست استانبول از سوى طالبان، آى اس آى با شعله ور کردن جنگ در چند ولایت و سازمان دادن حملات انتحارى در زادگاه غنى و پایتخت کشور، فضا را شدیداً نظامى و ارگ را تحت فشار افکار عمومى قرار داد. اما در بُعد سیاسى، پیام آتش بس سه روزه عید را در آستانه سفر باجوه بکابل از زبان طالبان رسانه اى ساخت تا این پیام واضح و روشن را به واشنگتن و کابل برساند که طالب در قبضه و چنگ آنهاست و اگر مطالبات شان از دولت امریکا و حکومت افغانستان برآورده شود، نه تنها آنها را به نشست استانبول خواهند کشاند بلکه همینگونه که آتش بس مؤقت سه روزه را به دیکته اسلام آباد اعلان کردند، آتش بس دایمى را هم به هدایت آنها توافق و عملى خواهند کرد. بناً سفر باجوه دلالت بر حضور و اشتراک سران طالب در نشست بعد از عید استانبول و توافق در مورد آتش بس مشروط میکند.

و همین شگرد هاى استخباراتى و دست بالاى اسلام آباد در خصوص جنگ و صلح افغانستان است که غنى را ناگزیر به سفر مخفیانه به راولپندى و توافق احتمالى محرمانه با حاکمان پاکستان نمود. بى تردید ماحصل آن مذاکرات و ثمره این نشستِ اشد محرم که احدى جز غنى در آن حضور ندارد و حتىٰ معاونین، مشاور امنیت ملى و وزیر خارجه اش هم نامحرم پنداشته شده، آشى خواهد بود که در استانبول از دیگ برون خواهد شد.

و اما فراموش نکنیم همانگونه که طراح پروژه طالب، انگلیس و مجرى آن پاکستان بود، سازماندهى این بازى اخیر نیز با تشریک مساعى هر دو صورت گرفته و میگیرد.

محمد عارف منصوری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟