فساد قلب نظام جوان ما را نشانه رفته است
- انتشار: ۲۶ سنبله ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 94741
صبحها که با تاکسی میآیم دفتر، سواریها غالبا تحلیل سیاسی میکنند. بحثشان بیشتر روی مذاکرات دوحه، حکومت پنجسالهی طالبان، دوران پسا۲۰۰۱ و … میچرخد.
دیروز یکی درد دلش باز شده بود. خیلی از طالبان تعریف کرد؛ مثلا میگفت سرقت، رشوهخواری، تجاوز و زورگیری نبود و کسی جرئت نداشت حق کسی را پایمال کند. حالا ببین روز روشن تفنگچه را بیخ گوش مردم میگذارند و جیبشان را خالی میکنند. از نظر وی تنها عیب حکومت طالبان این بود که مانع درس و تحصیل و کار زنان میشد.
معلوم است که سخنان وطندار ما قدری از روی احساسات گفته شده و ته دلش شاید به بازگشت دورهی سیاه طالبان رضایت نمیدهد اما لازم است مسئولان و کانونهای اصلی قدرت روی نقطهنظرات شهروندان درنگ کنند و از خود بپرسند که چه باعث شده مردمی که روزی از ستم طالبان به ستوه آمدهبودند، اکنون آرزو می کنند همانانی بر کشور حاکم شوند که هزاران نوع جنایت و بیدادگری از قبیل سربریدن و سنگسار کردن و زنده به گور کردن را در کنارنامهیشان دارند؟
ناگفته پیدا است که فساد قلب نظام جوان ما را نشانه رفته است. حرفهای شهروندان از یک واقعیت عینی حکایت میکند. خدا نکند گذر آدم به ادارات دولتی بیفتد. به کسانی برمیخوری که یا دفتر خود نیستند یا اگر هستند پشت میز “سونجی” میکنند بدون اینکه به حرف مراجعین نگونبخت لحظای گوش دهند. کاری که در یک روز باید تمام شود، به هفتهها میکشد. در برخی سازمانهای دولتی حتی پیاده و امربر را هم نمیتوانی از جانت خلاص کنی تا پول ندهی. بعضا میبینیم آقا یا خانم پشتمیزنشین، گویی مستنطق است و تو متهم به جنایت! گفتار و رفتارش چنان خشن است مثل اینکه قاتل پدرش را دیده باشد! و اگر هزاره باشی که دیگر حسابت با کرامالکاتبین است.
اختلاسهای کلان که جای خود را دارد، از آن درمیگذریم.
همانگونه که استاد علی امیری بیان کرده، طالبان در مذاکرات قطر تهیدستاند، با وجود این، تنها نقطهای که منطقشان تا حدی میبرد، فسادآلودگی نهادهای دولتی است و چه بسا با این حربه در باب برتری امارت بر جمهوریت داد سخن دهند؛ نقطه ضعفی که به مثابهی پاشنهی آشیل ما عمل میکند.
هادی رحیمی زاده
نظرات(۰ دیدگاه)