طالبان زمانی تغییر می‌کنند که …

  • انتشار: ۱۰ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهگوناگون
  • شناسه مطلب: 117723
طالبان

برخی از رسانه‌ها و مقاماتِ قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای و ممالک همسایه می‌گویند: گروه پیکارجوی طالبان دستخوش تغییر و تحوّل گسترده شده است و اکنون آن گروهِ مرگ‌آفرین، ویرانگر، تروریست و وحشی سابق نیست و با شبکه‌های بین المللی ترور و تکفیر (القاعده و داعش و …) ارتباط ندارد و یک جنبش اسلامگرای بومی افغانستان با پایگاه وسیع اجتماعی به شمار می‌رود و باید با آن تعامل کرد و نه تقابل.

اما به نظر اکثریت تحلیلگران و عامۀ مردم این کشور، طالبان صرفاً در حوزۀ نزدیکی و وابستگی به قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای و ارتباطات و تعاملات با دولت‌های خارجی دچار تغییر شده‌اند. در دهه‌های هفتاد و هشتاد به دلیل بی‌تجربگی سیاسی صرفاً از پاکستان و عربستان اطاعت می‌کردند؛ اما اکنون به دلیل کسب تجربیات سیاسی، در برابرِ امریکا و اروپا و روسیه و ایران نیز کمابیش تمکین می‌کنند. قبلا تنها با همان دو کشور (به علاوۀ امارات متحده) تعامل و ارتباط داشتند و حتی سازمان ملل را هم به رسمیّت نمی‌شناختند؛ ولی اکنون با تمام سازمان‌های بین المللی و قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای (امریکا، روسیه، اروپا، چین، هند، ایران، ترکیه و …) نیز وارد تماس و تعامل شده‌اند.

به عبارت دیگر از نظر سیاسیون و مردم افغانستان، طالبان صرفاً در جهتِ تأمین و تضمینِ منافع و مطامع قدرت‌های بیگانه و کشورهای مداخله‌گر اجنبی، دستخوش تغییر و تحوّل شده‌اند و دقیقاً به دلیل همین چرخش‌ها بر مدار منافع بیگانگان، اکنون شمارِ بیشتری از قدرت‌ها و دولت‌های بیگانه از طالبان حمایت می‌کنند؛ اما در حوزۀ حقوق اساسی و انسانی مردم افغانستان و مصالح و منافع بنیادین کشور افغانستان، طالبان دچار هیچ تغییر و تحوّل نشده‌اند. دگردیسی و دگرگونی بر مدار منافع و مطالبات بیگانگان و تمکین در برابر اجانب، نه تنها هیچ نفع و سودی به حال مردم و کشور افغانستان ندارد؛ بلکه کاملاً و تماماًً برای مُلک و ملت مظلوم ما تباه‌کننده و فاجعه‌بار هم هست.

بر پایه‌ای آنچه گفته آمد، هرگونه تغییر و تحوّل در موضع و رفتار طالبان زمانی مفید و مثبت خواهد بود که بر مدار حقوق اساسی و انسانی مردم افغانستان و مصالح و منافع کشور افغانستان بچرخد؛ نه بر مدار منافع و دیکته‌های بیگانگان.

زمانی می‌توان از تغییر و تحوّل بنیادی و مورد قبول در گروه طالبان سخن به میان آورد که آنان در یک سند مکتوب و رسمی، حقوق اساسی و انسانی و شهروندی ذیل را برای مردم افغانستان به رسمیّت بشناسند و در عمل نیز بدان پایبندی نشان دهند:

۱) حق انتخاب و رأی و مشارکت در تعیین سرنوشت خود (جمهوریت و دموکراسی) را برای تمام شهروندان افغانستان (اعم از زن و مرد) مورد امضاء و تعهد قرار دهند؛
۲) حقوق شهروندی، کرامت انسانی، تکثّر فرهنگی و مشارکت سیاسیِ تمام گروه‌های قومی، زبانی، مذهبی و تباریِ جامعۀ موزاییکی افغانستان را بدون تبعیض و تفاوت بپذیرند؛
۳) حقوق انسانی و اساسیِ نیمی از پیکرۀ اجتماع (زنان رنجدیدۀ افغانستان) را به رسمیّت بشناسند؛
۴) حداقل‌های موازین «حقوق بشر» جهانی و «کرامتِ بشر» اسلامی را مرعی و محترم بشمارند و از خشوت، توحّش، گردن‌زنی، سنگسار و سایر رفتارهای ضد بشری دست بردارند؛
۵) از همه مهمتر، حقِ طبیعی و ابتدایی «حیات» و زندگی صلح‌آمیز و عاری از خشونت را برای تمام مردم افغانستان به رسمیّت بشناسند و دست از جنگ و تهاجم و ترور و تکفیر و ویرانگری و کشتار مردم بردارند.

تا زمانی که طالبان این اصول و حقوق اساسی و انسانی و اسلامی و ابتدایی را در ارتباط با مردم و شهروندان افغانستان نپذیرند، هیچ تغییرِ مثبت و مفید در موضع و رفتار آنان برای مردم این کشور قابل اعتنا و اعتماد نخواهد بود. هرگونه تغییر بر مدار منافع و مطامع بیگانگان و تمکین و تسلیم در برابر خواسته‌های اجانب، صرفاً بردگی و غلامی طالبان را به اثبات می‌رساند و هیچ ربطی به مردم افغانستان ندارد.

مسیح ارزگانی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟