دانشگاه مطلوب طالبان
- انتشار: ۱۲ میزان ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 121888
ساختمان شیک و زیبای که توالتهای خوب و مدرن دارد، اما ساکنان جدیدش ترجیح میدهند که صحراگشت بروند و در زیر درختان و کنار خیابانهایش ادرار و غایطه کنند. کاملا تهی از زن و دختر. تا پیش از ورود این تازهواردان همه کت و شلوار میپوشیدند، اما با عوضشدن سیاست، یونیفورم ساکنان این ساختمان نیز عوض شده است. یونیفورم جدید، ریشهای انبوه و عمامه است.
به دانشگاه طالبان خوش آمدید!
اینجا همان دانشگاه کابل است که از بیشتر دانشگاههای منطقه قدیمیتر است و روزگاری یکی از افتخارات کشور بود. اما وزیر تحصیلات عالی طالبان تشخیص داده است که افغانستان به دارندگان مدرک دکترا و کارشناسی ارشد نیاز ندارد، بلکه به طلبههای مدارس دینی نیاز دارد. از همین رو تصمیم گرفتهاند این نهاد را به کپی مطابق اصل مدارس حقانیه پشاور پاکستان تبدیل کنند.
برای تطبیق سیاست فرهنگی جدید، تنها تغییرات ظاهری کافی نیست، بلکه از نگاه محتوا نیز باید دستکاری شود. نخستین گامها برای انجام این تغییرات:
۱) سوزاندن کتابهای کفری و ضاله. این کتابها شامل تمام مواد درسی علوم انسانی میشود.
۲) پاکسازی و تصفیه دانشگاه از استادان پیشینش.
۳) دعوت شماری از ملاهای پاکستانی و استخدام شان به حیث استاد.
۴) تنظیم کلیکوریم درسی جدید که در آن مضامین فقهی و کتابهای مانند قدوری، کنز، مختصر و … در اکثریت خواهد بود.
۵) دانشکده هنرها باید از بیخ و بن ویران شود، زیرا آنجا همه چیزهایی که در شریعت طالبانی حرام شمرده میشوند – از رقص، موسیقی و نقاشی شروع تا مجسمهسازی – تدریس میشود.
۶) دانشکده طب نیز حذف خواهد شد. زیرا جامعه به پزشک نیاز دارد. طالبان مردم را با دم و دعا و تعویذ معالجه خواهند کرد.
۷) ساختمان حقوق و علوم سیاسی را باید به توپ بست. زیرا سیاست طالبانی، سیاست مبتنی بر شریعت و قوانین اسلامی است و محاکم به فقیه ضرورت دارد، نه حقوقدان.
۸) دانشکده مهندسی و انجنیری برای ساختن دنیا به درد میخورند. این دو نیز باید حذف گردند. زیرا سیاست طالبان این است که به آخرت توجه کند، نه دنیا.
۹) دانشکدههای زراعت و اقتصاد نیز باید حذف گردند. جامعه باید فقیر باشد. مگر پیامبر نگفته است که فقر فخر من است.
۱۰) تنها دانشکده شرعیات کافی است. زیرا هر رطب و یابس و تر و خشکی را میتوان در کتابهای دینی یافت. تازه، غربیها نیز علوم را از کتب دینی ما دزدیدهاند. پس چرا ما خود در این کتب کاوش نکنیم؟!
شاید بگویید که در توصیف بیفرهنگی طالبان بسیار زیادهروی کردهام و این چیزها زاده تخیلات خودم است.
نه. اگرچه من یک نویسنده هستم و قوه تخیلم خوب کار میکند، اما باور کنید با قوه تخیل طالبان برابری نمیکند. جامعه خیالی را که آنها دنبال تاسیسش هستند در هیچ رمان آرمانشهری و ویرانشهری تخیلپردازی نشده است.
عبدالشهید ثاقب
نظرات(۰ دیدگاه)