خروج امریکا از افغانستان/ تکلیف دیگر گروه های تروریستی فعال در افغانستان چه می شود؟

  • انتشار: ۲۰ جوزا ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 114542

خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان بدین معنی ست که فعالیت سازمان های تروریستی غیر از طالبان افزایش خواهد یافت.
پروسه خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان جریان دارد و این احتمال وجود دارد طالبان بخش های زیادی از افغانستان را تصرف کنند. در چنین شرایطی باید گفت «عدم حمایت هوایی امریکا از ارتش افغانستان و نبود پیمانکاران امریکایی برای حفظ و نگهداری هواپیماهای جنگی نیروی هوایی افغانستان» وضع را به نفع طالبان تغییر می دهد.

در کنار خطرات روشنی که برای مردم افغانستان به وجود می آید، خطر به قدرت رسیدن طالبان تنها در فعالیت های تروریستی این گروه در خارج از افغانستان خلاصه نمی شود و رهبری طالبان برخلاف دولت کنونی افغانستان چشمان خود را به روی برنامه های القاعده و داعش علیه اهداف بین المللی خواهد بست. با در نظرداشت این موضوع میزان تهدیدی که از سوی این دو گروه متوجه افغانستان و منطقه گسترده تر خاورمیانه می شود، می بایست مورد ارزیابی قرار گیرد.

القاعده در افغانستان و پاکستان

القاعده در افغانستان و پاکستان دیگر آن سازمانی نیست که تحت مدیریت اسامه بن لادن بود. ایالات متحده امریکا بسیاری از عناصر این سازمان تروریستی را کشته است و ایمن الظواهری، رهبر کنونی القاعده، گفته می شود که کشته شده و بسیاری دیگر از رهبران این سازمان در حال فرار می باشند. با کشته شدن بن لادن کمک های مالی جذب شده برای فعالیت های تروریستی این گروه نیز کاهش یافت و کمپ های آموزشی القاعده دیگر مانند قبل از یازده سپتامبر در افغانستان فعال نیست. با این وجود براساس گزارش سازمان ملل تخمین زده شده در حدود چهار صد تا شش صد عضو القاعده همچنان در افغانستان فعال هستند و هر از چند گاهی در کنار طالبان می جنگند و در جذب کمک های مالی و ساخت بمب به این گروه کمک می کنند. از سویی هم ازدواج های بین اعضای القاعده و طالبان روابط اجتماعی این دو گروه را تقویت کرده است.

برای چاره اندیشی در مورد این موضوع، مذاکره کنندگان امریکایی سال هاست طالبان را تحت فشار گذاشته اند ارتباط خود با القاعده را قطع کرده به این گروه اجازه ندهد از خاک افغانستان به عنوان پایگاهی برای طراحی حملات تروریستی خود در سطح بین الملل استفاده کند. طالبان مدعی ند این خواسته را پذیرفته اند و اعضای القاعده نیز به صورت عمومی اعلام کرده اند از چنین حملاتی خودداری می کنند. با این وجود و علی رغم تعهد طالبان و القاعده مشوق های انجام حملات بین المللی هنوز باقی ست.

یک رویداد اخیر جاه طلبی های القاعده را روشن ساخت. در اکتبر سال ۲۰۲۰ میلادی، نیروهای امنیتی افغان طی عملیات خاصی موفق شد ابو محسن المصری، فرد شماره دو القاعده در افغانستان و کسی که نامش برای سال ها در لیست تحت تعقیب ترین تروریست های اف بی آی بود، را بکشد. به گفته مقامات استخباراتی افغان، نیروهای عملیات ویژه حین عملیات دریافتند المصری پیام هایی به همتایان خود در سوریه فرستاده که می گفت افغانستان به زودی به وضعیت قبل از یازده سپتامبر باز می گردد و به قطب مرکزی برای گروه تروریستی تبدیل می شود.

علاوه بر این، بلافاصله پس از عملیات خاص نیروهای امنیتی افغان دو حمله هوایی توسط امریکا بر مواضع القاعده در ولایت ادلب سوریه انجام شد و این گمان ها را برانگیخت که پیام های المصری اعضای القاعده در سوریه را به طرح حملاتی علیه اهداف امریکایی متهم ساخته بود.

دولت اسلامی(داعش) در افغانستان

دولت اسلامی-داعش شاخه خراسان برخلاف همکاری با القاعده در افغانستان و پاکستان، موضع خصمانه علیه طالبان اتخاذ کرده است. هر دو سازمان تروریستی در تلاش ند دولت افغانستان را ساقط سازند اما برخلاف این هدف مشترک دو گروه هراز گاهی در شرق افغانستان جائیکه داعش شاخه خراسان مستقر است، با یکدیگر درگیر شده اند.

براساس گزارش سازمان ملل، حدود ۲۲۰۰ جنگجوی داعش شاخه خراسان عمدتا در مناطق کوهستانی ولایت کنر نزدیک مرز پاکستان مستقر می باشند. بیشتر اعضای داعش شاخه خراسان را شورشیان پشتون پاکستانی که از نیروهای امنیتی این کشور به سوی افغانستان فرار کرده اند، تشکیل می دهد. ملیشه های ازبک و فراریان نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان نیز در بین اعضای داعش به چشم می خورد.

تهدید های تروریستی پس از خروج امریکا از افغانستان

پیش بینی می شود با خروج کامل نیروهای امریکایی و ائتلاف بین الملل از افغانستان بخش هایی در جنوب و شرق افغانستان-در حدود چهل تا پنجاه درصد مناطق این کشور- به اضافه شهر قندهار تحت کنترل طالبان قرار گیرد. این بخش از افغانستان عمدتا پشتون نشین هستند و قوم پشتون که طالبان بیشترین عضو گیری را از درون آن انجام می دهد در حدود چهل و پنج درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهد.

این احتمال وجود دارد با خروج نیروهای امریکایی از افغانستان این مناطق عمدتا پشتون نشین به پایگاه های آموزشی تازه برای القاعده و داعش شاخه خراسان تبدیل گردد.

بخش های شمالی و غربی افغانستان ممکن است به عرصه جنگ بین طالبان و ملیشه های غیرپشتون بدل گردد. حدود بیست و پنج درصد جمعیت افغانستان را تاجیک ها تشکیل می دهند و به طور عمده در مزار شریف در شمال و هرات در غرب افغانستان ساکن هستند. هزاره ها که قوم شیعه افغانستان می باشند، در حدود ده درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دهند عمدتا در مناطق مرکزی افغانستان جای گرفته اند. ازبک ها و ترکمن ها که از نژاد ترک هستند در حدود ده تا پانزده درصد جمعیت افغانستان را تشکیل می دهند و عمدتا در شمال این کشور ساکن می باشند.

آینده کابل و محیط اطرافش شاید نامطمئن ترین حالت باشد. بدون حمایت مستقیم نیروهای امریکایی سرنوشت منطقه کابل کلان تر به عملکرد نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان بستگی خواهد داشت. جنگجویان متوسط بخش بزرگی از ارتش افغانستان را تشکیل می دهد اما نیروهای عملیات ویژه ارتش که ده درصد ارتش افغانستان را تشکیل می دهند، فوق العاده می باشند. امریکا در حال حاضر سالانه پنج میلیارد دالر در قالب کمک های نظامی و بشری به افغانستان پرداخت می کند. دولت و ارتش افغانستان برای ادامه حیات به کمک های مالی جامعه بین الملل نیاز دارد و در غیر اینصورت موفقیت این نیروها هیچ تضمینی ندارد.

گزینه دیگر حمایت از پرسنل نظامی افغان فرصت های آموزشی بیرونی می تواند باشد. یکی از کشورهای بیرونی برای این کار اردن است. به هر صورت پیامد قطع کمک های مالی و نظامی از ارتش و حکومت افغانستان شبیه سرنوشت حکومت کمونیستی داکتر نجیب الله خواهد بود: شوروی در سال ۱۹۸۸ و ۱۹۸۹ افغانستان را ترک نمود با قطع کمک های مسکو در سال ۱۹۹۱ میلادی، دولت داکتر نجیب الله تنها سه سال بعد سقوط کرد.

براساس تصمیم دولت بایدن اگرچه امریکا به طور کامل افغانستان را ترک می کند اما تلاش می کند در کشورهای همسایه افغانستان پایگاه هایی در اختیار بگیرد تا دسترسی نظامی خود به افغانستان را از دست ندهد و در صورت لزوم علیه القاعده و داعش شاخه خراسان که احتمال دارد حملاتی علیه امریکا و متحدانش انجام دهد، بجنگد. پس از خروج امریکا از افغانستان هواپیماهای جنگی امریکا می توانند از پایگاه این کشور در قطر یا پایگاه هایی در پاکستان برای انجام عملیات در افغانستان پرواز کنند اما بدون شک آن قدرت مانوری که در افغانستان داشتند را ندارند چون فاصله سبب می شود عملیات پیگیری هدف با کمبود زمان مواجه گردد. برای رفع این مشکل امریکا بهتر است کشورهای آسیای میانه یا پاکستان را برای استقرار پایگاه خود انتخاب کند چون به افغانستان نزدیک تر و حتی هم مرز با افغانستان می باشد. پاکستان اعلام کرده علاقه ای به واگذاری پایگاه های خود به امریکا ندارد و در آسیای مرکزی هم روسیه وارد شده کشورهای این منطقه را از همکاری با امریکا ناامید می سازد. امریکا و روسیه در سال ۲۰۰۰ میلادی برای مبارزه با تروریزم یک همکاری مناسب را آغاز کردند و امریکا برای عملیات های هوایی از پایگاه هایی در کشورهای آسیای میانه استفاده می کرد. این شرایط اما اکنون فرق کرده است.

گزینه دیگری که امریکا پس از خروج می تواند برای مبارزه با گروه های تروریستی داعش و القاعده استفاده کند استفاده از نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان است البته به شرطی که این نیروها همچنان فعال حفظ شوند. در غیر اینصورت امریکا می بایست جنگجو استخدام کند.

از سویی هم با خروج کامل امریکا از افغانستان ظرفیت های استخباراتی این کشور در افغانستان کاهش می یابد. به فرض اینکه سفارت امریکا در کابل حفظ شود امکانات استخباراتی آن توان پوشش کامل افغانستان را نخواهد داشت. با کاهش اطلاعات استخباراتی عملیات های نظامی امریکا از هر نوعی که باشد در افغانستان کیفیت گذشته را نخواهد داشت و امریکا توان حمایت مفید و موثر از ارتش افغانستان را نیز از دست خواهد داد چون فاصله همکاری امریکا و افغانستان افزایش می یابد.

به هر صورت امریکا باید آمادگی های لازم را داشته باشد چون با خروج نیروهایش از افغانستان گروه ها تروریستی احیاء یا تقویت خواهند شد. با به اهتزاز درآمدن بیرق طالبان در کابل شورشیان از سراسر دنیا به ویژه آنهایی که علاقه جهاد دارند تشویق می شوند تا به افغانستان بیایند و تهدید و ترور در افغانستان را ادامه دهند.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟