جنوساید چیست و آیا هزاره ها قربانی جنوساید استند ؟

  • انتشار: ۱۷ جوزا ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهگوناگون
  • شناسه مطلب: 114290
افغانستان

جنوساید در حقوق جزا و حقوق بین الدول یک اصطلاح نسبتآ نوی است. این اصطلاح برای اولین بار در محاکمه بین المللی نورنبرگ که جنایتکارا جنگی آلمان نازی را محکمه میکرد، بکار رفت و جای اصطلاح اتنو ساید را گرفت. اتنو ساید طوریکه از اسم آن پیداست به جنایات بزرگی که ماهیت قومی داشت بکار میرفت، در حالیکه جنوساید فراتر از آن میرود . در حقوق معاصر جنوساید زمانی مطرح میشود که یک گروه انسانی به خاطر ملیت، قوم، دین، مذهب، فرهنگ و زبان و … مورد هدف سیاست نابودی کامل قرار میگیرد. در اینجا یکی از عناصر جنوساید دیده میشود : “سیاست” یا اراده نابودی یک گروه انسانی. این عنصر را بطور واضحی در تمام جنوسایدهایی که در تاریخ بوقوع پیوسته مشاهده میکنیم. آدولف هیتلر با وضاحت در کتاب “نبردمن” قبل از اینکه بقدرت برسد از بهودی ها به مثابه یک “نژاد”، یک قوم، یک دین، دشمنی از میان بردنی نه تنها در جایگاهسیاسی و اجتماعی بلکه بطور فیزکی، ساخته بود. پاکی یا خالص بودن نژادی آلمانیها ( نژاد آرین) برای هیتلر با نابودی کامل یهودی ها بدست میآمد. به همین گونه ترک های جوان امپراطوری رو به نابودی عثمانی وجود ارمنی ها را مانعی وحدت و قدرت ترکیه میدانست. خوب توجه کنید، امیر عبدالرحمن برای تحکیم قدرت دولتی پشتون سیاست ضد اقوام دیگر و در برابر هزاره ها که از نگاه مذهبی با مذهب رسمی دولت او یکی نبود، سیاست نابودی کامل آنها را چه از طریق کشتارهای بزرگ دست جمعی، چه از طریق فراری دادن آنها و غصب جایداد و زمینهای آنها را در پیش گرفت. تازه ترین جنوساید ( قرن ۲۰) که افغانها، بخصوص هزاره ها که باید به تاریخ افغانستان و جهان توجه زیاد داشته باشند، از آن کمتر اطلاع دارند جنوساید توتسی ها توسط هوتو ها در سال ۱۹۹۴ است. در مدت سه ماه در حدود یک میلیون توتسی توسط هوتی ها و دولت طرفدار آنها بقتل رسیدند. در سه ماه یک میلیون نفر!! جنوساید توتسی ها، جنوساید یهودی ها، جنوساید ارمنی ها سه جنوساید تاریخ است که در سطح بین المللی برسمیت شناخته میشود.

از میان این حرفها حتمن بدست آمد که جنوساید از یکطرف کشتار گروهی و دست جمعی است و از طرف دیگر یک گروه یا دسته جمعی دیگر یا یک دولت مستقیمآ یا غیر مستقیم چنین جنایتی را مرتکب میشود. در هر سه حالت و در کشتارهای دیگری که صدها هزار قربانی داده مانند سیاست خمرهای سرخ (مائو ئیستهای دو آتشه که در کامبودج بعد از شکست امریکا قدرت را بدست گرفتند ) و یا حتا در چین هنگام انقلاب فرهنگی که مائوتسه تونگ برای خلق انسان نو، میلیونها باشندگان شهرها را در سال ۱۹۶۶ به اجبار به دهات فرستاد و طی ده سال در حدود ۵ میلیون انسان جان باخت و مثالهای زیاد دیگر که از نگاه حقوق بین المللی جنوساید شناخته نمیشوند، دولت ها سهم داشتند.

عنصر دیگر در یک جنوساید طوریکه گفتیم کشتار جمعی برای نابودی یک گروه انسانی است. از این لحاظ در تمام جنوساید ها چه برسمیت شناخته شده و چه نه، توده های عظیم از انسانها کشته شده اند. با وجود آن درمورد اینکه آیا تعداد کشته شدگان یک عنصر اصلی است در تعریف یک جنوساید اختلاف نظر میان حقوق دانان وجود دارد. جنوساید توتسی ها با یک میلیون قربانی برسمیت شناخته شده ولی کشتار بیش از دو میلیون نفر توسط خمرهای سرخ در کمبودج و یا پنج میلیون نفر در انقلاب فرهنگی چین به حیث جنوساید شناخته نشده اند. برای پاسخ برمیگردیم به پراگراف اول این پست : اراده و قصد عمدی برای کشتن و محو یک گروه انسانی. این بحث طولانی است. برخی معتقد اند که ما نباید تعداد را اصل قرار بدهیم. و همانگونه که نمیدانم در کدام آیه قرآن آمده که کشتن یک انسان به معنی کشتن تمام بشریت است ( لطفآ دوستان مذهبی صحت این حرف را تآئید یا رد کنند). ولی مشکل اساسی در این مورد اگر این ایده را بپذیریم در این است که جنایت ها و کشتار یک یا چند نفر را که ماهیت نژاد پرستانه دارد میتوانیم جنوساید بگوئیم. در این صورت ما هر هفته و ماه و سال صدها جنوساید در جهان خواهیم داشت. دوستان مسن تر از من شاید بیاد داشته باشند که در دهه های که من کودک بودم، کمتر روزی بود که یک گارگر زحمتکش هزاره ( حمال) مفقود نشود. سرانجام معلوم شد که فردی بنام جبار که هزاره ستیز بود یعنی نژاد پرست بود حمال هزاره را به منزل خود جلب و او را میکشت. بیش از ده جسد هزاره از حویلی یا چاهی پیدا شد و او به دار آویخته شد. به نظر من عمل آن فرد جنایتکار جنایت نژاد پرستانه بود نه جونوساید آنطوری که توضیح رفت.
پ.ن ۱ :روشنفکران و سیاستمداران هزاره که توانایی آن را ندارند که برای برسمیت شناخته شدن جنوساید هزاره ها بدست عبدالرحمن جلاد ( دولت افغانستان و اردوی آن) و برای مصلحت اندیشی، گام بردارند.

حملات تروریستی داعش را که هزاره ها را نه به حیث قوم بلکه به حیث پیرو یک مذهب در درون یک دین مورد حمله قرار میدهند، جنوساید مینامند. البته اگر روزی داعش قدرت دولتی را در افغانستان یا در عراق و سوریه بدست بگیرند شیعه ها را قتل عام خواهند کرد (جنوساید)، همانگونه که حملات تروریستی علیه پشتونهای شیعه در آنطرف خط دیورند بیشتر از غرب کابل قربانی گرفته است.
سیاستمداران هزاره که در واقع از سیاست واقعی ( مانند اشرف غنی) چندان آگاهی ندارند و نمیدانند که ارتقای سطح آگاهی جوانان شان تنها در دیپلووم های کم ارزش نیست، آنها را بسوی پائین میکشانند. پلان “امنیت غرب کابل” محصول همین جهالت سیاسی است. بجای اینکه دولت را در برابر مسئولیت اش برای حفظ امنیت شهروندان کابل، لزومآ تدابیر مکملتری برای غرب کابل، قرار بدهند، هزاره ها را از دیگران جدا و آنها را بیشتر آسیب پذیر میسازند. فردا شاید همه اینها بروند ولی دومیلیون شهروند هزاره کابل بیدفاع رها خواهند شد.
پ.ن ۲. بلندترین مقامهای “احزاب” هزاره از سازمان ملل و شورای امنیت میخواهند که نسل کشی هزاره ها را برسمیت بشناسد. اطلاعات صفر از مقررات و طرز کار سازمان ملل و شورای امنیت.

دکتر کریم پاکزاد

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟