باجهخانه/ از رزم تا بزم
- انتشار: ۲۸ جدی ۱۳۹۶
- سرویس: دیدگاهفرهنگ و هنر
- شناسه مطلب: 35749
به احتمال زیاد اسم «باجهخانه» را شنیدهاید. باجهخانه همان گروه ارکستر است که برخی به آن «باندو»، «برس باند» و «ارکست نظامی» نیز میگویند.
این نوع موسیقی نظامی افغانستان که بعداً به موسیقی سنتی و ملی تبدیل شد، دستکم 130 سال سابقه تاریخی دارد. ماجرای آن به سال 1263 خورشیدی مطابق با 1884 میلادی برمیگردد. در این سال، دولت وقت افغانستان تعدادی ابزارآلات مدرن موسیقی را که عمدتاً در باجهخانه استفاده میشد، از هندوستان خریداری کرد و چند ماه بعد، به کابل منتقل شد.
«سردسته گروه باجهخانه، شخصی به اسم ضبطوخان بود که همزمان با خرید آلات موسیقی از هندوستان، از هند استخدام شد و سپس به کابل آمد. مردم در آن زمان ضبطوخان را به نام کرنیل باجهخان یاد میکردند.
ضبطوخان در بدو ورود به افغانستان، «یک دسته 35 نفری را به عنوان دسته موزیک حضوری تشکیل داد. او سپس به فکر ایجاد گروههای موزیک در افغانستان افتاد و برای هر یک از نواحی قندهار، هرات، مزارشریف، مشرقی و جنوبی گروههای موزیک را تشکیل داد.»
همزمان با فعالیتهای هنری ضبطوخان، استاد موسیقی دیگری به اسم «عبدالرحمان» نیز گروه ارکستری را در کابل فعال کرد که به دسته «باجه برنجی حضوری» شهرت داشت. اندکی بعد، شخصی به اسم «محمود سامی» که مؤسس مکتب «فنون حرب» در کابل بود، اقدام به برنامهنویسی موسیقی طبق اصول و قواعد عصری، کرد. در زمان امانالله خان، «معلمین موزیک از ترکیه نیز به کابل دعوت شدند و فردی از آنها تا سال 1318 خورشیدی به تهیه نوتهای موزیک در کابل مصروفیت داشت.»
در سالهای نخست فعالیت گروه باجهخانه در افغانستان، این موسیقی رزمی، همانطور که از نامش پیداست، در اختیار نظامیان بود و در رژهها و مارشهای نظامی، رسمگذشت و دیگر تشریفات رسمی از آن استفاده میشد اما به تدریج از کاربری نظامی خارج شد و وارد بزمهای شبانه، جشنها و مناسبتهای ملی و محافل شادی و عروسی گردید. همزمان با انتقال موسیقی باجهخانهای از کابل به سایر ولایتها، مسئولیت و سرپرستی گروههای باجهخانهای نیز از نظامیان، به بلدیهها یا همان شهرداریها واگذار گردید. شهرداریها نیز گروههای موزیک تحت مدیریت خود را به بنا به درخواست صاحبان مجالس، در قبال پرداخت مبلغی پول، به محافل شادی و عروسی شهروندان میفرستادند. اعضای گروه باجهخانه با لباسهای متحدالشکل و منظم، حداقل شش و حداکثر 20 نفر بودند. ابزار گروه باجهخانه، توله و نی، چنگ، سنج، دف، نغاره، زیربغلی، تروپت، دهل، طبل و دیگر وسائل موسیقی بادی و ضربی بود. آنان با نواختن موسیقی دلانگیزه و در عین حال حماسی که با آوازها و آهنگهای محلی نیز همراه بود، ساعاتی شهروندان را شاد و سرگرم نگه میداشتند اما گویا سرنوشت مردم افغانستان چنین رقم خورده بود که با کودتا هفت ثور سال 1357، شادی و لبخند نیز از مردم گرفته شود. در رژیم حزب دموکراتیک خلق افغانستان یا همان دولت کمونیستی، گروههای باجهخانه که دیگر ماهیت خود را از دست داده بودند، در پایگاهها و مراکز نظامی محدود و محصور ماندند. در دوره مجاهدین که با جنگهای خونین همراه بود، وضعیت موسیقی باجه خانهای بدتر شد تا این که طالبان تیر خلاص را بر پیکر آن شلیک کردند. پس از سقوط طالبان در 16 سال گذشته بار دیگر دستههای باجه خانهای در برخی از ولایتها مثل کابل و هرات در چارچوب شهرداریها و تیمهای مستقل شکل گرفته است اما دیگر رونق گذشته را ندارد.
در حال حاضر لوازم موسیقی دیجیتالی و گروههای «دی.جی» با اجرای موسیقیهای گوشخراش و تندوتیز، قد علم کرده که فقط برای لحظات کوتاهی، ذهن شنونده را تخدیر میکند و شادی کاذبی به مستمعان میدهد. خلاف موسیقی دی.جی، یکی از مزیتهای موسیقی باجه خانهای علاوه بر اجرای زنده و لایف، به حاضران روحیه حماسی میدهد که حس میهندوستی را در شوندگان تقویت میکند. اما حیف که دیگر افغانستان من، آن افغانستان من نیست و همه چیز از جمله موسیقی، از مسیر خود خارج شده و به سوی سراشیبی در حرکت است.
منابع:
(1) فرهنگ کابل باستان جلد دوم، صفحه 726 انتشارات وزارت اطلاعات و فرهنگ 1387 کابل
(2) موسیقی و تئاتر در هرات، نصرالدین سلجوقی، صفحه 146، چاپ حیدری تهران 1383
(3) فرهنگ کابل باستان جلد دوم، صفحه 727 انتشارات وزارت اطلاعات و فرهنگ 1387 کابل
(4) همان منبع صفحه 727
نظرات(۰ دیدگاه)