از نگاه احساساتی تا نگاه عقلانی و تاریخی!

  • انتشار: ۱۸ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 118411
افغانستان

تحرکات و پیش‌روی‌های طالبان که با توافقنامه‌ی صلح قطر میان طالبان و آمریکا کلید خورد و با شروع خروج نیروهای خارجی تشدید شد، همچنان ادامه دارد. تا الآن نیروی‌های خیزش مردمی و تلاش‌های اردوی ملی چندان نتایج قابل قبولی درپی نداشته و شعارهای آتشین برخی سران جهادی به خاموشی گراییده است. فعلا طالبان نه ولسوالیها که مراکز ولایات را دارند تصرف می‌کنند.

در این گیرودارهای خانمانسوز و بنیان برانداز، تنها چیزی که‌ مسلم است و شکی در آن وجود ندارد، نبود اراده‌ی جدی داخلی و خارجی برای مبارزه با طالبان است.

اما به این پرسش که چرا اراده‌ی جدی برای مبارزه با تروریسم وجود ندارد؟ می‌توان با دو نوع نگاه احساساتی و تاریخی پاسخ داد:

۱- در نگاه احساساتی، تنها علت یا علت اساسی نبود اراده‌ی جدی برای مبارزه باطالبان، نگاه قومی است و بس. طبق این نگاه، آمریکا و نیروهای خارجی صادقانه برای حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم وارد جغرافیایی به نام افعانستان شدند ولی آن‌ها را افرادی مانند خلیلزاد، کرزی، اشرف غنی و طالبان فریب دادند و اگر خارجی‌ها فریب نمی‌خوردند، ما شاهد وضعیت امروزی نبودیم.

این نگاه از تحلیل بسیاری مدعیان روشنفکری و علاقه‌مندان به نگرش غرب قابل اصتیاد است، بزرگترین عیب این نگاه، محدود نگری، تقلیل دادن عوامل گرفتاری‌های کشور به علت داخلی، غفلت از سازمان‌های استخباراتی جهانی، تبرئه نمودن آن‌ها و در نهایت خود فریبی است.

ارتباط‌های گذشته و بلند مدت‌ و فعلی دنیای غرب و بویژه آمریکا نیز چنین نگاه و تحلیلی را تأیید نمی‌کند؛ زیرا معنا ندارد که غرب با آن همه سازمان‌های استخباراتی پیشرفته، که سال‌ها (از دوران جنگ سرد تا به امروز) نه تنها از اکمال کنندگان بلکه از پدیدآورندگان جریان‌های تروریستی بوده، به راحتی فریب افرادی نامبرده را بخورد. بنابراین، این نوع نگاه و تحلیل، احساساتی ترین و کوته بینانه ترین نگاه و تحلیل ممکن است.

۲- در نگاه عقلانی و تاریخی، تنها علت یا علت اساسی نبود اراده‌ی جدی برای مبارزه با تروریسم نگاه قومی و داخلی نیست. در این نگاه، نبود اراده‌ی جدی برای مبارزه با طالبان معلول علل و عوامل زیاد داخلی و خارجی است که نگاه قومی بخشی از آن علل است. در نگاه تاریخی، عدم اراده‌ی جدی علاوه‌بر این‌که زاده نگاه قومی است، ریشه در بازی‌های گذشته‌ای جهانی و منطقوی دارد و از جمله ریشه در تحولات دوران جنگ سرد و رقابت بلوک شرق و غرب. طبق نگاه عقلانی و شواهد تاریخی، بلوک غرب برای زدن‌ بلوک شرق از افراطی ترین جریان‌هایی نظیر حزب اسلامی و امثال آن حمایت نمود؛ نه تنها حمایت، که جریانی همچون القاعده و… را پدید آورد.

پس معنا ندارد که ما برای مبارزه باطالبان و امثال آن، انتظار اراده‌ی جدی را از دست نشاندهای داخلی و باداران بین‌المللی و پدیدآورندگان طالبان داشته باشیم. معنا ندارد که سازمان‌های استخباراتی عمالشان را محو نمایند!!!

شواهد تاریخی گذشته، چگونگی تعامل با حکمتیاری که دشمن نظام نوین و قانون اساسی بود، نحوه‌ی حذف مسعود و ربانی و قبلا مزاری، توافقنامه‌ای صلح قطر میان آمریکا و طالبان؛ آن‌هم در غیاب نمایندگان مردم افعانستان که به طالبان مشروعیت سیاسی بین‌المللی داد، خروج غیرمسئولانه نیروهای خارجی و ده‌ها موارد دیگر موئید و گواهان و دلایل خوبی برای نگاه دوم است.

خلاصه‌ طبق نگاه عقلانی و تاریخی، توقع اراده‌ی جدی برای مبارزه با تروریسم از دست‌نشاندهای داخلی و باداران بین‌المللی غیرمعقول و نارواست.

محمد امین احسانی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟