یادداشت/ پاداش یک خیانت بزرگ

  • انتشار: ۶ ثور ۱۳۹۶
  • سرویس: اجتماعی
  • شناسه مطلب: 21366

بعد از حمله خونین ظهر جمعه گذشته بر قول اردوی 209 شاهین در ولایت بلخ که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 300 سرباز و افسر ارتش شد، اکنون گزارش های نشر شده، نشان می دهد دو مقام ارشد امنیتی که بعد از این حادثه استعفاء کرده بودند به عنوان سفیر در کشورهای خارجی گماشته خواهد شد.

روز جمعه سربازان در یک روز نستباً آرام و گرم آماده می‌شوند برای نمازگزاری و دعا برای آرامش قلبی و اجرای مسئولیت‌های عقیدتی. دو موتر رینجر ویژه‌ی ارتش با حداقل شش فرد مسلح ده‌ها کیلومتر دورتر حرکت می‌کنند و از هشت ایست بازرسی می‌گذرند و پس از ختم نماز داخل قول اردوی ۲۰۹ شاهین می‌شوند.

دسترسی مهاجمان و هماهنگی آن‌ها در حدی بالاست که با سلاح‌های ثقیله‌ی نصب‌شده بر موترهای رینجر، سربازان در قول اردوی شاهین را زیر رگبار می‌گیرند و در سه حمله‌ی انتحاری جداگانه و فیرهای متفرقه حداقل 100 نفر را شهید می‌شود و بیشتر از ۱۰۰ نفر دیگر را زخمی. در مسجد قول اردو انتحاری می‌کنند و با استفاده از نشان‌های سرخ‌رنگ در بازوان‌شان همدیگر را شناسایی می‌کنند؛ یکی از این‌میان، سربازان حیرت‌زده و در ترس‌فرورفته را به سمت طعام‌خانه می‌کشاند و پس از رسیدن آخرین سرباز در را می‌بندد و خودش را منفجر می‌کند. تنها دو ولایت بدخشان و تخار حداقل ۱۰۰ جنازه را در چند روز اخیر پس از این حمله دفن می‌کنند و در بغلان نیز ۳۰ جنازه توسط مردم بدون کفن به خاک سپرده می‌شوند.

اما چرا این اتفاق خونین رقم خورد و چرا این فاجعه خونین به سادگی به فراموشی سپرده شد؟ در این نوشته من و صدها جوانی همچو که دردهای بسیاری از وجود فساد و نامهربانی های کسانی داریم که راس حکومت جا خوش کرده اند.

گزارش های نشر از زبان سربازان ارتش که در این قول اردو حضور داشتند، نشان می دهد که فسادی گسترده باعث داخل شدن تروریستان به این مقر نظامی شده است، ورودی که باعث شد تا هزاران تن از نزدیکان این سربازان و افسران در غم از دست دادن عزیزانشان عزادار شوند.

به گزارش بی بی سی، منابعی در ارگ ریاست جمهور گفته‌اند که وزیر دفاع پیشین و رئیس پیشین ستاد ارتش که بعد از حمله خونین به قول اردو ۲۰۹ شاهین کناره گیری کردند، به عنوان سفیر افغانستان تعیین شده‌اند.

این منبع امروز چهارشنبه، ششم ثور گفته اند که جنرال عبدالله حبیبی، وزیر پیشین دفاع به عنوان سفیر افغانستان در اردن و قدم شاه شهیم، رئیس پیشین ستاد ارتش نیز به عنوان سفیر افغانستان در قزاقستان تعیین شده ‌است.

اگر این خبر واقعن صحت داشته باشد و آقای رئیس جمهور پاداش این دو تن را سفارت در کشورهای خارجی داده باشد، اوج وقاحت و بی احترامی به خانواده های سربازان ارتشی است که در مزار شریف جان هایشان را از دست داده اند.

این در حالیست در یکسال گذشته و در پی رهبری این دو تن در مقام های امنیتی کشور نیروهای ارتش یک سال پرچالش و مرگبار را پشت سر گذاشتند. داعش در افغانستان رفته‌رفته تبدیل به درد سر بزرگی شد، کندز سقوط کرد، جنگ در شمال شدت یافت، ارتش در هلمند متحمل تلفات سنگینی شد، در فراه، ارزگان و بسیاری از ولایات جنگ شدت گرفت و ساحه‌ی فعالیت‌های طالبان گسترش یافت.

در دوران رهبری عبدالله حبیبی در وزارت دفاع خونین ترین حمله بر بزرگترین شفاخانه نظامی کشور در کابل اتفاق افتاد، یکی از پرتلفات‌ترین و پیچیده‌ترین حمله‌ی طالبان در سال‌های اخیر، حمله بر شفاخانه‌ی نظامی چهارصد بستر در شهر کابل بود. این حمله که در ۱۸ ماه حوت سال گذشته صورت گرفت و مهاجمان بیش از ۵۰ نفر را کشته و بیش از ۱۰۰ نفر دیگر را زخمی کردند، زوایای پیچیده‌یی داشت که تاکنون آشکار نشده است. حکومت نیز تاکنون نتایج بررسی‌هایش را اعلام نکرده است.

آیا قتل عام ده ها تن و بی توجهی مسئولان یک نوع خیانت به مردم و کشور نیست؟  در قوانین کشور خیانت و جرم علیه امنیت داخلی و خارجی مجازات های سنگینی در نظر گرفته شده است. اما چرا مسئولان بعد از اینکه ضعف های آشکار و غیر قابل بخششی را انجام می دهند دوباره در مقام هایشان و یا در پست های دیگر ابقاء می شوند؟

اما چرا با وجود این همه ناکارآمدی افراد ضعیف، باز این افراد به پست های دیگری گماشته می شود؟ این ذهنیت در اذهان عامه مردم افغانستان ایجاد می شود که مگر در افغانستان قحط الرجال است؟ آیا هزاران جوان تحصیل کرده دیگر که صادقانه به این وطن خدمت کرده اند لیاقت پست های دیگر را ندارند؟

این چنین انتصاب ها برای بار اول نیست و آخرین بار نیز نخواهد بود، چندی پیش رئیس جمهور غنی فاروق وردک وزیر پیشین معارف که متهم است صدها مکتب خیالی را ایجاد کرده بوده است و میلیونها دالر از بودجه معارف به جیب زده است به عنوان وزیر دولت در امور پارلمانی انتخاب کرد.

این همه نوعی از فساد و عدم توجه مسئولان است به زندگی شهروندان و بی مسئولیت بودن رهبران در افغانستان نسبت به جان مردم امری عادی است اما این وقاحت رهبران حکومت به جایی رسیده است که هیچ ارزش برای جان شهروندانش قائل نیست.

رابطه های قومی، زبانی و سمتی باعث شده است که فاجعه پشت فاجعه اتفاق بیافتد و آب از آب تکان نخورد. همین دلایل و نبود رهبری دلسوز در راس حکومت دلیلی شده است تا فاسدین و خیانتکاران بدون هیچ واهمه ای در کرسی هایشان خوش باشند.

بحث مبارزه با تروریسم و مبارزه با فساد در ذهنِ حاکمانِ افغانستان با علایقِ قومی و قبیله‌یی گره خورده و این تاب‌خورده‌گی، سرچشمۀ حوادثی فاجعه‌بار چون شفاخانۀ چهارصد بستر و قول اردوی ۲۰۹ شاهین شده و می‌شود. و همین موجب خواهد شد تا افراد فاسد و خائن در علایقِ کورِ قومیِ بلندپایه‌گانِ دولت پناه بگیرند و فاجعه بوجود آید.

مصطفی احمدی – تحریریه خبرگزاری اطلس

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟