قراداد های تسلیحاتی عربستان و پیامد های آن، برای منطقه غرب آسیا

  • انتشار: ۲۹ سرطان ۱۳۹۶
  • سرویس: اقتصاد
  • شناسه مطلب: 27623
هنوز یک ماه از قرارداد پر سر و صدای تسلیحاتی آمریکا با عربستان در جریان سفر ترامپ نمی ‌گذرد، که خبر خرید سلاح از انگلیس و آلمان به گوش می رسد. اما دلیل این موضوع چیست؟

اخیراً هفته نامه اشپیگل و شبکه اول تلویزیون آلمان خبر دادند، که شورای امنیت فدرال آلمان (BSR) فروش تجهیزات نظامی این کشور به عربستان سعودی را تایید کرده است. در حال حاضر مهم‌ ترین خریدارسلاح از آلمان، عربستان سعودی است. طبق گزارش دویچه وله، عربستان در مجموع خواستار 48 قایق گشتی «لورسن»، 110 کامیون حمل تجهیزات نظامی و انواع دیگر تجهیزات و وسایل فنی نظامی چون مهمات است.

هنوز یک ماه از قرارداد پر سر و صدای تسلیحاتی آمریکا با عربستان در جریان سفر ترامپ نمی‌ گذرد. قراردادی که ارزش آن 110 میلیارد دلار است و بر طبق مفاد آن تا سقف 300 میلیارد دلار نیز قابل افزایش است.

همچنین طی دو سال اخیر عربستان چندین قراداد سنگین نظامی نیز با انگلیس منعقد نموده، که اعتراض‌ های بسیاری در داخل انگلستان به دنبال داشته تا جایی که مخالفان این قراردادها در دادگاه انگلستان علیه دولت این کشور شکایت کردند، ولی دادگاه در نهایت به نفع دولت و قراردادهای تسلیحاتی رأی داد. این معترضان استفاده از سلاح‌های ارسالی در جنگ یمن و کشتار مردم بی دفاع این کشور را دلیل مخالفت خود با این قراردادها اعلام می‌ کردند.

طبق آمار موسسه صلح استکهلم (Sipri) عربستان در سال 2015 با هزینه 87 میلیارد دلاری در جایگاه سوم جهان در هزینه‌ های نظامی پس از آمریکا و چین قرار گرفت. البته کسری بودجه شدید و مشکلات اقتصادی ناشی از کم شدن درآمد نفت موجب شد، این کشور در سال 2016 این جایگاه را از دست بدهد و با اختصاص بودجه 63 میلیارد دلاری در جایگاه چهارم پس از روسیه قرار بگیرد. بنا بر اعلام رویترز عربستان در سال 2017 بودجه نظامی خود را 6.7 درصد افزایش داده است.

اما نگاهی به این آمارها و قرادادهای هنگفت نظامی این سوال را در ذهن ایجاد می ‌نماید، که چرا عربستان تا به این اندازه در بخش نظامی بودجه صرف می‌ کند؟ و مهم ‌تراینکه پیامدها و تبعات اتخاذ سیاست‌ های این چنینی در داخل کشور و برای کل منطقه غرب آسیا چیست؟

در پاسخ به پرسش اول چندان دچار مشکل نخواهیم بود. هدف عربستان سعودی از اتخاذ سیاست ‌های میلیتاریستی از یک سو بدون شک حفظ توازن قوا و وحشت در منطقه پر آشوب و متلاطم غرب آسیا است. منطقه‌ ای که در آن رقبای منطقه ‌ای قدرتمندی مانند ایران، ترکیه و حتی رژیم صهیونیستی حضور دارند، که نوع مواجهه عربستان با برخی از این رقبا مثل ایران از رقابت به مخامصه پر شدت بدل گشته است. از سوی دیگر سیاست‌ های ماجراجویانه و توسعه‌ طلبانه این رژیم در سطح منطقه به مانند آنچه در یمن و بحرین شاهد آن هستیم نیازمند پشتوانه ‌ای در حوزه نظامی است، که انعقاد قراداد های تسلیحاتی در همین راستا است.

دلیل دیگری، که می ‌توان در توضیح این ‌گونه سیاست‌ های عربستان بیان کرد حفظ پرستیژ و جایگاه‌اش با ادعای قدرت اول منطقه است. از آنجایی که سعودی‌ها مدعی هستند، که قدرت اول منطقه ‌اند، لذا باید به زعم خود اقداماتی را متناسب با این ادعا انجام دهند.

از دیگر اهداف سعودی‌ ها راضی نگه داشتن قدرت ‌های بزرگ غربی و حامیان بین المللی آنها است. در جریان قرارداد تسلیحاتی بزرگ اخیر بین عربستان و آمریکا این مسئله به طور کامل عیان شد. ترامپ پیش و پس از سفر به ریاض به صراحت گفت که «حاکمان سعودی باید هزینه حمایت آمریکا را پرداخت کنند» یا «عربستان گاو  شیرده‌ ای است، که تا می ‌شود باید آن را دوشید و سپس ذبح کرد!» حتی در ارتباط با قرادادهای تسلیحاتی با انگلستان نیز همین روال حاکم است. سعودی با این قرادادها ضمن تامین نیازهای جنگ یمن در واقع به انگلیسی‌ها حق السکوت می‌ دهد، تا در قبال جنایات این کشور در نقاط مختلف سکوت کنند!

در رابطه با چرایی و اهداف حاکمان سعودی در اتخاذ سیاست‌ های نظامی دلایلی متعدد دیگری را می ‌توان برشمرد، که به همین میزان اکتفا می ‌کنیم؛ اما این اقدامات و اجرای این سیاست ‌ها پیامدها و تبعاتی نیز برای منطقه در پی دارد.

از بدیهی ‌ترین پیامد های این موضوع افزایش رقابت تسلیحاتی در منطقه است. این سیاست‌ ها بدون شک منطقه را به حالت نظامی در‌خواهد آورد. در منطقه ‌ای با این مختصات افزایش توان نظامی یکی از طرف ‌ها موجب می‌ شود، که طرف‌ های دیگر نیز به دنبال افزایش توان خود باشند. این مسئله موجب می‌ شود سیل عظیمی از تسلیحات به سمت منطقه سرازیر شود، که تنها موجب تامین منافع کشورهای بزرگ سازنده سلاح در جهان خواهد شد و از سویی ثروت‌های کشورهای منطقه را به جای صرف در مسیر توسعه و پیشرفت و تامین رفاه ملت‌ها صرف رقابت‌های تسلیحاتی می‌ نماید.

از دیگر پیامد های این سیاست‌ های سعودی افزایش ماجراجویی و توسعه ‌طلبی در سطح منطقه است. وجود این پشتوانه نظامی موجب شد، عربستان در بحرین مداخله نظامی کند و در عمل این کشور را اشغال نماید. وجود همین پشتوانه بود که عربستان با توهم اشغال سه هفته‌ ای به یمن تجاوز نمود و همین پشتوانه موجب شده در آخرین مورد این کشور قطر را مورد تحریم و فشار قرار دهد، تا جایی که حتی در ابتدا زمزمه‌ هایی مبنی بر حمله نظامی به این کشور نیز شنیده می ‌شد.

توهم حاصل از این زرادخانه عظیم تسلیحاتی حتی موجب شده، این کشور به طور علنی و از زبان وزیر دفاع خود، ایران را تهدید کند، که قصد دارد نا امنی را به داخل مرزهای جمهوری اسلامی بکشاند! ادعایی که جز افزایش تنش و خصومت‌ ها در منطقه چیزی در پی نخواهد داشت.

پس با نگاهی اجمالی در می‌ یابیم سیاست‌ های نظامی و قرارداد های پر تعداد تسلیحاتی عربستان سعودی پیامدی جز کشاندن منطقه به رقابت تسلیحاتی و افزایش بی ثباتی و نا امنی در منطقه نخواهد داشت.

حاکمان عربستان اگراز سرتدبیر و خردورزی در این ‌گونه سیاست‌ های خود تغییر ایجاد نکنند، در طول زمان اثرات منفی این اقدامات از جمله بی ثباتی داخلی، کسری بودجه ‎‌های سنگین، افزایش خصومت دولت‌ های منطقه و هزینه‌ های آن و بسیاری عوامل دیگر آن ‌ها را مجبور خواهد کرد راه و روش خود را اصلاح نمایند.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟