طالبان شرایط صلح با آمریکا را تعین کردند و شرایط گفتگوی بین الافغانی را هم تعین میکنند

  • انتشار: ۹ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 79213

در حدود کمتر از ۴۰ ساعت به امضای توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان، شواهد حاکی است که بر خلاف سپتامبر سال گذشته که گذشته شدن یک امریکایی در کابل، امضای توافقنامه صلح با حضور دونالد ترامپ در جریان یک مراسم “با شکوه” در کامپ داوید، را برهم زد، اینبار ما شاهد پایان رسمی جنگ میان طالبان و امریکا خواهیم بود. بدون آنکه به تحلیل آن بپردازیم ۵ نکته قابل ذکر است که سرنوشت افغانستان و مردم به آن مربوط است، نه سرنوشت ادامه حضور امریکا در افغانستان :

۱ ـ اکثریت مردم خواهان صلح هستند. از جنگ خسته و درمانده شده اند. این وضع در شرایطی که روند صلح پیش برده شده و بازیهای آشکار امریکا، طالبان و پاکستان، متآسفانه دورنمای این صلح را پر از تنش و جنجال و ممکن تاریک نشان میدهد. مردم خسته و نا امید از صلح همان نگاهی را ندارند که “نخبگان” دارند. در سال ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵، طالبان اکثرآ بدون جنگیدن شهر ها را فتح نمودند. ناکار آمدی، بی امنیتی و چور و چپاول مردم توسط گروه های مسلح، اکثرآ مجاهدین، مردم را به ستوه آورده بود و به طالبان به گاه نجات دهنده مینگرستند. ولی بعد از فتح کابل آنها ماهیت بینهایت افراطی و حتا فاشیستی خود را عیان ساختند.

۲ ـ طالبان در جریان مذاکرات تمام خواسته های خود را به امریکا قبولاندند. خروج تمام نظامیان امریکا و کنار گذاشتن حکومت کابل از این مذاکرات … آنچه را هم که طالبان پذیرفتند : ” تعهد به مبارزه علیه تروریسم” یعنی بطور عمده داعش، خواست خود طالبان بود و است.

۳ ـ امریکا با انتخاب دونالد ترامپ تمایل خود را به ترک افغانستان اظهار داشت. توافقنامه صلح که فردا امضا میشود بهترین توافقنامه برای امریکاست. در بدل سپردن قدرت کاملآ و یا قسمآ به طالبان وبرگشت پاکستان به حیث کشور دوست و متحد، امریکا با قرارداد همکاری با طالبان (حکومت فردا) در بخش اطلاعاتی مربوط به مبارزه علیه تروریسم، حضور خود را درافغانستان حفظ و حتا طالبان به متحد وی تبدیل میشود.

۴ ـ “کاهش خشونت” و نه آتش بس که برخی از مردم بی خبرانه به آن دل خوش کردند، نشانه قدرت و ابتکار طالبان را به نمایش گذاشت. در بدل حمله نکردن به شهرهای بزرگ، پایگاه های امریکا و کنار گذاشتن حملات انتحاری برای هفت روز، طالبان از حملات نظامی محدود خود دست نکشیدند. در شش روز اخیر و از آغاز دورۀ کاهش خشونت‌ها تاکنون در ولایت‌های هلمند، کندهار، ارزگان، بلخ، کاپیسا، سمنگان، زابل، فراه، غزنی، لوگر و لغمان ۲۴ تن از نیروهای امنیتی به‌شمول چهار غیرنظامی جان باخته‌اند و ۳۵ تن دیگر زخم برداشته‌اند. البته در کشوری که روزانه بیش از صد نفر کشته میشوند، جان باختن ۲۴ سرباز امر مهمی شناخته نمیشود. به این ترتیب اگرهم کسی شک داشت، در جریان این “کاهش خشونت” یقین یافت که طالبان از موضع قدرت روند صلح با امریکا و فردا با دیگران را پیش میبرد.

۵ ـ جبهه ضد طالبان بیش از پیش پراگنده، ضعیف و بدن برنامه راهبردی است. انتخابات، نتیجه آن، اعلان مراسم تحلیف اشرف غنی و سپس به تعویق انداختن آن همه نشان داد که سرنوشت افغانستان در دست خود افغانها نیست. نتیجه اینکه ما مطمئن نیستیم که افغانستان بعد از امضای توافقنامه صلح یک حکومت قانونی و مشروع خواهد داشت یا بازهم خلیلزاد و سیاف شرایط برای دور دوم “حکومت وحدت ملی” را فراهم خواهند ساخت.

به هر صورت اگر طالبان بپذیرند که جبهه ضد طالبان در مراسم امضای توافقنامه در دوحه حضور داشته باشند، بطور متفرقه خواهند رفت. اشرف غنی یک هئیت ۶ نفری را تعین کرده. محمد محقق هم خبر داد که خلیلزاد از تیم “ثبات و همگرایی” هم دعوت کرده تا لیست خود را به وی تسلیم بدهد. سرنوشت جامعه مدنی چیست ؟

در چنین اوضاعی تشویش داشتن از سرنوشت صلح واقعی، صلح میان افغانها وآینده مردم، بویژه آنچه را که “حفظ دست آوردهای ۱۸ سال اخیر” نام نهاده اند، کمترین چیزی است که احساس میشود. اگر کاملآ واقعبینانه نگاه کنیم اوضاع ما را به بدبینی دعوت میکند.

دکتر کریم پاکزاد

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟