طالبان در آستانه صلح ظفرمندانه

  • انتشار: ۳ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 78870

سرانجام پس از نزدیک به دو دهه نبرد طالبان در برابر نیروهای ناتو و امریکا، ایالات متحده چاره ی کار را در مذاکره و مصالحه ارزیابی و سنجش کرد. اکنون که در آستانه صلح قرار داریم، چند نکته حائز اهمیت است. نکته اول این است که طالبان در حال حاضر نماینده قدرت است و به اعتراف خود غربی ها نصف و بر اساس برخی روایت ها۶۰ ٪ قلمرو افغانستان را کنترل می کنند. بنابراین آمریکا ناگزیر است به قدرت تمکین کند و امتیازات قابل توجهی را برای طالبان در آینده سیاسی افغانستان در نظر بگیرد.

نکته دوم ؛ راهبرد چرخش امریکا ازجنگ به مذاکره با طالبان پس از سال ها رویارویی، از سر اجبار و نه اختیار است. آمریکایی ها دریافتند که طالبان نیروی تجرید شده از ساختار اجتماعی افغانستان نیستند بلکه برعکس در بخش هایی از افغانستان دارای پایگاه اجتماعی می باشند که باعث شده تا مقاومت فعال را در برابر نیروهای آمریکایی و ناتو سازماندهی کنند.

نکته سوم؛ طی سال های اخیر طالبان موفق شدند از طریق اتخاذ دیپلماسی فعال، روابط نیک و در برخی موارد، راهبردی با قدرت های بزرگ منطقه مانند روسیه و ایران برقرار کنند. به همین دلیل، اکنون طالبان نه تنها با محدودیت های نظامی و سیاسی روبرو نیستند، که از تجربه دیپلماتیک نیز بهره مند و برخوردار اند. بر این اساس، منافع کلیدی، ژئوپلیتیکی و ژئو راهبردی واشنگتن، خروج از صحنه نبرد افغانستان را تجویز می کند.

زیرا اگر صلح با چالش روبرو شود، ما شاهد درگیری بی پایان بدون هیچ پیشرفتی برای آمریکا خواهیم بود؛ به نظر می رسد هراس از این شرایط، آمریکا را به تکاپو واداشته تا واقعیت های جنگ افغانستان و پیامدهای منطقه ای آن را بپذیرد و دست خود را به سوی صلح با طالبان دراز کند. به این ترتیب، طالبان در حال حاضر از موضع قدرت و هجومی تر با نمایندگان آمریکا مذاکره می کنند و تا کنون حاضر نشده اند با دولت افغانستان گفت و گو نمایند. واقعیت قضیه این است که طالبان طی حدود دو دهه توانستند تسلط آمریکا و دولت مورد حمایت آن را بر افغانستان به چالش بکشند.

از این رو، دور از ذهن نخواهد بود که در نظم جدید و دوره گذار پس از دست یابی به صلح، طالبان نقش کلیدی در ساختار سیاست و قدرت داشته باشند. زیرا در شرایطی که گروه های جهادی به دلایل مختلف، پراکنده و تضعیف شده اند، طالبان اما هنوز بازیگر تعیین کننده و کنشگر معطوف به قدرت به شمار می روند. هر دو طرف منازعه می دانند که منطق حاکم بر روابط بین الملل بر اساس قدرت شکل گرفته؛ همین عامل باعث شده تا طالبان با اعتماد به نفس بیشتری با آمریکا پشت میز مذاکره بنشینند و از بابت تغییرات کلیدی در قانون اساسی و نظام سیاسی آینده با آمریکا چانه زنی نمایند.

دکتر عبدالطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟