آموزش روانشناسی معلولین و زندگی با آنها

  • انتشار: ۲۵ جدی ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 74275

معلول یا کم توان به شخصی گفته می‌شود که بر اثر یک ضایعه، به جسم یا ذهن او و یا به هر دو آسیب رسیده باشد. از دیدگاه روانشناسی معلولین این اختلال در جسم و ذهن، عملکرد او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث کاهش استقلال در زمینه های مختلف در فرد می‌شود.

همۀ کسانی که به دلیل کمبود یکی از امکانات جسمی و روحی زندگی متفاوتی از دیگران را تجربه می‌کنند معلول نامیده می‌شوند و ما در جامعه با افراد زیادی با معلولیت‌های مختلف روبرو هستیم.

از این رو آشنایی با روحیات این قشر از جامعه به ما کمک می‌کند تا بتوانیم رفتاری مناسب حال آنها داشته باشیم.

علم روانشناسی نقش به سزایی در پیش‌برد اهداف جوامع بشری دارد. زیرا جامعه و پیشرفت آن فقط به واسطۀ تعامل افراد جامعه با یکدیگر امکان پذیر است و روانشناسی به ما کمک می‌کند تا بتوانیم نقاط قوت و ضعف یکدیگر را بشناسیم.

روانشناسی معلولین

در کشورها و جوامع توسعه نیافته عواملی چون جنگ، مشکلات اقتصادی و پزشکی، سوء تغذیه، عدم رسیدگی به زنان در هنگام بارداری و
ناآگاهی آنها از بهداشت باروری باعث می‌شود افرادی با کاستی ها و ناتوانی های متعدد به جهان پا بگذارند و به دلیل نداشتن ویژگی های یک فرد سالم، نام معلول بر آنها گذشته شود.

نگاهی بر روانشناسی معلولین:

فرهنگ ارتباط با معلولیت و معلولین در اکثر کشورهای در حال توسعه کاملاً نادرست است.  گاهی به دلیل عدم آگاهای معلولین حسی را با کم توانان ذهنی اشتباه می‌گیرند و ممکن است  یک عمر او را از یادگیری و تحصیل محروم کنند. هر چند که تحصیل این افراد در جوامع توسعه نیافته سرشار از دشواری و مشکل است.

 در مدارس استثنایی به دلیل کمبود امکانات و تجهیزات این افراد به سطوح بالایی از علم و آگاهی نمی‌رسند یا خود این افراد به دلیل عدم وجود امکانات از تحصیل انصراف می‌دهند.

توانایی ها و ناتوانی های معلولین برای جامعه و حتی خانواده آنها ناشناخته است  زیرا برنامه‌های روانی مخصوصا برای افراد آسیب دیدۀ مغزی استقلالی نسبی را به وجود آورده است. البته این به طور واضح برای همه  محسوس نیست.

معلولین جسمی حرکتی به کمک برنامه های درمانی آموزشی قابل بهبود هستند. اما به دلیل اینکه این یک بیماری مغزی است در زمان پیشبرد درمان، به مغز فشار قابل توجهی وارد می‌شود.

به همین دلیل است که کمک  روانی به این افراد از اهمیت زیادی برخوردار است. برای کمک به این بیماران باید انگیزه و آرامش کافی داشته باشیم. با این کمک ها و دادن یک ذهنیت زیبا از آینده به آنها می‌توانیم تا حدودی دشواری های درمان را برایشان آسان کنیم.

انواع معلولیت و تاثیرآن بر روانشناسی معلولین

  • معلولیت جسمی و حرکتی
  • معلولیت ذهنی
  • معلولیت اجتماعی

بررسی این تقسیم بندی به ما این امکان را می‌دهد که  شناخت کافی از دنیای روانی و مشکلات هر یک از معلولین و ارتباط درست با آنها را بیاموزیم.

علاوه بر آن می‌توانیم با آسیب شناسی اجتماعی به کشف  علل این گونه معلولیت ها و تأثیر آن بر دیگر افراد جامعه آگاه شویم.

از این جهت سعی کردیم در این مقاله به موضوعی با عنوان روانشناسی معلولین بپردازیم، تا با شناخت هر چه بیشتر افرادی که با دلایل مختلف در مقایسه با دیگر افراد جامعه دارای تفاوت هایی مشخص هستند بتوانیم تأثیری بر روند بهبود آنها بگذاریم.

معلولیت حرکتی:

همانطور که گفته شد، معلولیت مجموعۀ شرایطی است که باعث می‌شود شخص نتواند مانند دیگر افراد جامعه زندگی کند. یعنی بروز یک نوع ناهنجاری در نوع خود.

پس با این تعبیر معلولیت حرکتی را می‌توان یک ناهنجاری حرکتی به دلیل نداشتن شرایط  مناسب در فرد دانست. تنوع در معلولیت حرکتی بیشتر از معلولیت های حسی است و به همین نسبت مشکلات این دسته از معلولین  بیشتر از سایرین است.

روانشناسی معلولین در معلولیت های حرکتی:

از عمده معلولیت های حرکتی می‌توان معلولیت دست، پا و قطع نخاع را نام برد. این نوع معلولیت ها در جامعه بیشتر شناخته شده هستند. و این دسته از افراد معلول نیزمانند معلولین حسی امکانات محدودی برای حضور در اجتماع دارند.

علاوه بر مشکلات شهرسازی برای تردد معلولین، می‌توان محروم شدن از تحصیل و اشتغال مناسب و استفاده از امکانات عمومی را از عمده مشکلات معلولین حرکتی دانست.

مشکلاتی که عدم آگاهی جامعه از آنها، رفتار نامناسب با افراد معلول که دچار اختلال در کانال های ارتباطی هستند را بیشتر می‌کند. رفتارهایی که گاهی موجب می‌شود یک معلول دیگر نخواهد در جامعه ظاهر شود.

ترس کودکان از آنها به دلیل عدم آگاهی دادن والدین شان، ترحم و دلسوزی های نابجا و… از عواملی هستند که یک معلول را به انزوا می‌کشانند و باعث پس‌رفت او در روند درمان می‌شوند.

چه باید کرد؟

امروزه در کشورهای توسعه یافته، روانشناسی معلولین به بروز و ظهور رسیده است. سیاست هایی در ارتباط با این افراد.پیش گرفته شده. از جمله می‌توان به  فرهنگ عادی سازی اشاره کرد.

اگر بتوانیم پذیرای این افراد در مدارس عادی باشیم و حضور آنها را در میان دیگر افراد جامعه امری کاملاً عادی جلوه دهیم؛ باعث می‌شود که این افراد بتوانند تطبیق بیشتری با مردم و محیط  و سایر دانش آموزان داشته باشند. این گونه می‌توانیم شاهد روند پیشرفت های جسمی در این عزیزان باشیم.

متأسفانه در حال حاضر نگرش جامعه، حتی اقشار تحصیل کرده به شناخت روحیات افراد معلول و بهره گیری آنها از حق مسلم‌شان به عنوان یک عضو از جامعه دچار نقصان های فراوانی است.

افراد معلول باید در سنین خردسالی بسترهای آموزشی و تربیتی مناسبی را که برای رشد آنها ضروری است دریافت کنند. باید کلاس هایی در زمینۀ افزایش روحیۀ آنها و خانواده‌های شان دایر شود تا به آنها امید و روحیۀ لازم برای ادامه حیات و فعالیت های اجتماعی داده شود.

در این راستا بایستی تمام ارگان های مدیریتی و آموزشی دست به دست هم بدهند تا بتوانند زمینه ساز پیشرفت معلولین در عرصه های مختلف باشند.