آیا هند در تحولات افغانستان به حاشیه می رود؟

  • انتشار: ۱۴ حمل ۱۳۹۹
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 82310

افغانستان دوره حساسی را می گذراند که تنوع مطالبات و منافع بازیگران داخلی و خارجی، شرایط کشور را در مرحله مهمی قرار داده است. سال گذشته، طالبان توانست وضعیت میدانی و سیاسی خود در افغانستان را ارتقا دهند و واشنگتن را بیش از گذشته برای دستیابی به توافق ترغیب کنند.

سرانجام توافق دوحه بر خلاف میل شماری از بازیگران عرصه سیاست افغانستان امضا شد، یکی از این بازیگران دولت هند بود. زیرا هندی ها همیشه افغانستان را بخشی از جنوب اسیا قلمداد می کنند؛ به همین دلیل به افغانستان در چارچوب سرحدات استراتژیک خود می نگرند. برای هند که از نفوذ پاکستان در افغانستان بویژه از طریق طالبان آگاه است، گسترش روابط با کابل می تواند به عنوان گامی استراتژیک قلمداد شود. با آغاز مذاکرات صلح بین امریکا و طالبان در سال۲۰۱۸ و نادیده گرفته شدن لزوم شرکت دولت مرکزی در این روند، دهلی نو ناراضی به نظر می رسید.

از نظر هندی ها این تغییر سیاست، سبب مشروعیت بخشی به طالبان و سلب مشروعیت از دولت کابل بود. هند براین باور است که توافق دوحه، زمینه تقویت پاکستان را در افغانستان فراهم کرده و حدود دو دهه سرمایه گذاری مستمر این کشور در افغانستان را به مخاطره انداخته است. به رغم امضای توافق نامه صلح و تعهد طالبان در این باره که به هیچ گروهی اجازه نخواهند داد علیه منافع آمریکا و متحدانش اقدامی انجام دهد، اما هند معتقد است با توجه به عمق روابط طالبان با گروه های اسلام گرای ضد هندی مانند جیش محمد و لشکر طیبه، بعید است طالبان به وعده خود عمل کنند.

از سوی دیگر، هند تمایل ندارد که پس از امضای توافق نامه صلح، طالبان قدرت را قبضه کرده و به تغییر قانون اساسی و نظام سیاسی موجود اقدام کنند و به این ترتیب دولت کنونی کابل را که از حمایت دهلی نو برخوردار است، به محاق ببرند. دهلی ترجیح می دهد که طالبان در قالب یک حزب سیاسی عادی به نظام سیاسی افغانستان ملحق شود و توسط سایر گروه های سیاسی و جهادی از جمله اعضای موسوم به جبهه شمال به عنوان دوستان هند، مهار شود. درواقع، هندی ها قدرت یابی رسمی طالبان را باعث به حاشیه رانده شدن متحدان هند در افغانستان و تهدید منافع دهلی توسط گروه های تحت نفوذ پاکستان می دانند.

حرف دل دهلی نو این است که حتی با تحقق توافق نامه صلح، بخشی از نیروهای رادیکال طالبان به جنگجویان داعش ملحق شده و از این نیرو ها علیه منافع هند در منطقه استفاده خواهد شد. به هر حال، به نظر می رسد دهلی نو در وضعیت پیچیده و دشوار قرار گرفته است. زیرا از یک سو طالبان با عنوان امارت اسلامی و فراتر از یک حزب، در توافق دوحه مدنظر قرار گرفته اند و حتا وظایف یک دولت به آنها سپرده شده است و از سوی دیگر، موضع گیری زودهنگام هند در منازعه داخلی افغانستان به سود ارگ و نه سپیدار، متحدان دیروز هند را آزرده خاطر ساخته است.

البته لغو امتیاز خودمختاری مسلمانان کشمیر و اخیرا مماشات نیروهای امنیتی هند در حادثه کشتار و شکنجه مسلمانان هندی نیز در تنزل جایگاه هند خالی از تاثیر نیست. در ضمن بعید است اسلام آباد در دولت بعدی افغانستان که احتمالا طالبان دست برتر را در آن خواهند داشت رضایت دهد که روابط نزدیک با هند برقرار کند. شاید در دیدگاه ارمان گرایانه این پرسش مطرح شود که تحولات افغانستان چه ربطی به دیگران دارد؟ در پاسخ باید گفت در این میان اما افغانستانی وجود دارد که دهه هاست به مظروفی برای رقابت قدرت های بزرگ، بازیگران منطقه ای و گروه های غیر دولتی تبدیل شده و به نظر نمی رسد در کوتاه مدت گریزی از این وضعیت داشته باشد. به هر صورت، طبق این دلایل می توان گفت دهلی نو از آثار توافق نامه صلح امریکا و طالبان رضایت نخواهد داشت.

براین اساس، در پایان می توان گفت: از میان بازیگران خارجی به نظر می رسد در صورت اجرای توافق نامه، پاکستان وضعیت مناسبی خواهد داشت. هند اما احتمالا نگرانی های بسیاری از توافق دوحه و قدرت گیری طالبان در افغانستان و خروج امریکا خواهد داشت.

دکتر عبدالطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟