شیعیان پاکستان؛ خون در برابر خفقان

  • انتشار: ۱۳ دلو ۱۳۹۳
  • سرویس: دسته بندی نشده
  • نویسنده: علی مزاری
  • شناسه مطلب: 2954

یک روز پس از انفجار بمبی در مسجد شیعیان در ایالت سند پاکستان که به کشته شدن دست کم ۶۰ نفر منجر شد، روز شنبه همزمان با خاکسپاری کشته شدگان این حادثه اعتراضاتی در سراسر این کشور برگزار شده است.

گروه جندالله که با طالبان پاکستان مرتبط است، مسؤولیت این حمله را بر عهده گرفته است.

این گروه سال گذشته با گروه داعش، اعلام وفاداری کرد.

روز جمعه، بمبی قوی در مسجد شیعیان و پس از نماز جمعه در منطقه شکارپور که در ۵۰۰ کیلومتری شمال بندر کراچی واقع است، منفجر شد.

گزارش ها از مجروح شدن ده‌ ها نفر در جریان این انفجار حکایت دارد.

رسانه های محلی اعلام کردند که این انفجار باعث فروریختن سقف مسجد و گرفتار شدن شمار زیادی از نمازگزاران در میان آوار شد.

شیعیان در پاکستان پیش از این هم هدف حمله پیکارجویان سنی بوده‌ اند.

شیعیان پاکستان عملا قربانی تروریزم مذهبی می شوند. تروریزمی که یکطرفه قربانی می گیرد بی آنکه پاسخی دریافت کند.

“تروریزم مذهبی” شاید واژه ای غریب و ناآشنا نباشد؛ اما آنچه تاکنون این واژه در آن زمینه مورد استفاده قرار گرفته در این نوشته مراد ما نیست.

تروریزم مذهبی شاید عنوانی باشد که بسیاری از معاندان دینی و اسلام ستیزان آن را برای نسبت دادن ترور و وحشت و خشونت به ایدئولوژی اسلامی به کار برند و مسلمانان را –چنانچه در غرب اکنون و به ویژه بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شایع شده- به تروریزم و خشونت گرایی و مبارزه گرم با رقبای دینی و مذهبی خود متهم کنند؛ اما در اینجا این مفهوم مراد نیست.

تروریزم مذهبی چیزی است که از پاکستان شروع می شود و به پاکستان نیز محدود می شود.

برای روشن شدن بیشتر این مفهوم، به سپاه صحابه و لشکر جنگوی اشاره می شود. سپاه صحابه و لشکر جنگوی، دو نامی است که در سال های اخیر –نزدیک به یک دهه اخیر- با مشخصه آشکار ستیزه جویی مذهبی، دامن زدن به تنش های فرقه ای، تصفیه فزیکی پیروان دیگر مذاهب اسلامی و مخصوصا شیعیان و به باور خود شان جلوگیری از قدرت نمایی های خیابانی شیعیان پاکستان گره خورده است.

فعالیت های این دو گروه در سال های اخیر از سوی دولت پاکستان، ممنوع قرار داده شده و دلیل آن نیز فعالیت های تروریستی و افراط گرایانه عنوان شده است؛ اما این ممنوعیت، چیزی از حجم فعالیت های آنها نکاسته است.

ترورهای دسته جمعی شیعیان هزاره در کویته که در سال های اخیر بیشتر شده است، کار این دو گروه بوده است.

اکنون جندالله هم به این فهرست سیاه و خونین اضافه شده است؛ تا قوس زندگی اسفبار شیعیان مظلوم پاکستان کامل شود و بدبختی های آنان بیشتر به چشم بیاید.

به دنبال حمله روز جمعه، نواز شریف؛ نخست وزیر آن را محکوم کرد و حکم تحقیقات فوری برای پیدا کردن عوامل آن را صادر کرد؛ اما این چیزی نیست که از مظلومیت نمازگزاران بی دفاع شیعه در پاکستان بکاهد.

پاکستان از این دست حمله بسیار دیده است؛ اما هیچکدام از این حمله ها به دلیل آنکه بر یک مکتب نظامی ارتش پاکستان در پیشاور نبوده، با تمهیدات واقعی دولت پاکستان بر ضد تروریزم همراه نبوده است و این نشان می دهد که شیعیان پاکستان، قربانی یک دسیسه خزنده و پنهان می شوند؛ دسیسه خون در برابر خفقان.

آنها در حالی که ده ها بار در مقیاس های ده های نفری کشته شده اند، هرگز آب از آب تکان نخورده، جندالله و جنگوی و طیبه و صحابه و… همه به حیات خود ادامه داده اند و از مرگ آفرینی علیه شیعیان، تغذیه کرده و قوی شده اند. این نمایانگر وجود خفقان است؛ خفقانی که نه به شیعیان امکان تشکیل گروه های مشابه را می دهد و نه دولت و ارتش پاکستان را برمی انگیزد که به مثابه بخشی از مسؤولیت ملی خویش، یک اقدام بلندمدت، عملی و جدی را برای حمایت و مصونیت اقلیت های مذهبی این کشور در برابر تروریزمی که آی اس آی، پدید آورده و پرورش داده، روی دست گیرند.

 

 

 

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟