تکریم مهاجرین یا تخریب مهاجرین؟ مساله این است! نقدی بر تیتر سرخ روزنامه اتفاقیه

  • انتشار: ۱۴ سرطان ۱۳۹۶
  • سرویس: تیتر 1
  • شناسه مطلب: 25443

اطلس پرس- تیتر سرخ رنگ یک روزنامه محلی ولایت خراسان ایران درباره مهاجرین، خشم کاربران شبکه های اجتماعی را برانگیخت.
به گزارش خبرگزاری اطلس، روزنامه محلی اتفاقیه در روز سیزدهم سرطان(تیرماه) تیتر سرخ رنگی در یکی از صفحات خود منتشر کرده که باعث جنجالی در شبکه های اجتماعی شده است.
این روزنامه محلی نوشته است : در جلسه ستاد فرهنگی ساماندهی آسیبهای اجتماعی استان مطرح شد : ثبت نام 11 هزار نفر تبعه خارجی بی هویت در مدارس!
این تیتر روزنامه اتفاقیه بهمراه عکس کودک افغانستانی که همچون مجرمان صورت خود را پوشانده منتشر شده و در شبکه های اجتماعی مورد بحث و انتقادهای گسترده اصحاب رسانه ایرانی و افغانستانی قرار گرفته است.
در اصول حرفه ای روزنامه نگاری تیتر سرخ رنگ زمانی به کار می رود که صاحبان و هدایتگران روزنامه بخواهند مطلبی را بزرگنمایی کرده و توجهات را به سمت و سوی مورد نظر هدایت کنند.
تیتر نقش مهمی در تاثیرگذاری خبر دارد و در دنیای امروز مخاطبان روزنامه ها بجای خواندن تمام محتوای خبر به خواندن تیتر و لید(پاراگراف اول خبر) بسنده می کنند، ازینرو دبیران و سردبیران در انتخاب تیتر دقت می کنند تا بتوانند مخاطبان خود را ترغیب کنند که مطلب را تا انتها بخوانند.
تیتر ویترین خبر نیز هست و نشاندهنده رویکرد و سیاستهای کلی یک رسانه درباره مقولات مختلف می باشد.
اینکه یک روزنامه با این شدت سعی دارد جامعه مهاجر افغانستانی که در طول چهاردهه میهمان جمهوری اسلامی بوده اند را بی هویت بخواند، چه چیزی را نشان می دهد؟ چرا باید این تیتر سرخ رنگ و با عکس کودکی که صورت خود را پوشانده منتشر شود؟ آیا مهاجرت جرم است؟ آیا تمام مهاجرین بزهکارند؟ آیا ثبت نام یازده هزار دانش آموز مهاجر امنیت ملی ایران را به خطر می اندازد؟ به راستی دلیل انتخاب این تیتر چیست؟

هویت چیست؟

تمامی انسانها دارای یک هویت عام هستند و از بدو تولد بعنوان یک انسان به رسمیت شناخته می شوند و ورای ملیت و قومیت و فرهنگ و جغرافیا، دارای کرامت انسانی هستند، پس طبق تعریف اولیه هیچ انسانی بی هویت نیست، بلکه همگی دارای هویت انسانی قابل احترام و تکریم هستند. استفاده از کلمه بی هویت نه تنها درباره مهاجرین، بلکه درباره هیچ انسانی جایز نیست، زیرا همه انسانها دارای هویت انسانی مشترک هستند.
در تعریف علوم اجتماعی هویت شامل مولفه های پنج گانه فرهنگ، جغرافیا، تاریخ، تربیت و اقتصاد هستند.
مطابق تعریف اجتماعی، هویت ایرانی و افغانستانی هیچ تفاوتی ۲با یکدیگر ندارند، بلکه در تمام دنیا هیچ دو کشوری مثل ایران و افغانستان دارای هویت مشترک نیستند.
ایران و افغانستان تنها کشورهایی هستند که تاریخ مشترک، فرهنگ مشترک، دین مشترک، جغرافیای مشترک، زبان مشترک و منافع مشترک دارند و تاریخچه جدایی این دو کشور هنوز به دویست سال نرسیده است.
پس طبق تعاریف جامعه شناختی نیز ما نمی توانیم کسی را بی هویت خطاب کنیم که با او اینهمه وجه مشترک داریم، چرا که اگر یک ایرانی، افغانستانی را بی هویت بداند خود را بی هویت دانسته است.

امام خمینی: اسلام مرز ندارد، آیت الله خامنه ای خطاب به خانواده شهدای افغانستانی: من به شما افتخار می کنم!

از اینها که بگذریم، ارزشهای جامعه اسلامی نیز این گونه برخورد را جایز نمی داند.
امام خمینی، رهبر فقید انقلاب اسلامی فرمودند : اسلام مرز ندارد! و با همین یک جمله به صف بندیهای کشورهای اسلامی پایان دادند و پایه های امت واحده اسلامی را بنیان نهادند.
در افغانستان ما پنج هزار شهید در دوران حکومت کمونیستی داریم که بسیاری از آنها تنها به جرم دوست داشتن امام خمینی به شهادت رسیده اند و روبروی نامشان بعنوان جرم نوشته اند : خمینیست!
همینطور در هشت سال دفاع مقدس بیش از سه هزار شهید و جانباز افغانستانی در جبهات ایران جانفشانی کرده و سند برادری اسلامی را با خون خود امضا کرده اند، چطور می شود این ملت که سالها خون شریک برادران خود بوده اند را بی هویت بدانیم؟
سال گذشته رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه ای در بیاناتی خطاب به تمام مسئولان جمهوری اسلامی فرمودند هیچ کودک مهاجری نباید در ایران از تحصیل باز بماند و مهاجرین باید تکریم شوند و طبق رافت اسلامی با آنها برخورد شود و طی فرمانی تاریخی مسئولان را موظف به ثبت نام کودکان مهاجرین فاقد مدرک شناسایی کردند.
از سوی دیگر جامعه مهاجر بعد از سه چهار دهه مهاجرت در ایران بعنوان بخشی از این جامعه در تمامی صحنه ها حضور داشته و در شادی و غم با ملت ایران شریک بوده است، آنجا که لازم بوده به میدان آمده و پا به پای برادران و خواهران ایرانی خود جانفشانی کرده است. جفاست که امروز ما بین دو ملت برادر و مسلمان دیوار بکشیم و یکدیگر را بی هویت خطاب کنیم.
امروز وحدت جهان اسلام در برابر دشمن مشترک وظیفه تمام مسلمانان است و ما بعنوان خانواده بزرگ امت واحده موظفیم هوادار یکدیگر باشیم، چرا که دشمن در هنگام حمله، کابل و تهران برایش فرقی ندارد و با هویت و بی هویت را با هم سر می برد!
با این وجود گویا دبیران و سردبیران روزنامه محلی اتفاقیه هنوز متوجه نیستند که وظیفه شان چیست، تکریم مهاجرین یا تخریب مهاجرین؟

سیدجمال الدین سجادی، خبرنگار و عکاس

انتهای پیام

نظرات(۲ دیدگاه)

  1. جلیل
    (۱۴ سرطان ۱۳۹۶)

    متاسفانه علاوه بر تخریب وجهه ی مهاجرین مشکل تحریم بیماران مهاجر نیازمند به پیوند عضو نیز مزید بر علت است. از ۳ سال قبل قانون محرومیت بیماران مهاجر تحت هر شرایطی و بلا استثنا به اجرا در آمده است. قبل از این بیماران مجاز به درمان بودند مشروط بر اینکه اهدا کننده عضو هموطن بیمار باشد . وزارت بهداشت ایران دلیل این تحریم را تسریع درمان بیماران ایرانی عنوان میکند و معتقد است مهاجرین باعث معطلی آنها هستند! حال آنکه بیماران مهاجر بسیار کمتر هستند و بیماران ایرانی فقط منتظر پیدا شدن‌ عضو اهدایی مناسب هستند. متاسفانه اکثر بیماران مهاجر از قشر آسیب پذیر و کارگر هستند و نمیتوانند به کشور دیگری برای درمان‌ بروند در واقع آنها در بن بست مرگ ایستاده اند. شگفت انگیز است که بیمارستانها مهاجرین را پذیرش میکنند اما از درمان امتناع میورزند تا بیمار بمیرد سپس جنازه را گرو گرفته و خواهان مبالغ هنگفتی پول هستند. شاخص ترین نمونه این عزیزان از دست رفته لطیفه رحمانی دختر افغان است که نیاز مبرم به پیوند کبد داشت و پدرش اهدا کننده عضو بود ودر بیمارستان نمازی شیراز بستری بود اما ممانعت کادر پزشکی از پیوند عضو با استناد به تحریم پیوند برای مهاجرین موجب مرگ او شد اما تحویل جنازه را مشروط به پرداخت هفده میلیون تومان پول عنوان کردند. این مرگهای بیرحمانه هیچ اثری روی وزارت بهداشت نداشته تا تحریم بیماران مهاجر را رفع کند. وزارت بهداشت آگاهی کاملی از وضعیت بیماران مهاجر دارد و در حقیقت آنها را محکوم به مرگ میداند و این تاوان مهاجرت آنهاست.

نظر شما چیست؟