یک تسلیمِ بد در دوحه

  • انتشار: ۱۱ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 79371

شاید وقتش است که از پیامد غیر انسانی یک ایده ظاهرا انسانی بنام صلح بترسیم. خلیلزاد و پاکستان، دو منشا بیم و امید برای افغانستان شده اند. شاید جز خلیلزاد و پاکستانی ها همه در حیرت هستند. امریکایی ها نمی دانند که با توجه به شخصیت مردد و غیر قابل پیش بینی دونالد ترامپ، نفوذ پاکستان روی طالبان، تعارض ارزش های طالبان و ارزش های امریکایی و سرنوشت سربازان ایدئولوژیک طالبان به کدام طرف می روند؟

حکومت افغانستان نمی داند که سرنوشتش به کجا منتهی می شود؟ طالبان هنوز نمی دانند که بالاخره امریکایی ها افغانستان را ترک می کنند یا نه؟ نمی دانند که به فرض اینکه امریکایی ها بپذیرند و بروند چه پیش می آید؟ آیا اجازه خواهند یافت که دولت تشکیل دهند؟ آیا می توانند دولت را با این تشکیلات متورم و بزرگ شده اش اداره کنند؟ اعتماد گروه های اجتماعی را جلب کنند؟ امنیت را برقرار سازند؟

و اما خلیلزاد! باید از او ترسید چون او همان کسی است که به دستکاری در ساختار های عراق و افغانستان متهم بود و در زمان اوباما تحت پیگرد اف بی آی قرار گرفت.

او دوباره و در روزگار حکومت عقیم شده و بی اقتدار و رهبران بی نفوذ در افغانستان، دست به کار ایجاد ساختار تازه برای افغانستان شده. شاید خشونت ساختاری و تروریسم سیاسی جایگزین تروریسم نظامی شود و شاید ورود دوباره طالبان مرحله ای از فاشیسم باشد که همه رفقای فکری را گرد هم جمع کند.

در این فضای سراسر ابهام، پیامد توافق دوحه، یک تسلیم بد است. ما قانون اساسی و ساختاری را که همه به درستی آن ایمان داریم، بی هیچ دفاعی واگذار می کنیم.

شکور اخلاقی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟