یادداشت/ طبیعت در گرو سیاست

  • انتشار: ۳۰ حمل ۱۳۹۶
  • سرویس: اجتماعی
  • شناسه مطلب: 21039

آزمایش قوی‌ترین بمب غیرهسته‌ای در منطقه اچین ولایت ننگرهار، واکنش‌های فراوانی را به دنبال داشت.

علاوه بر جرح و بحث‌های سیاسی و نظامی درباره این آزمایش، موج جدیدی از اعتراض‌های زیست‌محیطی نیز در حال شکل‌گیری بود که وزارت صحت/ بهداشت افغانستان، یک‌راست وارد گود شد و بدون تحقیق و تفحص، این آزمایش را بدون تبعات زیست‌محیطی دانست. البته قبل از همه، این نکته را روشن کنم که مبارزه با پدیده تروریسم یک امر پسندیده و مقدس بوده و راه دیگری به جز حذف فیزیکی تروریست‌ها وجود ندارد. این قلم همواره نه تنها داعش و طالبان را یک گروه تروریستی عنوان کرده بلکه حزب اسلامی افغانستان به رهبری گلبدین حکمتیار را نیز یک گروه تروریستی دانسته؛ همانطور که آمریکا را نیز به خاطر کشتار غیرنظامیان در 80 سال اخیر، دولتی با بیشترین اعمال تروریستی می‌داند. در توضیح این مطلب باید عرض کنم که یکی از مؤلفه‌های تعریف تروریسم، کشتار غیرنظامیان به خاطر رسیدن به هدف است. با توجه به همین تعریف، هیچ گروه و کشوری در جهان وجود ندارد که به اندازه آمریکا در هشت دهه گذشته، غیرنظامیان و مردم را برای رسیدن به اهدافش کشته باشد.

برگردیم سر اصل مطلب، سخن از تبعات زیست‌محیطی آزمایش بمب آمریکا در اچین ننگرهار بود. اگر تاکنون درباره همه ابعاد زیست‌محیطی این آزمایش تردید وجود داشته باشد، در خصوص آلودگی صوتی آن نباید شک کرد.

قدرت صوت بر حسب و مقیاس «دسیبل» اندازه‌گیری می‌شود تا شنوایی انسان را شبیه‌سازی کند. به طور مثال: حرف زدن یک آدم به طور میانگین بین 40 تا 50 دسیبل است. این رقم افزایش پیدا می‌کند تا به رعد و برق و روشن شدن موتور موشک‌های فضایی می‌رسد. رعد و برق به طور متوسط برای آدم‌ها در زمین، قدرت 120 دسیبل را دارد. سپس موتور جت یا موتور موشک‌های فضایی است که 130 دسیبل را به خود اختصاص می‌دهند. آلودگی صوتی به هر شکل آن نه تنها برای انسان‌ها بلکه برای حیوانات و پرندگان نیز یک تهدید جدی به شمار می‌رود. پزشکان، 100 دسیبل را مقیاس بحرانی برای شنوایی می‌دانند و انسان‌ها و حتی حیوانات به خصوص پرندگان را از نزدیک شدن به منبع صوت 100 دسیبلی برحذر می‌دارند.

به همین خاطر است که چند ساعت قبل از زمان روشن شدن موتورهای موشک‌های ماهواره‌بر، تا چند کیلومتری محل استقرار موشک، از انسان‌ها و حیوانات تخلیه گردیده و مکرر بوق هشدار نیز به گوش می‌رسد تا کسی به محل نزدیک نشود. البته مقیاس دسیبل مختص ابزاری است که انسان‌ها ناگزیرند روزانه از آن‌ها استفاده کنند. به همین خاطر است که انفجارات شامل مقیاس دسیبل نمی‌شوند چون قدرت کوچکترین انفجار چنان زیاد است که حتی با روشن شدن قوی‌ترین موتورهای جت و موشک نیز قابل مقایسه نیست.

مکرر دیده شده که هنگام انفجار یک بمب معمولی و متوسط، برخی از پرندگان و حتی حیواناتی مثل بُز و گوسفند بدون آن که ترکش و پرزه‌ای به آنان اصابت کرده باشد، جان باخته اند. نگارنده سال‌های کودکی‌اش را در محیط جنگی گذرانده است. در آن زمان شاهد بودم که وقتی انفجاری صورت می‌گرفت، بعضی از پرندگان دچار موج زدگی می‌شدند و بدون آن ترکشی به آنان اصابت کند، از درخت می‌افتادند و می‌مردند. وقتی پرنده‌ای به این شکل جان می‌باخت، در اصطلاح محلی می‌گفتند که «زهره اش ترکید» و مُرد.

حتماً خوانندگان عزیز متوجه هستند که سخن ما درباره انفجارات معمولی مثل انفجار گلوله هاوان/ خمپاره است اما وقتی سخن درباره انفجار بمب‌های قوی مثل «مادربمب» مطرح است، تبعات زیست‌محیطی آن نیز به همان اندازه وسیع‌تر می شود.

در نخست عرض شد که اگر درباره سایر تبعات زیست‌محیطی آزمایش اخیر در اچین ننگرهار تردید وجود داشته باشد، در خصوص آلودگی صوتی آن هرگز نباید شک کرد. همان طور که خوانندگان می‌دانند، آزمایش در یک درّه انجام شده و قدرت آلودگی صوتی در کوه‌ها و دره‌ها به مراتب از مناطق هموار و شهرها بیشتر است چون صوت، در چنین مناطقی تقویت شده و انعکاس می‌یابد.

این را نیز باید اضافه کنم که محل دقیق آزمایش بمب آمریکایی، یکی از مناطق بکر و دست نخورده ولایت ننگرهار به اسم «مهمنددره» بوده که از نگاه زیست‌شناسی، محل تجمع انواع و اقسام حیوانات و پرندگان به شمار می‌رفت. با توجه به قدرت انفجاری و صوتی مادر بمب آمریکایی، به احتمال زیاد، هیچ جنبنده‌ای اعم از پرنده و چرنده در این دره، زنده نمانده است.

در نتیجه‌گیری باید تصریح کرد که موضع‌گیری پیش از وقت وزارت صحت درباره عدم تبعات زیستی‌محیطی آزمایش بمب آمریکایی، کاملاً انگیزه سیاسی دارد. لازم بود که وزارت بهداشت افغانستان اگر کار دیگری نمی‌توانست انجام دهد، حداقل به پاس محیط‌زیست که با صحت انسان‌ها رابطه تنگاتنگی دارد، سکوت اختیار می‌کرد.

البته سیاست آمریکایی‌ها در قبال دولت‌ها و سایر نهادهای بین‌المللی، ثابت کرده که آنان کار خود را می‌کنند و خوش‌خدمتی یا به اصطلاح عامیانه، «چاپلوسی»، نقشی در کمک‌های مالی آمریکا به کشورها و نهادها ندارد.

محمد مرادی

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟