گروگانگیری مهاجرین، راه درست رسیدن به حقابه نیست

  • انتشار: ۶ دلو ۱۴۰۱
  • سرویس: تیتر 2دیدگاه
  • شناسه مطلب: 135427

محمد مخبر معاون اول ریاست جمهوری ایران در سفری به ولایت سیستان و بلوچستان گفته است که تحقق حقابه ایران از رود هلمند، شرط باقی ماندن مهاجرین افغانستانی در این ولایت است.

معاون دولت انقلابی، تاکید کرده که در صورت عدم تحقق وصول آب به ایران، هفتصد هزار افغانستانی ساکن در ولایت سیستان و بلوچستان به افغانستان بازگردانده خواهند شد.

در این رابطه به نظر می‌رسد که بیان نکات زیر، ضروری است:

۱. از ابتدا هم معلوم بود که طالبان حاضر نیستند حتی یک قطره آب به سمت ایران رها کنند. این مطلب، بارها و بارها توسط کسانی که شناخت دقیقی از طالبان داشتند به انحاء مختلف بیان شد، اما عده ای از تصمیم گیران سیاسی در ایران، با دیده درایی، همیشه حرف از همکاری طالبان در خصوص رها سازی آب می زدند و نهایتاً هم به جای اینکه رسماً اعلام کنند طالبان حاضر به دادن حقابه قانونی ایران نیستند، مشکلات فنی را دلیل نرسیدن آب به ایران عنوان کردند.

۲. سیاست رسمی ایران طی یکسال و پنج ماه گذشته در مواجهه با طالبان، و به ویژه در موضوع حقابه ایران که توسط وزارت خارجه عنوان می شده، اعمال فشار سیاسی بر طالبان برای عمل به تعهدات شان و نیز حمایت از مردم افغانستان و جدا کردن حساب مردم افغانستان از حکومت طالبان بوده است.

اما در کنار این سیاست رسمی، تصمیم گیران میدانی، بر خلاف رویکرد وزارت خارجه، سیاست تضرع و باج دهی به طالبان را در پیش گرفته اند و کوشیده اند با امتیاز دهی های مکرر و بی پایان و سکوت در برابر جفتک پرانی های طالبان و اعمال فشار بر رسانه ها مبنی بر سکوت در برابر ناهنجاری های طالبان، این گروه جنایتکار را مجاب به همکاری کنند و حتی گهگاه از این مطلب نیز سخن بگویند که حکومت کنونی افغانستان می‌تواند متحد راهبردی ایران باشد.

این سیاست غلط، با این توجیه که ما تلاش می‌کنیم تا از افتادن طالبان به دامن آمریکا پیشگیری کنیم همراه شد تا موجب انحراف ذهن برخی از صاحب نظران از ماهیت این گروه شود. حال آنکه واقعیت این است که طالبان نه تنها در دامن آمریکا، بلکه زاییده آمریکا و مأمور ویژه و آموزش دیده آمریکا برای تامین منافع آن کشور در منطقه هستند و تحت هیچ شرایطی، در دامن ایران و روسیه قرار نخواهند گرفت و اگر وانمود میکنند که چنین رویکردی دارند، فی الواقع در حال بازی دادن همسایگان هستند.

این موضع آقای مخبر، کاملآ بر خلاف رویکرد رسمی دولت ایران است که بر حمایت از مردم افغانستان استوار می‌باشد و از این جهت، محل پرسش و ابهام است.

۳. پر واضح است که سیاست تضرع و استفاده از دیپلماسی خفت در برابر گروهی که وابستگی استخباراتی آن به سازمان سیا و هدف گذاری آن برای ناامن کردن منطقه عیان و روشن است، هرگز سیاست مناسبی برای همسایگان افغانستان و از جمله ایران نخواهد بود.

طالبان نه در موضوع حقابه و نه در هیچ زمینه دیگری با رقبای آمریکا در منطقه وارد تعامل مثبت نخواهد شد و فقط تا زمانی با این کشور ها، دار و مدار خواهد کرد که بسترهای مناسب فاز بعدی ماموریت اش آماده و فراهم شود.

۴. آنچه که معاون اول رییس جمهور ایران در خصوص اخراج پناهندگان افغانستانی ساکن ولایت سیستان و بلوچستان(در صورت تامین نشدن حقابه ایران از سوی طالبان) بیان کرده، اگر تصمیم رسمی حکومتی باشد، دارای چند اشکال مهم است و یقینا باز هم به نتیجه دلخواه ایران منجر نخواهد شد.
برخی از این اشکالات، به صورت فهرست وار بیان می‌شود:

۴/۱) افغانستانی هایی که در ایران زندگی میکنند و به ویژه کسانی که در یکسال و نیم گذشته مجبور به ترک افغانستان شده اند، غالبا کسانی هستند که از ظلم و ستم طالبان و از ترس کشته شدن توسط حکومت جلاد و انسان کش طالبان به جمهوری اسلامی ایران پناه آورده اند.

دیپورت کردن این جمع کثیر از پناهندگان و سپردن آنها به دست دژخیم بی رحم، رفتاری غیر اسلامی و دور از کرامت انسانی است.
حتی مطرح کردن چنین فکری (ولو اینکه بچه ترسانک باشد و جنبه عملی به خود نگیرد) در شأن یک دولت اسلامی که مدعی انقلابی بودن و دفاع از مظلومان باشد، نیست. مگر اینکه بگوییم خدای ناکرده ، انقلاب اسلامی ایران، با آرمان حضرت امام خمینی رحمت الله علیه فرسنگ ها فاصله گرفته و دفاع از مظلومان عالم، فقط به یک شعار زیبا و تو خالی تبدیل شده است.

چنین اقدامی، نوعی گروگان‌گیری مهاجرینی است که برای حفظ جان خود به ایران پناه آورده اند و این گرو کشی، خلاف نزاکت های انسانی و اسلامی و کاملا ناجوانمردانه است.

۴/۲) حتی اگر مهاجرین افغانستانی به افغانستان برگشت داده شوند، باز هم چنین اقدامی اثری بر سیاستهای طالبان نسبت به ایران نخواهد داشت.
چرا که تنها چیزی که برای این گروه فاقد اهمیت است، مردم است.
مگر کسانی که در افغانستان تحت حاکمیت طالبان زندگی می‌کنند چه اهمیتی برای این گروه تروریست داشته اند و چه خدماتی به آنها از سوی حکومت نامشروع طالبان داده شده که این مهاجرین، برای آنها اهمیت داشته باشند و بازگشت دادن آنها، فشاری بر حکومت طالبان بیاورد؟

۴/۳) بخش عمده ای از این مهاجرین، تحت تعقیب طالبان هستند و دیپورت آنها به افغانستان تحت حاکمیت طالبان، سپردن گوسفند به دست گرگ آماده حمله است.
بعید میدانم که افکار عمومی‌، بتواند چنین حرکت ناشیانه ای را هضم کند و چشم بر جنایاتی که طالبان نسبت به آن افراد رقم خواهند زد بپوشاند.
حتی ممکن است این شائبه مطرح شود که چنین چیزی، درخواست طالبان از ایران بوده تا در ازای واگذاری حقابه، مخالفین خود را به چنگ بیاورد.

۵. دسترسی ایران به حقابه خود از رود هلمند مطابق با توافق نامه سال ۱۳۵۱، یک حق طبیعی و قانونی است و باید این اتفاق بیفتد، اما راه رسیدن به آن، استفاده ابزاری از مهاجرین بی پناه نیست.

تجربه یکسال و نیم گذشته به وضوح نشان داده که سیاست های کنونی ایران در برابر طالبان، از اساس غلط بوده و روز به روز ، آثار زبان بار تری بر ایران و ایرانیان و به تبع آن بر منطقه و نیز مردم افغانستان وارد خواهد کرد.
به نظرم وقت آن رسیده است که دولتمردان ایران، بازنگری عمیقی در سیاست های خود نسبت به افغانستان تحت حاکمیت طالبان داشته باشند و به جای گروگانگیری مهاجرین، ابزارهای کارا تر دیگری برای تحت فشار قرار دادن طالبان بیابند.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟