کینتسوگی چیست؟ فلسفه «وقتی میشکنی زیباتری!» و تجسم آن بر سفال

  • انتشار: ۴ ثور ۱۳۹۹
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 84226

هنر باستانی کینتسوگی فعالیتی است در راستای مرمت و ترمیم یک جسم شکسته انجام می شود و مرمت‌کار ژاپنی ترک های آن جسم را با ماده ای که در آن پودر طلا، نقره و یا پلاتین به کار رفته است پر می کند.

ژاپنی ها معتقدند زمانی که چیزی آسیب می بیند و دچار صدمه می شود بسیار زیباتر و جذاب تر از قبل می شود! این هنر زیبا و باستانی اتصال طلایی یا کینتسوگی نام گرفته است.

هنروران این هنر باستانی با بند زدن و تعمیر سفال ها و سرامیک های شکسته با مواد ارزشمند بر این باور هستند که وقتی چیزی می شکند دارای تاریخ می شود و زیباتر از قبل جلوه می کند.

ژاپنی ها وقتی ظرف های شان می شکست آن را با طلا بند می زدند و تعمیر می کردند.

فلسفه هنر کینتسوگی

هنر کینتسوگی بر این تاکید دارد که اگر شکستی رخ می دهد و یا کاستی هایی در زندگی به وجود می آید ما باید آن را بپذیریم و با هر شکستی از چرخه زندگی خارج نشویم و یک سرخوردگی و شکست باعث نشود دیگر نتوانیم خودمان را پیدا کنیم.

کینتسوگی
کینتسوگی

آنها ظروف شکسته را با پودر طلا پر می کنند زیرا اعتقاد دارند که انسان بعد از شکست نه تنها او را ضعف و کاستی در بر نمی گیرد بلکه بسیار ارزشمند تر از گذشته می شود و بیشتر می درخشد.

ژاپنی ها شکست ها را نتایج بسیار ارزشمندی می دانند که در کوله بار افراد موفق یافت می شود و این است که شکست را زیبا جلوه می دهد.

کینتسوگی یک رویکرد فلسفی است که در هنر سفال گری تجلی پیدا کرده است و ریشه در فرهنگ ژاپن باستان دارد.

کینتسوگوری را نازک کاری با طلا هم می گویند که همان طور که گفته شد، ظروف شکسته با طلا ترمیم می شوند و یا برای اتصال تکه های آن از نقره یا پلاتین استفاده می کنند.

کینتسوگی به صورت بسیار عمیق به رنج ها و شکست ها می نگرد. آنها چینی ترمیم شده را بسیار زیباتر از و مستحکم تر و گرانبهاتر می دانند زیرا که به واسطه تحمل رنج و سختی تغییر شکل داده است.

کینتسوگی را هنر پذیرش عیوب و در آغوش گرفتن نقص ها می دانند. این هنر به ما می آموزد که اگر شکستی را تجربه کردیم به سرعت خودمان را نبازیم بلکه روح خود را مرمت کنیم و با الهام از تجربه های گذشته ارزشمندتر و موفق تر و محکم تر از قبل ظاهر شویم.

ژاپنی ها زمانی که اشیاء شکسته را بند می زنند، این شکستگی و آسیب را با پر کردن شان به وسیله پودر طلا بزرگ تر جلوه می دهند و می گویند زمانی که چیزی از آسیبی رنج می برد و تاریخی را پشت سر گذاشته است، زیباتر از قبل می شود.

انواع روش ها

روش ها و سبک های مختلفی در اتصالات کینتسوگی وجود دارد و هنروران ژاپنی به وسیله آنها ظرف های شکسته را به صورت زیبایی ترمیم می کنند.

  • روش شکاف: روش اول شکاف نام دارد، در این روش قطعات شکسته را با خاک طلا، صمغ و یا لاک با کمترین مقدار ناهمواری ترمیم می کنند و جای تکه هایی را که از بین رفته است پر می کنند.
  • روش قطعه: در روش دوم که قطعه نام دارد، اگر قطعه و یا تکه مورد نظر گم شده باشد از طلا و یا مخلوط طلا و لاک برای تعمیر و ترمیم آن استفاده می کنند.
  • روش درزگیری: در این روش به جای قطعه ای از ظرف شکسته که گم شده است از یک قطعه دیگر استفاده می کنند.

تاریخچه کینتسوگی

این هنر در حدود قرن پانزده میلادی در میان ژاپنی ها به وجود آمد. آن زمان که فنجان مورد علاقه شوگون آشی کاگا یوشی ماسا شکست و آن را به چین فرستان تا ترمیم شود.

اما در آن زمان ترمیم ظروف شکسته با بست های فلزی و به صورت بسیار نازیبا تعمیر می شدند. وقتی فنجان را برای او فرستادند ظاهری بسیار ناخوشایند داشت که مورد پسند نبود.

فنجان آشی کاگا به نظر می رسید که قابل تعمیر نباشد به همین دلیل وی تصمیم گرفت آن را به برای تعمیر به هنرمندان ژاپنی بسپارد.

این هنروران تصمیم گرفتند ترک های فنجان او را به وسیله پودر طلا و لاک های زرین به یک جواهر تبدیل کنند. از آن زمان هنر کینتسوگی در میان مردم ژاپن رواج پیدا کرد و تبدیل به یک هنر باستانی و ارزشمند گردید.

این هنر زیبا که می تواند لقب معلم بشریت را بگیرد به ما می گوید، نباید رشد و کمال را با زیبایی هم معنی بدانیم. هر چیز زیبایی لزوما صاحب کمال نیست. چرا که با این تعبیر هر زخم و یا افتادگی باعث می شود که جذابیت ما کمتر شود.

پیر شدن و ظاهر شدن خطوط روی پوست دست و صورت ما به جوانی مان آسیب می زند و طراوت و شادابی را از ما می گیرد. اگر حادثه ای را تجربه کنیم از لحاظ فیزیکی و روانی متاثر می شویم و آن را به گونه ای شکست در خود می بینیم.

هنر باستانی کینتسوگی به ما نمی گوید که تصورمان از زیبایی را تغییر دهیم و یا نقص را به گونه ای دیگر معنا کنیم بلکه ما را موظف می کند تا با آن چه که از همان ابتدای کار شکست نام دارد بدون هیچ ترسی و با شجاعت رو به رو شویم.

هیچ انسانی در طول زندگی خود بدون زخم نمی ماند، همه شمه ای از زخم روزگار را تجربه می کنند، و زخم هایی می خورند که فرد را نا امید می کند.

اما زخم هایی که ما می خوریم، چین و چروک هایی که روی دست و صورت مان ظاهر می شوند همه و همه، لاک های طلایی هستند که زندگی روی شکستگی های ما می گیرد و زندگی ما را زیباتر از قبل می کند چرا که ما را با کوله باری از تجربه، ارزشمندتر از گذشته می نمایاند.

کینتسوگی به ما می آموزد که نقص هایی را که در طول مسیر زندگی جمع کرده ایم، همه را در آغوش بگیریم و بپذیریم، از آن فرار نکنیم و روح مان را با سرزنش همراه ننماییم.