اثر انگشت و تاریخچه علم انگشت نگاری

  • انتشار: ۲۳ حمل ۱۳۹۹
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 83039

اثر انگشت یکی از بهترین روش‌های تشخیص هویت محسوب می‌شود. از آنجایی که اثر انگشت هر فرد خاص خود او می‌باشد و به ندرت در دو شخص شبیه هم است، از آن در نهادهای امنیتی و انتظامی برای تشخیص هویت صاحب آن استفاده می‌شود.

کاشف اثر انگشت کیست؟

بسیری «فرانسیس گالتون» را کاشف اثر انگشت می‌دانند اما باید گفت که این مسئله پیش از وی نیز نظر بسیاری را در طول تاریخ به خود جلب کرده‌است. در ادامه این مقاله می‌خواهیم دربارهٔ کشف اثرانگشت و کاشف آن سخن بکوییم.

اثر انگشت در جهان باستان

چیزی در حدود ۹ هزار سال پیش کوزه گرانی در سرزمین چین از اثر انگشت شستشان برای علامت گذاری آثار خود بهره می‌بردند. «خواجه رشیدالدین فضل‌الله» سیاستمدار، مورخ و طبیب قرن هفتم هجری خورشیدی در کتاب جامع التواریخ می‌گوید که چینی‌ها از اثرانگشت برای تشخیص هویت نیز بهره می‌بردند. او می‌گوید تجربه نشان داده که اثر انگشت دو نفر کاملاً شبیه هم نیست. همچنین کتب و متن‌هایی که در کاوش‌های باستان‌شناسی چین بدست آمده عموماً دارای مهری منقش به اثرانگشت نویسنده بوده‌است.

کاشف اثر انگشت

البته اثر قسمتی از کف یک دست روی گلی خشک شده که قدمتی ده هزار ساله دارد در کاوش‌های باستان شناسان در مصر بدست آمده که در نوع خود منحصر به فرد است. در کاوش‌هایی که در بین‌النهرین صورت گرفت نیز مشخص شد در الواح گلی بابلی که قدمتی ۴ هزار ساله داشتند به ثبت اثر انگشت اشخاص اشاره‌هایی شده‌است. همچنین گفته می‌شود که در دوره حکومت حمورابی بر بابل از افرادی که بازداشت می‌شدند انگشت نگاری صورت می‌گرفت.

در قرون بعدی و با اختراع کاغذ و کشف ابریشم در سرزمین چین قراردادهای سیاسی و تجاری بوسیله اثر دست ممهور می‌شد. ثبت کردن اثر انگشت با استفاده از جوهر از روش‌های معمول در چین بود که با هدف ثبت اسناد رسمی، معامله زمین، عقد قراردادها و همچنین پرداخت وام انجام می‌گردید. این روش از سده سوم پیش از میلاد مسیح تا به حال در سرزمین چین مرسوم بوده‌است. البته پژوهشگران بر این نظر هستند که مردمان باستان نسبت به منحصر به فرد بودن نقش روی انگشت آگاه نبودند.

آغاز تحقیقات درباره اثر انگشت

در سال ۱۶۸۴ میلادی نخستین اثر مستند در رابطه با انگشت نگاری توسط «نهمیا گرو» زیست‌شناس سرشناس انگلیسی منتشر شد. البته در سال ۱۶۸۶ میلادی «مارچلو مالپیگی»، زیست‌شناس و فیزیولوژیست ایتالیایی پژوهش‌هایی انجام داد و نتایج آن را در مقاله ای با عنوان «مشاهدات تشریحی از ارگان‌های لامسه خارجی» منتشر کرد. این مقاله که در علم پزشکی نوشته شده بود حاوی اطلاعاتی دربارهٔ خطوط کف دست و همچنین منافذ پوستی بود.

در سال ۱۸۲۳ «یان اوانگلیستا پورکین» کالبدشناس و فیزیولوژیست اهل چک جزییات نسبتاً کاملی دربارهٔ اثر انگشت را در مقاله ای منتشر کرد. همچنین در سال ۱۸۵۸ «سر ویلیام جیمز هرشل» افسر ارشد ارتش انگلیس که در هند مشغول به خدمت بود، با الهام گرفتن از هندی‌ها، در تنظیم اسناد و عقد قراردادها از کارگران یا طرفهای معامله اثرانگشت می‌گرفت.

اوج اعتلای علم انگشت نگاری

اما علم انگشت نگاری در سال‌های آخر سده ۱۹ و ابتدای سده ۲۰ به وسیله «هنری فالدز» دانشمند و پزشک اسکاتلندی به اعتلای خود رسید. فالدز نخستین بار هنگامی که در بیمارستانی در ژاپن کار می‌کرد به تحقیقات دربارهٔ اثر انگشت تمایل پیدا کرد. وی دریافت که خطوط روی انگشت در اشخاص مختلف متفاوت است و در هر جراحتی به شکل اصلی خود بازمی‌گردد. او در سال ۱۸۸۰ با نوشتن مقاله ای در نشریه نیچر نتایج پژوهش‌های خود را منتشر کرد. وی در این مقاله به روش‌های استفاده از اثرانگشت همانند استفاده از جوهر برای ثبت آن اشاره نمود و از مزایای آن در علم جرم‌شناسی سخن گفت.

هرشل با مشاهده مقاله «فالدز» به نشریه نیچر نامه ای نوشت و بی آنکه ادعای تقدم در این باره را داشته باشد، گفت که وی از انگشت نگاری برای بیش از ۵۰ سال در هند استفاده می‌کرده‌است. باید گفت که پژوهش‌های «هنری فالدز» وی را به کشف اثرانگشت‌هایی که بصورت تصادفی در مکانی باقی می‌ماند هدایت کرد، درحالی که هرشل دربارهٔ آثار انگشت تحقیق کرده و متوجه شده بود که می‌شود از آن برای تشخیص هویت بهره برد. به بیانی دیگر پژوهش‌های ویلیام هرشل اکثراً در زمینه تشخیص هویت بود، در حالی که پژوهش‌های فالدز بیشتر بر شناسایی مجرمین از روی آثار انگشت برجای مانده در صحنه جرم متمرکز بود.

پژوهش‌های هرشل و فالدز در سال ۱۸۹۲ توسط «سر فرانسیس گالتون» دانشمند به نام انگلیسی مورد توجه قرر گرفت. گالتون با استفاده از علم ریاضی تحقیقاتی را شروع کرد و به این نتیجه گرفت که احتمال اینکه دو شخص دارای اثر انگشتی یکسان باشند، یک به ۶۴ میلیارد است و در نتیجه می‌شود به اثر انگشت به عنوان ابزاری مطمئن برای تشخیص هویت آن‌ها اعتماد نمود. وی نقوش سرانگشت را به ۳ دسته کمانی، کیسه‌ای و پیچی تقسیم‌بندی نمود.

این چنین بود که توجه جهانیان به نقوش روی سرانگشتان جلب شد. در همین راستا و در سال ۱۸۹۲ یک کاراگاه پلیس آرژانتینی موفق شد از روی اثر انگشت خون آلود برجای مانده روی در خانه‌ای که در آن قتلی روی داده بود، پدر متهم به قتل فرزندش را تبرئه و قاتل اصلی که همسر مقتول بود را شناسایی کند. این مسئله اهمیت انگشت نگاری در کشف جرم را نشان داد و راه را برای استفاده پلیس در قرن بیستم از آن باز کرد.

انگشت نگاری در قرن بیستم

از نخستین سال‌ های قرن بیستم استفاده از تکنیک‌ های تشخیص اثرانگشت برای تحقیقات جنایی در اروپا و آمریکا رواج یافت. در آن دوره نیاز بود اثر هر ده انگشت با نوع ویژه ای از جوهر ثبت شود. در سال‌ های انتهایی دهه شصت میلادی سیستم ثبت زنده اثر انگشت که به صورت الکترونیکی انجام می‌ شد تحول شگرفی در این زمینه به وجود آورد. در همین راستا پایگاه‌ های جمع‌ آوری و ذخیره اثرانگشت تأسیس شد. پس از آن از اثر انگشت در اسناد هویتی، تحقیقات جنایی، ثبت و تأیید قراردادها و سندهای تجاری و قانونی و … استفاده شد. درحال حاضر تشخیص اثر انگشت یکی از دقیق‌ ترین و سریع‌ ترین شیوه‌ های تشخیص هویت در دنیا محسوب می‌ شود.