چه کسی جنگ در افغانستان را باخت؟/پاکستان هم تمام تخم مرغ هایش را در سبد طالبان نگذارد

  • انتشار: ۱۴ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 118069

افغانستان به گورستان امپراطوری های بزرگ معروف است و این دلیل خوبی ست که بگوییم بدون شک ایالات متحده امریکا اولین قدرت بزرگ جهانی ست که در افغانستان در هرج و مرج و خشونت گیر کرد. مباحث جدی سیاسی در مورد اینکه چه کسی جنگ در افغانستان را باخت مدت ها نقل محافل خواهد بود. البته بررسی تاریخ سیاسی و درس های فراگرفته شده نیازمند تلاش های جدی تر می باشد. تمام طرف های جنگ و کشورهای دخیل می بایست به از نگاهی کلی جنگ را تجزیه و تحلیل کنند و از دید کشور مربوطه به جنگ نگاه نمایند تا نتایج به دست آمده برای استفاده های آکادمیک مناسب باشد. بودجه جنگ و هزینه های استراتژیک باید با حضور چند دهه ای قبل از خروج از افغانستان سنجیده شود تا مشخص گردد ارزش داشته است یا خیر.

پس از حمله تروریستی یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی، ایالات متحده امریکا برای تحمیل دموکراسی یا رفاه اقتصادی در افغانستان و عراق عملیات آزادی پایدار را انجام نداد. هدف امریکا از حمله به افغانستان در مقایسه با تلاش های اساسی که علیه عراق صورت گرفت، یک حمله فرعی و کمکی بود. امریکا برای نابودی القاعده و لانه پرورش تروریزم به افغانستان حمله کرد. هدف اصلی امریکا از حمله به عراق رفع تمام تهدیدات علیه اسرائیل بود که به نوعی ایالت پنجاه و سوم امریکا محسوب می شود. حمله به عراق به معنای تضعیف قدرت نظامی و اقتصادی دنیای عرب به شمار می رفت و این مطلوب اسرائیل بود.

تصور غالب نشان می دهد ایالات متحده امریکا از آنجایی که نتوانست در نهایت صلح و ثبات را در افغانستان برقرار کند، در رسیدن به اهداف سیاسی خود پس از یکی از طولانی ترین جنگ های تاریخ نظامی گری ناکام بوده است. اما سوالی که پاسخ نداده باقی می ماند این است که آیا امریکا واقعا از این جنگ به دنبال ثبات و آرامش در افغانستان بود؟ این سوال همچنان در کتاب های تاریخ نظامی گری همچنان بی پاسخ خواهد ماند. در مقایسه با دیگر کشورهای متخاصم در هر دو طرف جنگ، امریکا در جنگ افغانستان اما کمترین تلفات را متحمل شد: در جنگ افغانستان از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد ۲۴۰۰ سرباز امریکایی کشته و بیش از ۲۰ هزار دیگر زخمی شدند. در جنگ امریکا علیه تروریزم پاکستان به تنهایی متحمل هشت هزار کشته نظامی و بیست و پنچ هزار تلفات ملکی شده است: بیشتر افراد ملکی در حملات تروریستی داخل این کشور کشته شدند. می توان گفت همین تعداد شهروند پاکستانی به عنوان جنگجویان گروه های مختلف طالبان کشته شده اند. افغانستان اما در این میان کشوری ست که بیشترین قربانی را داده است. متضررترین کشور و ملت در جنگ امریکا علیه تروریزم افغانستان است. رهبران امریکا که مدعی بازسازی، مدرن سازی و متمدن سازی جامعه افغانستانی پس از یک جنگ طولانی بودند سخت احمقانه فکر می کردند.

سوال اساسی اینجاست که آیا این جنگ طولانی ارزش هزینه های سنگین را داشت؟ نگاهی به برچست هزینه های جنگ و فقدان یک منطق استراتژیک مناسب و سازگار نشان می دهد امریکا طرح استراتژیک مهمی برای توجیه دو دهه جنگ و هدر دادن دارایی ها و منابع مالی در افغانستان را ندارد.

برای درک اینکه طالبان یک نیروی مقاوم و دمدمی مزاج هستند و قادرند مخالفان خود را تعقیب نموده وادار به تغییر مسیر نمایند و سپس از میدان جنگ ناپدید شوند، لازم نیست حتما به این گفته کلیشه ای که افغانستان گورستان امپراطوری های بزرگ است، استناد شود. مساله اینجاست که چرا باید تصور شود امریکا در جائیکه کمونیست ها شکست خورده بودند، پیروز شود؟ مساله دیگر چگونگی شکل گیری منافع استراتژیک آینده امریکا در منطقه افغانستان-پاکستان می باشد. هدف از جنگ ایجاد تغییر در محیطی بود که به تندروها فرصت ظهور و رشد و قدرت داد و تروریزم را خلق کرد، تروریزمی که احتمال دارد از این محیط به کل دنیا سرایت کند.
نباید فراموش کرد افغانستان امروز دیگر آن کشور دهه ۱۹۹۰ میلادی نیست. طالبان ممکن است کابل را تصرف کنند اما اینکه این گروه انتظار داشته باشد از طریق مذاکرات صلح کنترل کامل بر افغانستان داشته باشد تقریبا غیر ممکن است. در توجیه این گفته هم باید به دامنه انشعابات، سطح تاثیر و مواضعی که نیروهای ضد طالبان و عناصر وابسته به آنها به تدریج به دوباره به دست می آورند، اشاره کرد. این همه در حالی ست که جناح های مختلف دیگر نظیر داعش شاخه خراسان که پس از نابودی در خاورمیانه در افغانستان جابه جا و رشد کرده است را نباید فراموش کرد. داعش شاخه خراسان یک گروه مزدور است که برای دیگران در افغانستان می جنگد.

آیا پاکستان جنگ در افغانستان را برده است؟

نگاهی به چالش هایی مانند «تجزیه جمعیتی و فرقه ای، مشکلات مالی و فساد» در پاکستان در دو دهه اخیر نشان می دهد که اسلام آباد هم از جنگ افغانستان سودی نبرده است. از سویی هم اسلام آباد همانند واشنگتن در پروسه صلح افغانستان دخیل بوده است. دور تازه مذاکرات بین الافغانی یک بار دیگر پاکستان را در «کتاب خوب» امریکا قرار داده است و این به معنای منافع اقتصادی از طریق صندوق بین المللی پول و کمک های ویژه مالی امریکا به پاکستان است. پاکستان پس از حمله تروریستی یازده سپتامبر در امریکا به دلیل برخی انگیزه های سیاسی و استراتژیک به جمع ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا برای مبارزه با تروریزم پیوست. درک همراهی پاکستان با جامعه بین الملل و امریکا و چرایی این اقدام پاکستان نیازمند بررسی های ویژه روابط بین الملل می باشد.

موقعیت استراتژیک پاکستان در منطقه به گونه ای ست که شکننده می باشد و نباید تمام تخم مرغ هایش را در سبد طالبان بگذارد. در غیر اینصورت در طولانی مدت پاکستان می تواند بر جنگ داخلی در افغانستان تاثیر منفی بگذارد.
با این وجود یک درس واضح و روشنی که از خروج مورد انتظار امریکا از افغانستان می توان گرفت تنوع فکری ست، چیزی که اخیرا به عنوان یک دستور اخلاقی و شیوه عدالت نژادی ارائه شده است. تنوع فکری به عنوان یک ضرورت عملی می تواند از مشکلات مخرب بین المللی در آینده جلوگیری کند.
اسکندر مقدونی بزرگ می گوید:«ما با مردها و ارواح در جنگ ها می جنگیم. وقتی به میادین جنگی شیطانی و مرموز می رسیم، افغانستان در صدر قرار می گیرد.»

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟