چالشها و پیشنیازهای صلح پایدار در افغانستان (قسمت دوم)
- انتشار: ۲ میزان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 95012
- مفهوم صلح پایدار
مفهوم «صلح پایدار» (Perpetual Peace) در واقع به معنای صلح با قابلیت ماندگاری و تداوم است و به وضعیتی گفته میشود که صلح برای همیشه در یک منطقه یا یک جامعه برقرار شده باشد و احتمال بروز بحران تازه و آغاز منازعۀ مجدد به زودی محتمل نباشد. این مفهوم را نخستینبار در قرن هجدهم میلادی، «آبه دو سن پیر» مطرح کرد. او تدوین طرح خود را در قالب مقالهای با نام «طرح برای صلح پایدار» در سال ۱۷۱۳ در کنگرۀ «اوترخت» آغاز نمود و «استقرار صلح دایمی در اروپا» هدف این مقاله بود. این طرح که در سال ۱۷۱۸ کامل شد، افتخار آن را یافت که مورد توجه و بحث اصحاب دایرهالمعارف قرار گیرد. نخستین شرط استقرار صلح، ایجاد جامعهای است که آبه دوسن پیر آن را «جامعۀ دایمی» (Society Permanente) مینامد (بوتول، ۱۳۹۳: ۲۳). با این حال، مفهوم صلح پایدار تا زمانیکه ایمانوئل کانت طرح فلسفی خود برای صلح جهانی را در سال ۱۷۹۵ و در کتابی با عنوان «صلح پایدار: رسالهای فلسفی» مطرح و منتشر نمود، چندان مورد توجه قرار نگرفته بود. مفهوم صلح پایدار پس از نشر کتاب کانت، بیشتر شناخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. رسالۀ صلح پایـدار کانـت شـامل دو بخـش، دو تکملـه و دو ضـمیمه، اسـت. بخـش نخست دربارۀ «مواد اولیۀ صلح پایدار میان دولتهاست و بخـش دوم دربـارۀ «مـواد تعریفی صلح پایدار میان دولتها». دو بخش اصلی رساله، بخشهای سیاسی و ناظر به بایدها و نبایدهای صلح میان دولتها هستند. کانت در این دو بخش بـه وضـع قواعـدی مـیپردازد که در درجۀ نخست بتوانند صلح را امکانپذیر سازند و در درجۀ بعدی، پایداری آن را تضمین کنند. کانت در همان بخش نخست «صلح پایدار: رسالهای فلسفی»، به مواد اولیۀ صلح پایدار اشاره میکند و در اولین ماده تأکید میکند که «هیچ قرارداد صلحی تا مادامی که حاوی مـواد مخفی دربارۀ استثنائاتی برای شروع جنگهای آینده باشد، نباید معتبر فرض شود.» (Kant, 1917: 107) .از نظر کانـت، چنین وضـعیتی تنها یـک «آتش بس» یا «تـرک مخاصـمه» و یا «بـه تعلیـق درآوردن دشـمنیها» است، نه صلح. صلح به معنای «پایان همۀ دشمنیها» اسـت و صـفت «پایـدار» بـرای آن صرفاً یک حشو زائد نیست. کانت میخواهد قرارداد صلح به گونهای تنظـیم شـود که «ذهنیتهای قدیمی برای ادامۀ دشمنیها» دیگر به آن راه نیابند (Kant, 1917: 108).
صلح پایدار کانت مبتنی بر احترام به آزادی و استوارشده بر ارزش تکثرگرایی، رأی همگانی و رویکرد دموکراتیک است و به همین جهت، به این مفهوم «صلح دموکراتیک» نیز اطلاق میشود و میتوان «صلح عادلانه» نیز به آن اطلاق کرد. کانت معتقد بود که انسانهای دموکرات و جوامع برخوردار از نظامهای دموکراتیک با هم نمیجنگند و اختلافات خود را از طریق گفتوگو و مفاهمه حلوفصل میکنند، نه از طریق جنگ و خشونت؛ زیرا دموکراسی بر خرد خود بنیاد بشری استوار است و خرد انسانی با یک محاسبۀ نهچندان پیچیده، به این ارزیابی میرسد که هزینۀ جنگ با هزینۀ گفتوگو و تفاهم قابل قیاس نیست و جنگ و خشونت برای هیچ طرف منازعه دستاوردی در پی نخواهد داشت و به زیان هردو سوی منتهی خواه شد. مبانی صلح پایدار عبارتند از: عدالتخواهی، مهرورزی، امنیت، آسایش فردی و اجتماعی، آرامش فکری زمامداران، جلوگیری از خونریزی و فساد، آرامش خاطر نیروهای رزمی، فراهمشدن فضای سالم فرهنگی، گسترش آزادیهای اساسی، تضارب آرا و افکار برای رشد علمی و فلسفی و رشد صنعت و اقتصاد.
در افغانستان، مفهوم صلح پایدار بیشتر در ادبیات رئیسجمهور غنی در طول دو سال اخیر به کار گرفته شده است که بیشتر در واکنش به عناصر و مؤلفههای طرح اولیۀ صلح زلمی خلیلزاد، از جمله بحث تشکیل دولت موقت و عجلۀ این نمایندۀ ایالات متحده در باب سازش با طالبان، بوده است. بر این اساس، منظور غنی از صلح پایدار، نقطۀ مقابل صلح گذرا با عجله و شتابزدگی است که در آن تدبیری برای تضمین دوام صلح سنجیده نشده باشد و یا زمینههای جنگ همچنان باقی باشد. به زعم غنی، صلحی که با شتاب و بدون محاسبۀ دقیق و ارزیابی جوانب گوناگون قضیه صورت گیرد و بهخاطر نادیده گرفتن شرایط لازم، پس از مدتی بحران جدیتر دیگر و یا تداوم بحران موجود را در پی خواهد داشت؛ چنانکه طرح «بنان سوان» که برای مصالحه میان مجاهدین و دولت کمونیستی کابل در ابتدای دهۀ هفتاد مطرح شد، نتوانست صلح پایدار و ثبات سیاسی را برای جامعۀ افغانی به ارمغان آورد. به همین جهت، غنی وضعیت خود را با نجیبالله، رئیس جمهور وقت، مقایسه نمود (غنی، ۱۳۹۷/۲). گویا غنی بر این نکته تأکید دارد که وی برخلاف نجیبالله، خود را اسیر چنین طرح صلح ناپایداری که از دل آن جنگ به شکل دیگری درآمده و بحران تداوم یابد، نخواهد نمود. غنی در هشتم دلو ۱۳۹۷ و در واکنش به طرح تشکیل دولت موقت- که گفته میشد یکی از اجزای طرح زلمی خلیلزاد و ایالات متحده است- با نشر یک پیام ویدیویی خطاب به مردم افغانستان، ضمن تأکید بر اینکه ابتکار گفتوگوهای صلح افغانستان باید به دست افغانها باشد، خواستار صلح با تدبیر با طالبان شد. وی در این پیام تصریح نمود که «ما به خاطری به تدبیر تأکید میکنیم که از تجربۀ زمان داکتر نجیبالله آگاهی داریم، ما همه میدانیم که او چگونه فریب داده شد، سازمان ملل متحد به وی تضمین تأمین صلح داده بود؛ اما متأسفانه به فاجعه انجامید.» (غنی، ۱۳۹۷/۲). - به هر حال، مراد از صلح پایدار در این نوشتار نیز آن است که مقدمهای برای منازعۀ دیگر یا تداوم بحران موجود نباشد و ثبات سیاسی، امنیت همگانی، تحول اجتماعی و ذایقۀ تمام افراد جامعه را برای زندگی مسالمتآمیز آماده کرده باشد. چنین صلحی، به آسانی میسور نخواهد بود و با چالشهای جدی مواجه است و هنوز پیشنیازهای آن فراهم نگردیده است. نگرانی آن است که صلح عجولانه و کمپینی با مدیریت خلیلزاد و با هدف بهرهگیری تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، حداکثر یک آتشبس موقت یا آرامش قبل از توفان و مقدمهای برای آغاز بحران جدیتر دیگر یا تداوم بحران موجود نباشد. سرچشمه صلح واقعی و پایدار، تنها میتواند ذهن و ضمیر خود افغانها باشد و با تدبیر سیاسی بیگانگان ممکن و دستیافتنی نخواهد بود.
محمد شفق خواتی
نظرات(۰ دیدگاه)