پنج اصلِ نشست رم و پنج پرسش از طالبان

  • انتشار: ۵ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 117415

روز پنج‌شنبه ۳۱/ ۴/ ۱۴۰۰ دولت آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو و شماری از کشورهای غربی در نشست رم از دولت افغانستان و گروه شورشی طالبان خواستند که روی آتش‌بس فوری تمرکز نموده و جزئیات توافق برای تشکیل حکومت انتقالی را نهایی بسازند. نقطه‌ی ثقل و شاه‌بیتِ این نشست بندی با عنوان پنج اصل بود که عبارت است از:

۱. تشکیل حکومت فراگیر؛ ۲. حق مردم برای انتخاب رهبری سیاسی آینده؛ ۳. پاسداری از ارزشهای حقوق‌بشری مانند حقوق زنان و اقلیت‌ها؛ ۴. تعهدات لازم برای مبارزه با تروریسم؛ ۵. اطمینان دادن به جامعه‌ جهانی مبنی بر اینکه افغانستان بار دیگر به پایگاه و پناه‌گاه تروریسم تبدیل نگردد.

دولت افغانستان از نشست رم و این پنج اصل استقبال نمود. طالبان اما موقفِ خود را در این زمینه روشن نساخته و با سخنان دیپلماتیک سعی در انحراف افکار عمومی دارد.
اکنون می‌توان به تناسب این پنج اصل، پنج پرسش از طالبان نمود:

۱. آیا طالبان به حکومت فراگیر باور دارند؟ شورشیان طالب به حکومت فراگیر باور ندارند، ولی به فراگیری حکومتِ خود بر افغانستان عمیقاً باورمنداند. از نظر این گروه بجز مردم عوام، تمام اقشار و گروههای دیگر اعم از دولتمردان، سیاسیون برجسته، رهبران احزاب، هنرمندان، فعالان جامعه مدنی و … همگی یکسره فاسق و فاسداند و باید بر آنان حد جاری گردد. بنابراین، تنها طبقه‌ی عوام می‌ماند که سزاوار فرمانبرداری‌اند، نه فرمانروایی.

۲. آیا طالبان به انتخابات و حکومت انتخابی باور دارند؟ جریان شورشی طالبان از دو جهت با انتخابات مخالفند: نخست به لحاظ نظری و ایدئولوژیکی انتخابات را امری غیردینی و خلاف اسلام می‌دانند و در مسئله‌ تعیین رهبری سیاسی به شیوه خلفا ارجاع می‌دهند. از نظر آنها سازوکار تعیین سه خلیفه‌ی اول از طریقِ فیصله”اهلِ حل‌وعقد” صورت گرفت. بنابراین، در شرایط کنونی در صورتی که شیوه اهل حل‌وعقد پذیرفته نشود روشِ جایگزین طالبان با استناد به اصلِ دروغین “الحقُّ لِمن غلب، تعیین رهبر از راه زور و غلبه است نه روش انتخابی. دوم، به لحاظ عملی به دلیل نارضایتی و عدم اعتماد عمومی نسبت به طالبان، این گروه حتی ٪۱ احتمال نمی‌دهند که از راه انتخابات به قدرت دست یابند.

۳. آیا طالبان از ارزشهای حقوق بشری پاسداری خواهند کرد؟ به نظر می‌رسد که اساساً چنین خواسته‌ای از طالبان بیهوده است؛ زیرا پاسداری از ارزشهای حقوق‌بشری زمانی معنا دارد که طرفِ مقابل به اصلِ آن ارزشها باورمند باشد. در شرایطی که طالبان اصلِ این ارزشها را از اساس باطل می‌دانند چگونه می‌توان از آنها انتظار پاسداری از این ارزشها را داشت؟

۴. آیا گروه طالبان متعهد به مبارزه با تروریسم خواهد بود؟ این خواست جامعه‌ جهانی از طالبان مثل آن است که از کسی بخواهیم که به نابودیِ خود متعهد باشد! طالبان به مثابه‌ی یک گروه تروریستی هرگز متعهد به ازبین بردن خود نخواهد شد. در شرایطی که تداوم و بقای هویتِ یک گروه تروریستی به ترور وابسته است و ترور، تداومِ حیاتِ او را تضمین می‌کند، چگونه این گروه تروریستی می‌تواند با تروریسم (با خود) مبارزه کند؟

۵. سرانجام اینکه آیا طالبان به جامعه جهانی اطمینان می‌دهد که از خاک افغانستان به عنوان پایگاه و پناه‌گاه تروریسم استفاده نکند؟ این سخن ناامید کننده است، ولی طالبان هرگز چنین اطمینانی نخواهد داد؛ زیرا این گروه همانگونه که نیاز به حامیان مالی و لجستیکی دارد، به حامیانِ ایدئولوژیکی و منابعِ انسانی هم نیاز دارد.

سید یحیی موسوی پویا

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟