پریشان گویی منتقدین جنبش روشنایی

  • انتشار: ۱۶ حمل ۱۳۹۶
  • سرویس: تیتر 2دیدگاه
  • شناسه مطلب: 20457

 

منتقدین جنبش روشنایی دچار پیش داوری و به روشنی، دچار اوهام قصاص پیش از جنایت¬اند. حرفهای شان پا در هوا و از نوع پیش¬گویی فال¬بین هاست که فلانی چنین و چنان خواهد شد و دنبال مثلاً قدرت و چوکی¬اند و اگر به قدرت برسند، از رهبران موجود بدتر خواهند بود.
تیوری نسبت دادن اختلاف به جنبش روشنایی، خنده¬آورترین سخن است. مگر پیش از جنبش، جامعه هزاره بسیار اتفاق داشت؟ زمینه ها و شرایط چگونه بود؟

در این که در شرایط جنگی، فقط و فقط محقق و خلیلی مردان روزهای سخت است، نسبت به گذشته شان، بله و اما آینده را کسی تضمین نمی تواند که چه خواهد شد. عافیت طلبی موجود آنان و پیری رو به افزایش، شاید دیگر باره از آنان مردان دوران جنگ را نخواهد.

فرزندان حوادث، خود در دامن حوادث متولد می¬شوند. هیچ کسی از قهرمانان غرب کابل خبر نداشتند و یک باره بی¬نام و نشان ها برخواستند و صفحه تاریخ را رقم زدند.

در این که محقق و خلیلی مربوط به زمان شان بودند، تردیدی نیست و اینک محقق، مامور دولت است و در قامت مامور دولت سخن می¬گوید و عمل می¬کند و هرگز نمی¬تواند بین رهبری مردم و ماموریت رسمی دولتی، جمع نماید، چرا که ذات این دو در افغانستان حداقل برای اقوام محروم، خصوصاً هزاره¬ها جمع شدنی نیست؛ چنان که خلیلی طی پانزده سال جمع نتوانست.

سخن درست این است که نه تخریب رهبران درست است و نه تخریب جنبش روشنایی و فعالیت های مدنی هوادران شان در استرالیا، اروپا و دیگر نقاط. زیرا دیگران اگر ندانند، محقق و دانش خوب می¬دانند که قبل از شکل¬گیری جنبش در قضیه جلریز، 48 ساعت، رییس جمهور تلفن محقق را جواب نداد تا فاجعه به وقوع پیوست و محقق و دانش خوب می¬دانند که تا پیش از جنبش، به عنوان مسافر در ارگ حضور داشتند و از آن پس حکومت برای رهایی از فشار افکار عمومی، دانش را به سازمان ملل فرستاد و اینک دانش در مراسم مختلف حضور می یابد.

این کار ها خوب است و هزاره ها هم همین را می¬خواست که نمایندگان شان در دولت، کار کنند و جواب پس دهند، زیرا هزاره ها برای استحکام این حکومت، کم نگداشته است و از ابتدای حکومت پسا طالبانی تا کنون بین هشتاد تا صد درصد در همه انتخبات حاضر بوده و فرزندان شان در سنگرهای دفاع از وطن حضور داشته است.

پس اجازه دهیم هرکسی کار خودش را انجام دهد و حمایت از  جنبش و فعالیت¬های مدنی آن ها نیز یک ضرورت قطعی است و روشن است که مبارزات مداوم، ثمره اش دیر خواهد بود، اما شیرین.

محمد_حسین_فیاض

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟