وزیر سابق طالبان چه گفت؟/ بسترشناسی یک سخن

  • انتشار: ۲۹ سنبله ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهفرهنگ و هنر
  • شناسه مطلب: 94774

«سیداکبر آقا» وزیر سابق عدلیه/ دادگستری طالبان است که پس از سقوط حاکمیت این گروه، جریان «جیش‌المسلمین» را اداره می‌کرد. وی در سال ۱۳۸۳خورشیدی به جرم ربودن سه کارمند سازمان ملل، به ۱۶ سال زندان محکوم شد اما در سال ۱۳۸۹خورشیدی از سوی حامد کرزی عفو و از زندان آزاد گردید. سیداکبر آغا بعداً به فعالیت‌های سیاسی روی آورد و در ثور ۱۳۹۳خورشیدی جریان «راه نجات افغانستان» را ایجاد کرد. این فرمانده سابق طالبان، اخیراً طی نشستی در هرات با اشاره به درج نام مادر در تذکره‌های الکترونیک گفت که این کار، بی‌ننگی و بی‌ناموسی است.

اظهارات سیداکبر آغا با واکنش‌های زیادی روبرو شد و عده‌ای با بیان این نکته که در تاریخ و متون اسلامی، بارها نام بانوانِ مورد احترام مسلمانان، ذکر شده است، سخنان او را محکوم کردند. تا اینجا حق با منتقدان است و حقیقت هم همین است اما در اکثر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان، آموزه‌های دینی با فرهنگ و سنت‌های قبیله آمیخته شده است که بیشتر مواقع باهم در تضاد واقع می‌شوند. برای درک بهتر این موضوع، مطالعه «مقدمه ابن خلدون» کمک‌مان می‌کند.

در تحقیقات ابن خلدون برای شناخت پدیده‌های جامعه، تجربه و حضور میدانی، جایگاه ویژه دارد. طبق این تعریف، بسیاری از رویدادهای محیط و جامعه را نمی‌توان در لای کتاب‌های کتابخانه‌ها پیدا کرد بلکه باید به میدان رفت و برای درک یک پدیده، با پدیدآورندگان آن حشرونشر کرد. برای این که یادداشت را از حالت علمی خارج کنم، چند نمونه از مشاهدات خودم را با دوستانم در میان می‌گذارم تا فهم سخنان سیداکبر آقا آسان‌تر شود.

خودم برخاسته از جنوب افغانستان و یا به عبارت دیگر، بزرگ شده محیط پشتون‌ها هستم و با لایه‌های پنهان پدیده‌های این جامعه آشنایی دارم. دیدگاه مردم این جامعه به خصوص مناطق روستایی نسبت به زن، متفاوت از دیدگاه سایر مردمان و جوامع شهری به زن است. زن از نظر مردمان این جامعه، متاع مقدسی است که مرد مالک آن است و صاحبش حق دارد آن را از دید دیگران پنهان نگه‌دارد. این پنهانکاری شامل متعلقات زن مثل کفش، لباس و نام هم می‌شود.

در محیطی که من بزرگ شده‌ام، یکی از فحش‌ها و «دَعوا»ها بین بچه‌ها، اسم بردن نام مادر و نام خواهر طرف مقابل است. منظورم فحش خواهر و مادر نیست بلکه همین قدر که طرف اسم خواهر و مادر طرف مقابلش را به زبان بیاورد، این فحش محسوب می‌شود. همچنین گاهی اگر کسی را خواسته باشند تحقیر کنند می‌گویند که اسم مادرت چیست. لذا بچه‌ها سعی می‌کنند که همبازی‌های آنان، اسم مادر و خواهرشان را ندانند چون این یک ضعف به حساب می‌آید. در واقع، فاش شدن نام خواهر و مادر در این محیط، برابر با افشای یک راز خانوادگی و ناموسی است که از آن به بی‌ننگی یاد می‌کنند. سایر متعلقات زن نیز همین حکم را دارد. مردمان آن دیار دوست ندارند که دمپایی یا چپلق زن‌شان را کسی ببیند. وقتی میهمان مرد وارد خانه می‌شود، صاحب‌خانه سعی می‌کند که کفش زنانه و همچنین چادر و روسری زنانه را که روی طناب قرار دارد، از مقابل میهمان بردارند. جالب است که در بسیاری از منازل دیار پشتون‌ها، اتاق و محل پذیرایی میهمانان از محیط خانه کاملاً مجزا است که به آن «کوته» می‌گویند. یک نمونه دیگر را هم ذکر کنم تا بهتر با این محیط آشنا شویم. وقتی عروس را به خانه داماد می‌برند، در مقابل منزل داماد، توسط چندین پتو، کوچه و حصار انسانی ایجاد می‌کنند تا کسی حتی لباس عروس را نبیند.

آنچه سیداکبر آقا درباره مذمت درج اسم مادر در تذکره الکترونیک گفته است، فرهنگ محیط و جامعه خود را ترجمه کرده است. این که او درست گفته یا خیر، قضاوت نمی‌کنم بلکه او یکی از پدیده‌های پنهان جامعه‌اش را از پشت تریبون سرزمین فرهنگی هرات رسانه‌ای کرد که تعجب همگان را به دنبال داشت. او در حقیقت، ترجمان و نماینده گفتمان طالبانی است. وقتی طالبان از حقوق زنان در چارچوب اسلام سخن می‌گویند، منظورشان دیدگاه قبیله‌ای به زن است که با آموزه‌های دینی آمیخته شده است. این گروه، زن را اسباب، متاع و کالایی متعلق به مرد می‌داند که باید در پشت حصار قرار داشته باشد. نتیجه‌گیری و قضاوت نهایی درباره این نوشته را به عهده خوانندگان عزیز می‌گذارم.

محمد مرادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟