نوحه حر ابن یزید ریاحی [صوت و متن اشعار روضه و نوحه شهادت حر]

  • انتشار: ۲۸ دلو ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 78282

نوحه حر ابن یزید ریاحی در ایام دهه اول محرم ورد زبان ها است و در مجالس عزاداری از این شهید بزرگوار کربلا یاد می شود. سخنرانان مجالس عزاداری از جوانمردی و نحوه توبه حر سخن می گویند و با خواندن نوحه حر ابن یزید ریاحی سینه زنی و عزاداری می شود. در این مطلب به بیان مقتل حر ابن یزید ریاحی و اشعار نوحه حر می پردازیم.

مقتل حر این یزید ریاحی و نحوه توبه او

در لهوف ترجمۀ فهری، ص۱۰۳ در بیان مقتل و توبه حر ابن یزید ریاحی آمده است:

فَإِذَا الْحُرُّ بْنُ یَزِیدَ قَدْ أَقْبَلَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ فَقَالَ أَ مُقَاتِلٌ أَنْتَ هَذَا الرَّجُلَ قَالَ إِی وَ اللَّهِ قِتَالًا أَیْسَرُهُ أَنْ تَطِیرَ الرُّءُوسُ وَ تَطِیحَ الْأَیْدِی قَالَ فَمَضَى الْحُرُّ وَ وَقَفَ مَوْقِفاً مِنْ أَصْحَابِهِ وَ أَخَذَهُ مِثْلُ الْأَفْکَلِ فَقَالَ لَهُ الْمُهَاجِرُ بْنُ أَوْسٍ وَ اللَّهِ إِنَّ أَمْرَکَ لَمُرِیبٌ وَ لَوْ قِیلَ لِی مَن‏ أَشْجَعُ أَهْلِ الْکُوفَهِ لَمَا عَدَوْتُکَ فَمَا هَذَا الَّذِی أَرَى مِنْکَ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنِّی أُخَیِّرُ نَفْسِی بَیْنَ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ فَوَ اللَّهِ لَا أَخْتَارُ عَلَى الْجَنَّهِ شَیْئاً وَ لَوْ قُطِّعْتُ‏ وَ أُحْرِقْتُ‏ ثُمَّ ضَرَبَ فَرَسَهُ قَاصِداً إِلَى الْحُسَیْنِ ع وَ یَدُهُ عَلَى رَأْسِهِ وَ هُوَ یَقُولُ اللَّهُمَّ إِلَیْکَ أَنَبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِیَائِکَ وَ أَوْلَادِ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ قَالَ لِلْحُسَیْنِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنَا صَاحِبُکَ الَّذِی حَبَسَکَ عَنِ الرُّجُوعِ وَ جَعْجَعَ بِکَ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ الْقَوْمَ یَبْلُغُونَ مِنْکَ مَا أَرَى وَ أَنَا تَائِبٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فَهَلْ تَرَى لِی مِنْ تَوْبَهٍ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع نَعَمْ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَانْزِلْ فَقَالَ أَنَا لَکَ فَارِساً خَیْرٌ مِنِّی لَکَ رَاجِلًا وَ إِلَى النُّزُولِ یَصِیرُ آخِرُ أَمْرِی- ثُمَّ قَالَ فَإِذَا کُنْتُ أَوَّلَ مَنْ خَرَجَ عَلَیْکَ فَأْذَنْ لِی أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ قَتِیلٍ بَیْنَ یَدَیْکَ لَعَلِّی أَکُونُ مِمَّنْ یُصَافِحُ جَدَّکَ مُحَمَّداً ص غَداً فِی الْقِیَامَهِ.
قَالَ جَامِعُ الْکِتَابِ ره إِنَّمَا أَرَادَ أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنَ الْآنَ لِأَنَّ جَمَاعَهً قُتِلُوا قَبْلَهُ کَمَا وَرَدَ. فَأَذِنَ لَهُ فَجَعَلَ یُقَاتِلُ أَحْسَنَ قِتَالٍ حَتَّى قَتَلَ جَمَاعَهً مِنْ شُجْعَانٍ وَ أَبْطَالٍ ثُمَّ اسْتُشْهِدَ فَحُمِلَ إِلَى الْحُسَیْنِ ع فَجَعَلَ یَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ وَ یَقُولُ أَنْتَ الْحُرُّ کَمَا سَمَّتْکَ أُمُّکَ حُرّاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ.

ترجمه:
وقتی که حر بن یزید ریاحى رو به عمر بن سعد کرد، گفت: آیا با این مرد می‌جنگى؟ گفت: آرى به خدا جنگى که آسان‌‎ترین شکل آن پراندن سر و قطع دستهاست، حر رفت و در جایگاهش ایستاد و لرزه به تنش افتاد، مهاجر بن اوس‏ به او گفت: به خدا که کارت عجیب و شبهه بر انگیز است، اگر پرسیده می‌شد: اشجع کوفیان کیست، از تو چشم نمی‌پوشیدم، این چه وضعى است که در تو مى‌‏بینم؟ حر گفت: به خدا خود را در گزینش بهشت و دوزخ مخیر مى‏‌بینم، به خدا قسم که جز بهشت را بر نگزینم گرچه قطعه قطعه و سوزانده شوم.

سپس اسب خود را به سوى حسین (ع) رانده و در حالیکه دستهایش را بر سر نهاده بود، مى‌‏گفت: خداوندا به سویت بازگشته و توبه کردم، توبه‌‏ام را بپذیر، چراکه من دلهاى دوستانت و فرزندان رسول‌الله را به وحشت و اضطراب افکندم. او به حسین (ع) عرض کرد: فدایت گردم، من همانم که تو را از بازگشت به مدینه باز داشته و کار را بر تو سخت گرفتم، به خدا گمانم این نبود که این مردم با تو چنین کنند، من نزد خدا توبه کردم، آیا مى‌‏بینى که توبه‌‏ام پذیرفته شود؟ حسین (ع) فرمود: «آرى خدا توبه‌‏ات را مى‌‏پذیرد، فرود آى».

عرض کرد: در خدمت تو سواره بهتر مى‌‏توانم عرض خدمت کنم تا پیاده و فرود آمدن آخر کار من «شهادت» است، حال که من اول کسى هستم که بر تو خروج کردم، پس اجازه دهید اولین شهید در پیشگاه تو باشم، باشد که در فرداى قیامت از آنان باشم که با جدّت محمد (ص) مصافحه کرده باشم.

امام به وی اجازه داد و حر به جنگ پرداخت و جنگى زیبا کرد و جمعى از دشمن را به هلاکت رساند و بعد شهید شد، پیکر پاکش را نزد امام حسین (ع) آوردند و امام خاک از چهره‌‏اش پاک مى‏‌کرد و مى‌‏فرمود: «تو حرى آنگونه که مادرت حرت نام نهاد، تو حرى- آزاد مردى- در دنیا و آخرت».

صوت و متن اشعار نوحه حر ابن یزید ریاحی

نوحه حر

نوحه حر ابن یزید ریاحی با صدای حاج حسن خلج

با این که من بدم نکن آقا ردم (زمینه)

نوحه حر
متن نوحه حر

نوحه حر ابن یزید ریاحی با صدای سید مهدی میرداماد

قبولم کردی به پابوسی ممنونم آقا …

سبک روضه حر
روضه حضرت حر

نوحه حر ابن یزید ریاحی

بابی انت و امی یا اباعبدالله
پسر فـاطمـه من حـر پشیمـان توام هم خجالت زده و سر به گریبان توام
خاک پای توام و دست به دامان توام حـر بـه باب کـرمت آمده با کوه گناه
بابی انت و امی یا اباعبدالله
من از امـروز دگر حـر تو هستم آقا آمدم بـر ســر راه تــو نشستــم آقا
گرچه با خیل سپه راه تو بستم آقا نگهی کن ز ره لطف بر این نامه سیاه
بابی انت و امی یا اباعبدالله
یابن زهـرا پسـر فـــاتح احــزاب و حنیــن گرچه از شرم رخت اشک‌فشانم ز دو عین
تو حسینی تو حسینی تو حسینی تو حسین منم و بـار معــاصی منـم و روی سیـــاه
بابی انت و امی یا اباعبدالله
من کـه از شرم لب ‌تشنه تو آب شدم رنگ رخسار تورا دیدم و بی‌تاب شدم
کرمی کن که پناهنده براین باب شدم درحضـور تو شدم کشته یک نیم نگاه
بابی انت و امی یا اباعبدالله
آمدم تـا کـه بـه دور علی‌اصغر گردم آمـدم تـا کـه فدای علی‌اکبــر گـردم
نپسندی تو که نومید از این در گردم هدیه‌ای نیست مرا نزد تو جز ناله و آه
بابی انت و امی یا اباعبدالله
رو به سوی تـو به امیـد نگاه آوردم عـوض گل بـه حضـور تو گناه آوردم
بی‌پناهم بــه تـو امـروز پناه آوردم تو امیدی تو امیدی تو پناهی تو پناه
بابی انت و امی یا اباعبدالله

نوحه حر

نوحه حر ابن یزید ریاحی

عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سر آوردم
گناهی از تمام کوه ها سنگین تر آوردم
من آن حُرّم کز اول خویش را سد رهت کردم
تو را در این زمین بین هزاران لشگر آوردم
به جای دسته گل با دست خالی آمدم اما
دلی صد پاره تر از لاله های پرپر آوردم
نشد تا از فرات آب آورم از بهر اطفالت
ولی بر حنجر خشکیده ات چشم تر آوردم
غبارم کن، به بادم ده مرا، دور سرت گردان
فدایم کن که در میدان ایثارت سر آوردم
گرفته جان به کف در محضرت، فرزند دلبندم
قبولش کن که قربانی برای اصغر آوردم
سرشک خجلت از چشمم چو باران بر زمین ریزد
زبان عذرخواهی بر علیّ اکبر آوردم
همین ساعت که بر من یک نظر از لطف افکندی
به خود بالیدم و مانند فطرس پر برآوردم
بده اذنم که خم گردم، ببوسم دست عبّاست
که روی عجز بر آن یادگار حیدر آوردم
چه غم گر جرم من از کوه سنگین تر بُوَد میثم
که سر بر آستان عترت پیغمبر آوردم

حر ابن یزید ریاحی

نوحه حر ابن یزید ریاحی

حرّ آزاده ام، مست مینای عشق 
جان و سر می دهم، هدیه در پای عشق
عشق من باشد این مرد تنها حسین

یا حسین یا حسین

راه تو بستم ای نور چشم بتول 
توبه کردم کنون توبه ام کن قبول
جان به قربان تو گل زهرا حسین 

یا حسین یا حسین

قَسمت می دهم جان آب آوَرت 
من خجل هستم از گریه خواهرت
چشمم از گریه شد عین دریا حسین 

یا حسین یا حسین

اذن جنگم بده تا فدایت شوم 
اولین کشته ی کربلایت شوم
جان چه قابل بود بهر مولا حسین 

یا حسین یا حسین 

محمود شریفی (کمیل)