نسبیت عقب‌ماندگی

نظریه نسبیت، نظریه محکمی است. امروز وقتی در مورد عقب‌ماندگی جامعه و باورهای قومیت‌مدار فکر می‌کردم، مشخص شد که طالب و داعش که نماد عقب‌ماندگی و بی‌تقوایی اخلاقی- نه‌عبادی-‌ هستند، در این زمینه، از خیلی‌‌ها پیشتازترند. به آن دلیل که نزد آنان خون و نژاد بی‌معنا است. داعشیان و طالبان، هرچند به‌غلط به‌یک ایدئولوژی و نوعی از تفکر باور دارند، با آنکه ایدئولوژی آنان ویرانگر است؛ اما از خون و نژاد گذشتند. به همین دلیل است که در صف داعش مرحوم و طالب در حال تجدید قوا و کسب پرستیژ! نیروهای چند ملیتی از سراسر دنیا حضور داشته‌اند. بنابراین طالبان و داعشیان، در مقایسه با دو دسته افراد موجود در جامعه ما، از منظر عبور از قومیت، دارای فضیلت هستند و پیش‌روترند:
دسته‌ای که از منش متجددانه تنها بلدند کراوات ببندند و بدون مبنا، چند اصطلاح کلی روشن‌فکرانه را آموخته‌اند و خود را متخصص در تمام علوم می‌دانند؛ اما به‌بهانه دفاع از قوم، مدام در درون یک جامعه، به‌مسائل نژادی دامن می‌زنند، نفرت می‌پراکنند و اتهام می‌بندند و مردم را به‌مردم ما و مردم دیگران تقسیم می‌کنند.
دسته‌ای ریاکار که از آموزه‌های اسلامی تنها صورت را گرفته و از سیرت غافل گشته‌اند. این دسته که ریاکارانه و جاهلانه، مدام بر طبل ارزش‌ها می‌کوبند؛ از شعور بی‌بهره‌ و با اخلاق و دانش بیگانه‌اند. تنها ابزار و سخن آن‌ها تکفیر و تفسیق است. بنابراین غیر از خود، دیگران را لایئک، مشرک، بی‌بندوبار و ضد ارزش‌ها می‌خوانند؛ اما وقتی پای نژاد و خون در میان می‌آید بر خلاف اخلاق و آموزه‌های الهی، به‌خرافات و باورهای پوسیده استناد می‌کنند و مردم را به‌لحاظ منزلت و کرامت به طبقه‌طبقه تقسیم می‌کنند

داکتر سید جواد سجادی