مضحکه‌ای به نام لویه‌جرگه مشورتی صلح

  • انتشار: ۱۶ اسد ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 91184

براساس گزارش رسانه‌ها قرار است روز جمعه ۱۷ ماه اسد “لویه‌جرگه مشورتی صلح” در کابل برگزار گردد. گفته شده هدف از برگزاری لویه جرگه تصمیم‌گیری درباره آزادی ۴۰۰ زندانی باقی مانده از گروه طالبان است. آزادی زندانیان طالبان بخشی از تعهد ایالات متحده امریکا به طالبان و موادی از توافق‌نامه صلح ایالات متحده و طالبان است که در دوحه قطر امضا شده است. براساس این توافق‌نامه ایالات متحده متعهد شده است که ۵۰۰۰ زندانی طالبان را از زندان‌های افغانستان آزاد کند. از این تعداد تنها ۴۰۰ تن مانده که ظاهراً به تصمیم لویه جرگه واگذار شده است.
در این مورد به چند نکته اشاره می‌کنم:

۱- لویه جرگه مجلس سنّتی بازمانده از پشتون‌های کشور است و مربوط به زمانی می‌شود که قانون، سارنوالی و محاکم وجود نداشت. در اختلافات بین افراد و اقوام، بزرگان دو طرف دورهم می‌نشستند و اختلاف را فیصله می‌کردند. به این نشست می‌گفتند لویه جرگه یا مجلس بزرگان.
اکنون ما در قرن بیست و یکم زندگی می‌‌کنیم؛ کشور دارای قانون و محاکم است و این محاکم اختلافات را براساس شیوه‌های حقوقی جدید و با استفاده از افراد تحصیل کرده در رشته حقوق حل و فصل می‌کنند. دیگر چه نیازی به لویه جرگه است؟ حفظ لویه جرگه وعلم کردن آن در برابر قوانین مصوب ملّی به معنای دست رد زدن به سینه دانش امروز و تحمیل یک سنّت قبیله‌ای به تمام مردم افغانستان است. از رئیس جمهور و دولت‌مردان که ادّعای دموکراسی و حقوق بشر دارند، توسل جستن به این‌گونه سنّت‌های فسیل‌شده نهایت شرمندگی است.

۲- با فعال بودن قوه مقننه و دو مجلس پارلمان و سنا، لویه جرگه دیگر چه معنی دارد؟ اگر لویه جرگه قانون‌گذاری می‌کند پس جایگاه قوه مقننه با دو مجلس پارلمان و سنا در کجاست؟ تصمیمات ملّی باید به نمایندگان مردم واگذار شود. اگر قضایای حقوقی را لویه جرگه فیصله می‌کند پس وظایف و صلاحیت‌های قوه قضائیه چیست؟ محاکم و قضات چه کار می‌کنند؟
واقعیت این است که رئیس جمهور با تشکیل لویه جرگه فرمایشی متشکل از طرفداران خود، می‌خواهد قوه مقننه و قضائیه را دور بزند و خواست خود را به کرسی بنشاند. برگزاری چنین جرگه‌ها تلاش برای بی‌اعتبار کردن قوه مقننه و قضائیه کشور است و این‌کار هم مخالف قانون اساسی است و هم ناسازگار با منافع ملی. میر رحمان رحمانی رئیس پارلمان رسماً مخالفت خود را با این جرگه اعلام کرده است؛ امّا رئیس جمهور بی‌توجه به اعتراض دو قوه دیگر به خواست خود عمل می‌کند.

۳- حکومت افغانستان در دو سه ماه اخیر به دستور حکومت ایالات متحده بیش از ۴۰۰۰ طالب زندانی را رها کرده است. رهایی این زندانیان در حالی‌که طالبان نه تنها از جنگ و خشونت دست نکشیده‌ و با دولت وارد مذاکره نشده بلکه عملیات نظامی خود را شدّت بخشیده است جز تقویت طالبان و تضعیف نیروهای امنیتی دیگر چه معنی می‌تواند داشته باشد؟
حامد کرزی ۱۶ سال پیش گدایی صلح از طالبان را بنیاد نهاد و بهایی گزافی به آن پرداخت؛ از امتیاز دادن به طالبان و پاکستان تا تضعیف نیروهای امنیتی بخشی از حاتم‌بخشی کرزی بود. تنها نتیجه‌ای که عاید کشور شد پیشروی طالبان در مناطق مختلف، تطهیر جنایات این گروه و عقب‌نشینی نیروهای امنیتی بود. حکومت کنونی تحت فشار ایالات متحده بر گدایی صلح از طالبان و پاکستان شدّت بخشیده و براین اساس تاکنون هزاران تروریست طالب را از زندان رها کرده است؛ نتیجه فوری آن پیوستن رهاشدگان به جبهه‌های جنگ و تقویت جبهه طالبان و تشدید جنگ و ناامنی و کشتار مردم است.
معصوم استانکزی گفته ۴۰۰ زندانی باقی‌مانده به چهار دسته تقسیم می‌شوند: ۱. تروریستان حرفه‌ای که موجب قتل‌های جمعی شده اند.۲. آدم‌کشانی که سبب قتل‌های فرعی شده اند. ۳. گروهی که به قاچاق مواد مخدر محکوم به حبس طولانی هستند. ۴. گروهی که به فسادهای کلان آغشته هستند. وی گفته رئیس جمهور صلاحیت آزاد کردن این افراد را ندارد. باید از وی پرسید که رئیس جمهور براساس کدام قانون صلاحیت آزاد کردن ۴۰۰۰ طالب را به دست آورده است؟
بدون تردید آن‌ها قاتل جوانان کشور هستند؛ جوانانی که جان خود را در کف دست گرفته در برابر این تروریست‌ها از امنیت و آرامش و استقلال کشور دفاع می‌کنند و با دادن صدها شهید این تروریستان را بازداشت کرده‌اند. آن‌ها خود به زندان پل چرخی نیامده‌اند که رئیس جمهور با چنین سخاوتی آزادشان می‌کند. مگر خون جوانان مردم و تخریب وطن و عملیات انتحاری جنایت نیست؟ مگر حقّ الناس به حساب نمی‌آید؟
لویه جرگه براساس کدام حکم عقل و شرع می‌تواند از خون جوانان مردم بگذرد و حقّ الناس را به تروریستان ببخشد. براساس دین اسلام حق النّاس را جز صاحب حق هیچ‌کسی نمی‌تواند ببخشد.

۴- مذاکرات مستمر خلیل‌زاد نماینده ویژه رئیس جمهور ترامپ با طالبان و نتایج خفّت‌بار آن برای مردم افغانستان نشان می‌دهد که تصمیم گیرنده اصلی در افغانستان خلیل‌زاد است و نه اشرف غنی و دیگر سران مدّعی. به نظر می‌رسد خلیل‌زاد گام به گام طالبان را به گرفتن قدرت در افغانستان نزدیک می‌کند. گروه تروریستی که امریکا به خاطر سرکوب آن ۲۰ سال افغانستان را اشغال کرده است. حالا آشکار شده که امریکا می‌خواهد آن را به قدرت برساند و از آن شبحی بسازد برای ترساندن کشورهای رقیب خود در منطقه.
آزادی جنایت‌کاران و تروریستان آخرین گام‌هایی این توطئه می‌باشد. ۵۰۰۰ جنگجوی تروریست بر سپاه طالبان افزوده می‌شود. با آزادی آنان، طالبان حملات نظامی و انتحاری خود را افزایش داده و مرکز چند ولایت را سقوط خواهد داد و به گرفتن کابل نزدیک‌تر خواهد شد. این همان چیزی است که امریکا در نهایت می‌خواهد.
بنابراین میوه‌ای که اشرف غنی می‌خواهد از درخت سمّی لویه جرگه بچیند تبرئه خودش است. او به دستور امریکا مجبور است تروریستان را آزاد کند؛ امّا آن را به نام لویه جرگه ختم می‌کند و می‌خواهد شرکت‌کنندگان لویه جرگه را روسیاه نماید. غافل از این‌که مردم فریب این نیرنگ‌ها را نخواهند خورد.

سید اسحاق شجاعی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟