مشکلاتی که در ساختار وجود دارد

  • انتشار: ۲۳ حوت ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 108474
افغانستان

مشکلی که به بحران سیاسی در داخل نظام حاکم سیاسی افغانستان انجامید، نهفته در ساختار نظام سیاسی و قانون اساسی است که قدرت را در دست یک نفر به عنوان رئیس جمهور منحصر می سازد و ادارۀ ۳۴ ولایت را در اختیار کامل پایتخت قرار می دهد. هیچ گونه تقسیم افقی قدرت و تفکیک قدرت میان قوای سه گانه و تفویض صلاحیت از مرکز به ولایات در این سیستمی شدیداً متمرکز که حاکم آن فقط یک نفر است، وجود ندارد. رئیس جمهور در این سیستم دو معاون دارد که در انتخابات ریاست جمهوری شامل یک تکت انتخاباتی می شود و مردم در واقع به این تکت که شامل سه نفر است، رای می دهند، اما در زمان احراز قدرت، معاونین حتی در تعیین آمردفتر خود محتاج منظوری و دستخط رئیس جمهور هستند. هیچ صلاحیت اجرایی در قانون اساسی برای معاونین رئیس جمهور وجود ندارد، مگر آنکه رئیس جمهور دلش بخواهد اندکی از صلاحیت و قدرت اجرایی خود را برای معاونین خود در یک فرمان تفویض کند.

حالا در چنین نظام و سیستم سیاسی که در ذات و ماهیت خود برای افغانستان به عنوان یک جامعۀ متکثر و کثیرالاقوام، بحران زا و بحران آفرین است، مشارکت قدرت و تقسیم قدرت و یا حکومت همه شمول و فراگیر کجای این بحران را حل می کند؟

ممکن است که چند نفر از اقارب و دوست و رفیق رهبران سیاسی و گروه های سیاسی در این تقسیم قدرت، مشارکت در قدرت و یا حکومت همه شمول و فراگیر به وزارت و ریاست آنهم بصورت موقت برسند، اما هیچ تغییری در ذات و ماهیت بحران زای نظام سیاسی ایجاد نمی کند. به توزیع افقی قدرت، شکل گیری نظام عادلانۀ سیاسی و به توسعۀ عادلانه و پایدار سیاسی نمی انجامد. ذات و ماهیت نظام سیاسی همچنان غیر عادلانه، انحصاری، استبدادی و تمامیت خواهانه باقی می ماند. اگر برنامه و استراتژی برای تغییر در ذات و ماهیت ساختار سیاسی و نظام سیاسی افغانستان در جهت توسعۀ عادلانه و پایدار سیاسی وجود نداشته باشد، هیچ اراده و عزمی برای حل صادقانه و اساسی بحران وجود ندارد.

محمد اکرام اندیشمند

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟