مردی که دوست نداشت در شالیزارهای برنج در جنوب شرقی آسیا بمیرد!
- انتشار: ۵ حمل ۱۳۹۷
- سرویس: بین المللسیاست
- شناسه مطلب: 38683
جان بولتون که به تازگی به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برگزیده شده است، فردی جنگ طلب و دارای سوابقی ستیزجویانه است. وی در کتاب خود نوشته بود؛ “اعتراف میکنم که اصلاً آرزو نداشتم در آن شالیزارهای برنج جنوب شرقی آسیا بمیرم. من قبل از همه متوجه شدم که ما جنگ را در ویتنام باختهایم.”
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا چندی پیش هربرت ریموند مکمستر را از سمتش به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید برکنار و جان بولتون، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل را به عنوان جانشین او منصوب کرد.
مشخصات و سوابق جان بولتون:
عضو ارشد در موسسه آمریکایی اینتر پرایز سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل
عضو پروژه قرن آمریکایی جدید
تحصیلات: لیسانس از دانشگاه ییل (۱۹۷۰)
دکترای حقوق از مدرسه حقوق ییل
سوابق علمی و اجرایی: عضو سابق موسسه آمریکایی اینترپرایز (۲۰۰۷)؛ نائب رئیس تحقیقات سیاست عمومی (۲۰۰۱-۱۹۹۷)
رئیس انجمن سیاست ملی (۱۹۹۶-۱۹۹۵)
عضو هیئت مدیره پروژه قرن آمریکایی جدید (۲۰۰۱-۱۹۹۸)
عضو ارشد موسسه منهتن (۱۹۹۳)
مدیر اجرایی سابق کمیته تصمیمگیری کمیته ملی جمهوریخواهان عضو سابق هیئت مشاوران موسسه یهودی امور امنیت ملی (۲۰۰۱)
عضویت در کمیته صلح و امنیت در خلیج(۱۹۹۸)
مشاغل دولتی:
نماینده ایالات متحده در سازمان ملل (۲۰۰۷-۲۰۰۵)؛ معاون امور خارجه جهت کنترل حوزه امنیت بینالملل (۲۰۰۵-۲۰۰۱)؛ امور سازمان در وزارت امور خارجه (۱۹۹۳-۱۹۸۹)
رئیس کمیسیون آزادی ادیان جهانی ایالات متحده (۲۰۰۱-۱۹۹۹)
معاون دادستان کل در وزارت دادگستری (۱۹۸۹-۱۹۸۵)
نائب رئیس (۱۹۸۳-۱۹۸۲) و مشاور عمومی (۱۹۸۲-۱۹۸۱) در آژانس ایالات متحده در زمینه توسعه بین الملل
بخش خصوصی:
عضو پیوسته در شرکت کاوینگتون و برلینگ (۱۹۸۱-۱۹۷۴)
شریک لارنر، رید، بولتون و مک منوس(۱۹۹۹-۱۹۹۳)
جان بولتون یکی از طرفداران سیاستهای تندروی امنیتی در آمریکا است که در زمان ریاستجمهوری جرج بوش، به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، فعالیت میکرد. در حال حاضر، او یکی از اعضای ارشد موسسه نومحافظهکار امریکن انترپرایز است. بولتون که هر از چند گاهی صفحه نظرات آزاد مجلههای وال استریت ژورنالو نشنال ریویو را به خود اختصاص میدهد، دیپلماسی را با ضعف و عدم توانایی در تصمیمگیری یکسان میداند و پیشنهاد میکند که اسرائیل باید حمله هستهای به ایران را مدنظر قرار دهد.
بولتون یکی از شرکتکنندگان دائمی محافل گروههای نومحافظهکار بوده است. برای مثال باید به این موارد اشاره کرد: پروژه قرن آمریکایی جدید موسسه یهودی برای امور امنیت ملی و کمیته صلح و امنیت در خلیج اما بولتون برچسب نومحافظهکار بودناش را نمیپذیرد.
او میگوید از زمانی که یک دبیرستانی بوده و در سال ۱۹۶۴ در کمپین گلدواتر فعالیت میکرده یک محافظهکار بوده است. بولتون پیشتر با شورای روابط خارجی جامعه فدرالیستها مجمع سیاستگذاری ملی هیات مشاوران ملی موسسه تحقیقات سیاستگذاری منهتن موسسه ابتکار آتلانتیک نوو پروژه انتقال دموکراسی نیز همکاری داشته است.
به علت دیدگاههای نظامی و جنگطلبانه بولتون، بسیاری از گروههای نومحافظهکار، همواره او را به عنوان یکی از مدعیان ریاستجمهوری میشناسند و در آستانه هر انتخابات نام او را مطرح میکنند. از جمله در آستانه انتخابات ۲۰۱۲ بود؛ هنگامی که دوسال مانده به انتخابات، در سال ۲۰۱۰ در برنامه تلویزیونی فاکس نیوز از او درباره تمایلش برای حضور در عرصه رقابتی ریاستجمهوری سؤال شد، او گفت: “نمیتوانم به این سؤال جواب منفی بدهم، اما فعالان سیاسی برای دانستن جواب این سؤال باید تا انتخابات پاییز صبر کنند. ”
البته امنیت ملی نیز حوزه مورد علاقه بولتون است و انتصاب اخیر ترامپ نیز چندان دو از ذهن نبوده است. بولتون در مصاحبهای که مجله دیلی کالر در آگوست ۲۰۱۰ با وی انجام داد، دلایل احتمالی کاندیدا شدنش -در انتخابات ۲۰۱۲ – را اینچنین اظهار کرد: “همانطور که همه میدانند، من یک سیاستمدار نیستم و تا به حال در هیچ انتخاباتی برای تصدی مسئولیتهای فدرالی، کاندیدا نشدهام، چراکه اینگونه اعمال واقعاً به سعی و تلاش زیادی نیاز دارند؛ اما امری که من را نگران میکند، کمبود تمرکز در حوزه امنیت ملی است.
من از اهمیت اقتصاد و نگرانیها در رابطه با آن آگاهم، اما نکته اینجاست که دشمنان خارجی این فرصت را به ما نمیدهند که مشکلات اقتصادی خود را سر و سامان دهیم. جان بولتون در مصاحبهای با نشریه نشنال ریویو اظهار داشت:
امیدوارم او کاندیدا شود تا یکبار دیگر مردم به یاد بیاورند که در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ علیه چه چیزی رأی دادند. مردم قبلاً مخالفت خود را با چنین طرز فکرهایی اعلام کردهاند. طرز فکرهایی که به ما اجازه میداد بدون اینکه کشوری به ما حمله کند به آن حمله کنیم و یا در خاورمیانه پادگانهای دائمی بسازیم.
منتقد سرسخت حزب دموکرات
بولتون به دلیل نگرش انتقادی ستیزه جویانهاش به سیاستهای دولت اوباما، شهرت زیادی یافته است. به عنوان مثال، وی در اواخر سال ۲۰۰۹ و در جمع دانشجویان دانشگاه شیکاگو ضمن انتقاد از سیاستهای دولت اوباما، پیشنهاد کرد که اسرائیل باید حمله هستهای به ایران را مد نظر قرار دهد. او همچنین اقدامات دولت اوباما در زمینه جلوگیری از دستیابی ایران به سلاحهای هستهای را ضعیف خواند.
بولتون از اوایل دهه هشتاد و از زمانی که در دولت ریگان مشغول به فعالیت شد، یکی از اعضای اصلی حزب جمهوریخواه بوده است. به عنوان یکی از اعضای گروه وکلای راست جدید که در سمتهای مهم در وزارت خارجه و وزارت دادگستری ایالات متحده فعالیت میکردند، بسیار زود مشهور شد. او رشد و ترقیاش را بیشتر مدیون حمایتهای سناتور جسی هلمزجمهوری خواه – کارولینای شمالی و ریچارد ویگوئری ، یکی از تئوریسینهای راست جدید و کانسرواتیو دایجست هفتهنامه با نفوذش است. سالها بعد و در جریان سخنرانی جنوری ۲۰۱۰ در موسسه آمریکایی اینترپرایز، هلمز درباره بولتون گفت: “او از آن دست انسانهایی است که دوست دارم در آرماگدون جنگ نهایی خیر و شر در آخرالزماندر کنارم باشند. ”
پس از اینکه مسئولیت وزارت امور خارجه در دور دوم ریاست جمهوری بوش، به “کاندولیزا رایس” سپرده شد، بولتون اظهار داشت که تمایل دارد به عنوان دستیار او انتخاب شود. با این وجود، رایس او را به عنوان نماینده ایالات متحده در سازمان ملل انتخاب کرد. برایان اورکهارت درباره انتخاب او اظهار کرد: “این انتخاب بزرگترین توهین به این سازمان جهانی است. ”
نویسنده خوش ذوقی در وب سایت انتقادی کامن دریمز ، انتصاب بولتون به عنوان سفیر ایالات متحده در سازمان ملل را به مثابه ورود “یک گاو وحشی به مغازه چینی فروشی” تشبیه کرد.
بولتون از آگوست ۲۰۰۵ تا ژانویه ۲۰۰۷، به عنوان سفیر ایالت متحده در سازمان ملل فعالیت میکرد. وی در دسامبر ۲۰۰۶ و به دنبال انتقادهای مکرر دیپلماتها و سناتورهای ایالات متحده، از سمت خود استعفا داد. این اقدام در فاصلهای کمتر از ۳ هفته پس از اعلام مجدد کاندیداتوری بولتون برای مجلس سنا، صورت گرفت.
بولتون از جنگ ویتنام پشتیبانی میکرد و نامش نیز در لیست گارد ملی ارتش آمریکا در مریلند ثبت شده بود، اما هیچگاه در ویتنام خدمت نکرد. وی در بیست و پنجمین باز پیوست کتاب خود که انتشارات ییل به چاپ رساند، نوشت: “اعتراف میکنم که اصلاً آرزو نداشتم در آن شالیزارهای برنج جنوب شرقی آسیا بمیرم. من قبل از همه متوجه شدم که ما جنگ را در ویتنام باختهایم. ”
بولتون در دانشگاه حقوق ییل و در دوران زندگی کاریاش به فردی هوشیار، غیرمنعطف و جدی مشهور بوده است که برای دسترسی به اهداف سیاسیاش که بیشتر مربوط به آزادسازی قدرت نظامی ایالات متحده از قید و بندهای درون رابطهای میشود، از تمام توانش استفاده میکند. او در اتاقش یک نارنجک ساختگی دارد که بر روی آن نوشته شده است: “تقدیم به جان بولتون، بزرگترین طرفدار ریگان در دنیا.
در سال ۱۹۹۷ در یکی از نشریات موسسه امریکن انترپرایز با عنوان آمریکا التزامی به پرداخت حق عضویت به سازمان ملل ندارد بی اعتنایی بولتون به معاهدات بینالمللی از زبان خودش به تفصیل شرح داده شده است. او نوشته است: “معاهدات تنها قوانینی برای اهداف داخلی ایالات متحده هستند و در موارد بینالمللی این معاهدات چیزی جز التزاماتی ساده نیستند. ” علیرغم فعالیت بولتون در سازمان ملل به عنوان نماینده ایالات متحده، او بارها حقانیت و رسمیت این سازمان را زیر سؤال برده است.
او در سخنرانی سال ۱۹۹۴، در جمع انجمن فدرالیست جهانی ، اظهار کرده بود: “چیزی به نام سازمان ملل وجود ندارد و اگر ده طبقه از ساختمان سازمان ملل در نیویورک کم شود، هیچ اتفاقی نمیافتد. ” بولتون از اواسط دهه نود به یکی از مهمترین مخالفان دیوان بینالمللی کیفری مبدل شد. در سال ۱۹۹۸ در مقالهای در مجله نشنال اینترست، بولتون استدلال کرده بود که امضای دیوان بینالمللی کیفری باعث میشود که رئیسجمهور، اعضای کابینه که عضو شورای امنیت ملی نیز هستند و دیگر شهروندان و رهبران نظامی، نسبت به سیاستهای خارجی و تدافعیمان، پاسخگو باشند.
او به عنوان معاون امور خارجه در زمان کالین پاول، مسئولیت لغو معاهدات بین المللی ایالات متحده را بر عهده داشت. او بعدها از این دوران به عنوان شیرینترین دوران خدمتش یاد کرده است. بولتون همچنین در مسائل خاورمیانه، جنگ طلبی خستگیناپذیر و بسیار صریح بوده است و همواره در صدد بوده که با سیاستهای جنگطلبانه، امنیت نظامی اسرائیل را حفظ کند.
او از اواسط دهه نود با تعدادی از تشکیلات محافظهکار و نیز گروههای فشار یهودی ارتباط بسیار خوبی داشت. این گروهها غالباً با حزب لیکود، یکی از احزاب دست راستی اسرائیل که شامل موسساتی نظیر موسسه امریکن انترپرایز، پروژه قرن آمریکایی جدید، موسسه یهودی امور امنیت ملی و کمیته صلح و امنیت در خلیج، میشود، ارتباطی تنگاتنگ دارند.
ظاهراً جایگاه اسرائیل به عنوان تنها قدرت نظامی منطقه، در دستور کار نبوده است. در سازمان ملل، بولتون همواره سعی میکرد که مذاکرات را به نفع اسرائیل تمام کند. در اکتبر ۲۰۰۴، هنگامی که برای پایان دادن به حملات نظامی اسرائیل در شمال غزه تقاضای رأیگیری شد، بولتون آن را وتو کرد. وی در جولای ۲۰۰۶ نقش رهبری مخالفان طرح پیشنهادی شورای امنیت سازمان ملل، مبنی بر پایان دادن به حملات نظامی و به کار گیری نامتناسب قدرت در نوار غزه را بازی میکرد.
منبع: افکار نیوز
نظرات(۰ دیدگاه)