محیط زیست یا محیط زشت؟!

  • انتشار: ۲۶ قوس ۱۳۹۳
  • سرویس: اجتماعی
  • شناسه مطلب: 1999

هشت صبح نوشت: برای باشندگان کابل این دیگر امری عادی شده است که هرازگاهی کابل به‌عنوان یکی از ده شهر آلوده جهان معرفی گردد و یا افغانستان در رده چهارم فاسدترین کشورها قرار گیرد. بیشتر از یک دهه از جنگ‌های خانمان‌سوز داخلی می‌گذرد و گذشت بیش از یک دهه فرصت مناسبی برای بازسازی ویرانه‌های ناشی از جنگ وجود داشت. اما متاسفانه دراین مدت طولانی، چیزی‌که به آن اهمیت کافی داده نشده، مساله محیط‌زیست است. این در حالی است که برای زنده‌ماندن و زندگی کردن تنها امنیت و یا اقتصاد خوب کافی نیست؛ بلکه داشتن یک محیط پاک و عاری از آلودگی نیز یکی از نیازهای مبرم زندگی برای انسان‌ها است. زمانی که از تهدید صحبت می‌کنیم، همیشه تهدید امنیتی یا جنگ نیست بلکه آلودگی‌های محیط‌زیستی نیز می‌تواند جدی‌ترین تهدید برای زندگی انسان‌ها باشد.

کابل و انفجار جمعیت

امروزه آلودگی محیط‌زیست یکی از نگرانی‌های باشندگان کابل شده است. بیماری‌هایی از آلودگی محیط‌زیست ناشی می‌شود و هرساله جان زیادی از مردم را می‌گیرد.
متاسفانه در حال حاضر شهر کابل با آلودگی‌های مختلف محیط‌زیستی دست‌وپنجه نرم می‌کند. یکی از این مشکلات، افزایش روزافزون جمعیت است. اسکان بیش از حد جمعیت در کابل و هم‌چنین تردد زیاد وسایط نقلیه سبب شده که میزان آلودگی محیط‌زیست بیشتر شود. طبق آمار اداره محیط‌زیست، ارقام نشان می‌دهد که ۲۲ تا ۲۳ درصد نفوس افغانستان در شهر کابل متمرکز شده است؛ شهری که تنها برای یک میلیون نفر ساخته شده بود، اکنون ۷ میلیون تن در آن زندگی می‌کند. از سوی دیگر، شهری که برای ۷۵ هزار موتر ساخته شده، امروز ۴۸۰ هزار موتر در هر ۲۴ ساعت در آن در گردش‌اند.

هجوم مهاجران از کشورهای دیگر و هم‌چنان آمدن مردم از دیگر ولایت‌ها و اطراف به پایتخت همه وهمه باعث شده است تا امروزه با انفجار جمعیت در شهر کابل مواجه باشیم. نبود فرهنگ شهرنشینی و بی‌توجهی مردم به مسایل محیط‌زیستی سبب شده است تا امروزه مردم دچار مشکلاتی شوند که حل آن زمان و بودجه زیادی را می‌خواهد. نبود کانالازیسیون شهری یکی از بزرگ‌ترین مشکلات شهروندان شهر کابل است. ساخت‌وساز بی‌رویه و بدون نقشه در هر ساحه شهر کابل و نبود کانالیزاسیون مناسب برای فاضلاب‌ها باعث آلوده شدن آب‌های آشامیدنی گردیده است. نبود کانالیزاسیون شهری برای انتقال مناسب فاضلاب و یا یک برنامه‌ریزی مناسب برای تصفیه فاضلاب باعث شده است که فاضلاب‌ها هم‌چنان بروی کوچه‌ها و خیابان‌ها باقی بماند.

در فصل بهار که زمان بارندگی‌هاست، کثافات توسط باران‌ها به تدریج در زمین خاکی جذب می‌شود و به‌صورت گل و لجن به خیابان‌ها سرازیر می‌گردد و بعد از یک الی دو روز در اثر تابش آفتاب، خشک و در اثر وزش باد به هوا بلند می‌شود و مردم آن را تنفس می‌کنند. با این حال کثافات انسانی در زمین جذب شده و آب‌های زیرزمینی را آلوده می‌سازد که در اثر آشامیدن آب از چاه‌های حفرشده در کابل و هم‌چنین تنفس گرد و خاک مخلوط به کثافت انسانی، شهریان کابل به امراض مختلف مبتلا می‌شوند.این در حالی است که امروزه امراض معدوی، اسهال، لشمانیا، امراض جلدی، کولرا، تب محرقه، امراض ریوی و غیره در شهر کابل به خصوص در این سال‌های اخیر بسیار زیاد دیده می‌شود.

همه‌جا پر از زباله

به‌طور تخمینی روزانه در حدود دو هزار مترمکعب زباله توسط باشندگان کابل تولید می‌شود. این امر طبیعی است که افزایش جمعیت باعث تولید بیش از حد زباله‌ها نیز می‌گردد. یکی از مشکلات جدی این است که مردم در پاک نگهداشتن شهر و رسیدگی به زباله‌ها و کثافات با شهرداری و کارمندان تنظیفات این اداره همکاری لازم ندارند. مردم زباله‌های‌شان را در هر کجا که دل‌شان بخواهد، می‌اندازند و شهرداری را مسوول جمع‌آوری آن می‌دانند.

دلیل این‌که مردم زباله‌ها و کثافات را غیرمسوولانه در هرجا می‌اندازند، پایین بودن سطح آگاهی مردم از فرهنگ شهرنشینی است. هنوز هم با گذشت بیش از یک دهه و تلاش برای فرهنگ‌سازی، مردم اهمیت چندانی به این نکات نمی‌دهند. فرهنگ عامیانه رسیدگی به کثافات در شهر و روستا به‌گونه‌های مختلف و به روش‌های بومی وجود دارد. این فرهنگ به‌طور طبیعی نسل‌به‌نسل انتقال پیدا می‌کند. در گذشته‌ها فرهنگ عامیانه رسیدگی به زباله در کشور ما خیلی غنی‌تر از وضعیت کنونی‌اش بوده است. بدبختانه در سال‌های جنگ و بحران، یک گسست فرهنگی در کشور ما به‌وجود آمده است و یکی از پیامدهای آن از بین رفتن همین فرهنگ بومی و عامیانه رسیدگی به کثافات و زباله است. با این حال مقامات در شهرداری می‌گویند: «براساس آمار، روزانه ۴ هزار و ۷۰۰ تن زباله شهری مخلوط با خاک و مواد ساختمانی از شهر خارج می‌شود.» این در حالی است که هنوز هم در هر گوشه و کناری شاهد انبوهی از انباشت زباله‌ها هستیم. نجات یافتن از شر این زباله‌ها تنها وظیفه شهرداری نیست، بلکه آگاه بودن مردم و همکاری مردم با ارگان‌های مربوطه به‌خصوص شهرداری می‌تواند کمک بزرگی به کاهش زباله‌ها از روی خیابان‌ها کند.

افغانستان و تغییر اقلیم

به راحتی می‌توان گفت که زمانی واژه محیط‌زیست برای مردم کاملا ناآشنا بود. زمانی که بحث از محیط‌زیست و آلودگی‌های آن به میان می‌آمد، شاید کم‌تر کسی معنی آن را درک می‌کرد و آن را می‌فهمید. واژه تغییر اقلیم را نیز می‌توان یکی از همان واژه‌هایی دانست که عده زیادی معنای آن را نمی‌دانند و به‌خاطر ندانستن معنای آن اهمیتی نیز به آن نمی‌دهند. تغییر اقلیم که به‌خاطر وجود گازهای گلخانه‌ای به‌وجود می‌آید، تاثیر به‌سزایی در وضعیت محیط‌زیستی کشور دارد.

اداره ملی حفاظت از محیط‌زیست هشدار می‌دهد که افغانستان در معرض تهدید تغییرات اقلیمی قرار دارد. این اداره، برای نخستین‌بار، با تهیه گزارشی گفته که هرچند عوامل اصلی تغییر اقلیم در افغانستان وجود ندارد، اما آب شدن یخچال‌های بزرگ می‌تواند اقلیم این کشور را تحت تاثیر قرار دهد. براساس گزارش این اداره، سالانه ۶۰ مترمکعب از یخ‌های افغانستان آب می‌شود و ادامه این روند در درازمدت، عواقب ناگواری به همراه دارد.

خشک شدن برخی از رودخانه‌ها، آب شدن زودهنگام برف و یخ‌بندان، زمستان‌های گرم و بی‌برف، باران‌های بی‌موقع تابستانی و ده‌ها مورد دیگر، از جمله علایم تغییرات جوی به حساب آمده‌اند. در اثر این عوامل، بخش زراعت کشور، ظرف سال‌های اخیر، شدیدا آسیب دیده و این موضوع به نگرانی مدافعان محیط‌زیست در افغانستان مبدل شده است. در حال حاضر، بخش بزرگی از زمین‌های زراعتی، علفچرها و در مجموع پوشش سبز زمین، به‌دلایل مختلف به زمین‌های خشک و بی‌آب‌وعلف مبدل شده و یا در آن ساختمان‌های مسکونی اعمار شده است.

هرچند که بحث تغییر اقلیم یک بحث منطقوی و جهانی است، اما با این وجود نمی‌توان آن را نادیده گرفت. زیرا بدون شک در سال‌های آینده تغییر اقلیم موضوعی خواهد بود که کشور را درگیر خودمی سازد.

خطرات ناشی از مواد دودزا

افزایش آلودگی هوا و بیماری‌های تنفسی ناشی از آلودگی هوا همزمان با فرا رسیدن سرما و استفاده بی‌رویه از مواد سوختی مخصوصا زغال‌سنگ شدت پیدا می‌کند. آلودگی هوا و دودی که به اثر سوختاندن مواد فوسیلی به هوا انتشار می‌یابد، به‌دلیل سنگینی آن، در قسمت پایین جو زمین قرار می‌گیرد. در ترکیب این دودها، کاربن‌دای‌اکساید و سلفر وجود دارد که به صحت انسان مضر است و منجر به بیماری‌های گوناگونی چون سردردی، بیماری‌های تنفسی و سرطان می‌شود.

فقر و نبود امکانات برای همه مردم باعث شده است تا مردم برای گرم کردن خانه خود هر چیزی را بسوزانند. حالا فرق نمی‌کند که پلاستیک، چوب ویا هر چیز دیگری باشد. مهم این است که ارزان باشد و قابل دسترس. با این حال همین مواد دودزا از یک‌سو آلودگی هوا را شدت می‌بخشد و از سوی دیگر باعث به‌وجود آمدن بیماری‌های تنفسی می‌گردد.

در کنار استفاده از مواد دودزا، تردد بیش از حد وسایط نقلیه به‌خصوص گشت‌وگذار موترهای کهنه نیز در آلوده کردن هوا نقش به‌سزایی دارند. از سوی دیگر خراب بودن جاده‌ها و تعمیرات غیرمعیاری باعث به‌وجود آمدن گردو خاک فراوان می‌گردد. همه این موارد دست‌به‌دست هم داده و زمینه یک محیط آلوده و هوای آلوده را فراهم می‌سازد.

مساله محیط‌زیست را سیاسی نکنید

با گذشت بیش از یک دهه ما فرصت‌های بسیاری را از دست دادیم. در این مدت و با سرازیر شدن سیل کمک‌های جامعه جهانی به کشور، فرصت خوبی بود تا به بازسازی ویرانی‌های ناشی از جنگ پرداخته می‌شد. فرصت خوبی بود تا به محیط‌زیست اهمیت بیشتری داده می‌شد. زیرا پاک بودن محیط‌زیست رابطه مهم و نزدیکی به سلامت انسان‌ها دارد. شاید در این چند سال اخیر کارهایی صورت گرفته است؛ اما این کارها بسیار اندک بوده و تغییر چندانی صورت نگرفته است. هنوز هم بسیاری از خیابان‌ها خراب هستند، و هنوز هم همه شهریان کابل به آب پاک آشامیدنی دسترسی ندارند. هم‌چنان زباله‌ها را در هر گوشه و کناری می‌بینیم؛ همین‌طور گشت‌وگذار گله‌های گوسفند و دیگر حیوانات در این‌جا که پایتخت کشور به حساب می‌آید دیده می‌شود. این در حالی است که دیگر پایتخت کشورهای جهان این‌چنین نیست. حداقل نسبت به دیگر شهرها از وضعیت بهتری برخوردار هستند.

از این‌رو خواست ما از حکومت وحدت ملی این است که به مساله محیط‌زیست به‌عنوان یک مساله سیاسی نبیند و محیط‌زیست را سیاسی نکند. توجه به محیط‌زیست را در قدم اول کارهای‌شان قرار بدهند و بودجه‌ای مناسب برای آن در نظر بگیرند. اشخاص مسلکی و کارفهم را در این قسمت انتخاب کرده و به کار گمارند. امید است که وضعیت محیط‌زیست کشور بهبود یابد.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟