مثبت و منفی بازگشت امریکا به آسیای میانه/ چین و روسیه به طور ویژه تحولات را نظاره می کنند.

  • انتشار: ۱۶ ثور ۱۴۰۰
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 112241

ایالات متحده امریکا افغانستان را ترک می کند اما امکان حضور این کشور در منطقه وجود دارد. به گفته مقامات عالی رتبه نظامی امریکا حضور در منطقه لازم است و امریکا روی پایگاه های احتمالی در آسیای مرکزی کار می کند. فرماندهی مرکزی امریکا در گزارشی به کنگره تاکید نمود برنامه هایی برای استقرار نیروهای نظامی امریکا در مناطق اطراف به عنوان بخشی از اقدامات گسترده در مبارزه با تروریزم و نظارت پس از خروج امریکا از افغانستان در یازده سپتامبر سال جاری میلادی، وجود دارد. به گزارش نیویورک تایمز کشورهایی چون «ازبکستان، تاجیکستان و قزاقزستان» از گزینه های احتمالی استقرار پایگاه های امریکا برای انجام عملیات های آینده در آسیای میانه به شمار می روند.

البته ایالات محتده قبلا نیز در آسیای میانه حضور داشته است: جورج دبلیو بوش پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی و در چارچوب مبارزه با تروریزم حضور منطقه ای قوی امریکا را اعلام کرده بود. این حضور منطقه ای هنوز به پایان نرسیده است: درگیر شدن امریکا در سیاست موضعی محلی و تلاش روسیه برای برجسته ساختن مداخله گری امریکا اما این حضور امریکا را تضعیف کرد. توسعه حضور مجدد امریکا در آسیای میانه وضعیت را پیچیده تر می کند چون یک بازیگر تازه به منطقه اضافه شده برای تمام طرف ها احتیاط و تلخ کامی را به همراه خواهد داشت.

روسیه هنوز در آسیای میانه حضور دارد و چین به طور روز افزونی برنامه هایی در دست اجرا دارد و از سرمایه گذاری اقتصادی به حضور امنیتی حرکت کرده است. زیر ساخت های فیزیکی مانند پایگاه چین در تاجیکستان و برگزاری مانورهای نظامی مشترک با نیروهای بومی از امتیازاتی ست که چین در منطقه به دست آورده است. از سویی هم شرکت های امنیتی خصوصی به رهبری چین برای حفاظت از منافع اقتصادی در منطقه روبه افزایش است. پکن همچنین از طریق فروش وانتقال تسلحیات روی نیازهای امنیتی آسیای میانه سرمایه گذاری کرده است. تکنولوژی تشخیص چهره که عمدتا اطلاعات استخباراتی را با چین شریک می سازد به سرعت در منطقه پیشرفت کرده است. همان طور که «نیوا یاو»، محقق در آکادمی OSCE بشکک، می گوید آسیای مرکزی جایی ست که می توان نمونه های اولیه انواع خدماتی که چین ارائه می دهد را دید و چگونگی مدل صادر شده حکمرانی چین را مشاهده کرد.

حفاظت از زیر ساخت ها به شمول معادن و تجارت و کارگران چینی در منطقه بخشی از منافع پکن را تشکیل می دهد. از سویی هم تجارت سلاح یک توجیح تجاری دارد. ادوارد لمن، عضو دانشکده تحصیلات تکمیلی دانیل مورگان، تاکید می کند: این وسیله خوبی برای چین است که وارد شود و در صورت بدتر شدن اوضاع از نیروی نظامی اش برای حفاظت از این مناطق استفاده نماید درست مانند تهدید به اقدام در پاکستان یا عمل روسیه در ارمنستان.

چین و روسیه در عین حال مراقب همدیگر نیز می باشند. آسیای مرکزی جایی ست که هر دو کشور می تواند وارد شود. روسیه از کانال قدرت سیاسی و چین از طریق قدرت اقتصادی خود. ورود نظامی این دو کشور به آسیای میانه اما فریبنده است. در حال حاضر اما دو کشور دغدغه هایی در جاهای دیگر دارد. چین و روسیه حدود خود را می شناسند و روابط خود را به خطر نمی اندازند. اقداماتی مانند پایگاه چین در جنوب تاجیکستان و نزدیک مرز افغانستان همسو با منافع روسیه می باشد.

افغانستان باثبات یکی از منافع مشترک می باشد. امریکا نیز با این بخش موافق است. همکاری و تقسیم بار یک فرصت غیرمنتظره برای چین، روسیه و ایالات متحده امریکا می باشد چون افغانستان با ثبات به نفع همگان می باشد. پایگاه های امریکا در آسیای میانه اما با پیچیدگی همراه خواهد بود: برخی کارشناسان متعقدند با وجود چین و روسیه در منطقه راهی برای حضور نظامی امریکا در منطقه باقی نمانده است. تعدادی دیگر اما معتقدند فرصت تقسیم کار واضح است و هر سه کشور قدرتمند اختلافاتشان را کنار گذاشته وارد فاز همکاری می شوند.

کشورهای منطقه اما به امریکا به چشم یک تضمین کننده امنیت نگاه نمی کنند و از کشورهای دوست امریکا نیز طلب یاری نخواهند کرد. در ماه اپریل، وزیر دفاع تاجیکستان در سفری به تهران در مورد توسعه همکاری های نظامی و تکنولوژیکی و برگزاری مانورهای مشترک نظامی برای جلوگیری از تروریزم ، افراط گرایی و قاچاق مواد مخدر با مقامات ایرانی گفت و گو نمود.

کشورهای آسیای میانه هنوز به کمک و همکاری های امنیتی نیاز دارند. دولت بایدن می تواند کمک ها به این کشورها را افزایش داده و همکاری های تازه ای را ایجاد نماید. اکنون فرصت خوبی پیش آمده و این تنها به دلیل منافع امریکا پس از خروج از افغانستان نیست.

رفتارهای سرکوب گرایانه چین در ایالت سین کیانگ علیه اویغورها فشارها بر رهبران کشورهای آسیای میانه را افزایش داده و آنها بین تمکین خواسته های چین و راضی نمودن شهروندان معترض خود به این رفتار چین گیر مانده اند. در چین بین نخبگان و افراد عادی شکاف شکل گرفته است. بدبینی نسبت به متخصصان چینی، تجار چینی و خدمات این کشور در آسیای میانه زیاد است. نخبگان اما تاکنون از سرمایه گذاری، منافع و خدمات چین سود برده اند. با توجه به وضعیت کنونی اما مشخص نیست این روند تا چه زمانی ادامه خواهد یافت.

سیاست گذاران امریکایی برای نفوذ در آسیای میانه و کمک به منطقه و منافع امریکا یک فرصت واقعی در اختیار دارند. آسیای مرکزی منطقه ای پیچیده با خطرات بالا می باشد و اشتباهات در آن تاوان بدی به همراه خواهد داشت. امریکا برای موفقیت در این منطقه می بایست با دقت گام بردارد.

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟