ماهیت حکومت اسلامی یا مصلحت حکومت مسلمانان؟

  • انتشار: ۱۷ ثور ۱۳۹۶
  • سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 21915

اصلا نفهمیدم که حکومت اسلامی چیست؛ چه رسد به اینکه بفهمم حکومت صددرصد اسلامی؛ یعنی چه؟! پس پرسش که می‌توان مطرح کرد این است که «حکومت اسلامی چیست؟» حکومت اسلامی؛ یعنی همانکه اخوانی‌‌ها می‌گویند یا آنکه سلفی‌ها ادعا دارند؛ یا هیچ کدام؛ حکومت اسلامی، دقیقاً همان چیزی است که تئوری ولایت فقه می‌گوید.

حکومت اسلامی، یعنی آنکه تئوریسین‌های سنتی اسلامی در نظر دارند یا آنکه روشن‌فکران مسلمان آن را تفسیر می‌نمایند؟ نکند حکومت اسلامی همان است که پاره‌ای از سنی‌ها در پی تحقق آنند یا شاید هم همان چیزی که بعضی از شیعیان در پی برپایی آن؟ حکومت اسلامی به معنای حکومت دانشگاهیان اسلامی است یا غارنیشنان جهادی؟ سرانجام اینکه حکومت اسلامی؛ یعنی حکومت داعش، القاعده، النصره، طالب، یا حکومت مجاهدین؟ همه این‌ها نوعی از حکومت اسلامی‌اند یا هیج کدام حکومت اسلامی نیستند؟

مبرهن است که سخن گفتن از حکومت اسلامی، می‌تواند مفهوم به غایت متنوع و متفاوت داشته باشد. هر دسته و گروهی برداشت خود را دارند. دیگران را بی‌خبر از آموزه‌های اسلامی می‌خوانند. هر طیفی از ظن خود یار حکومت اسلامی گشته و با معیار خود غم‌خوار آن شده‌اند. نتیجه منطقی این منازعه فکری و عملی، نمی‌تواند چیز جز وایرانگری، خشونت و نفرت میان مسلمانان باشد؛ یعنی نزاع بی‌حاصل مدعیان حکومت اسلامی، برسر مفهوم حکومت اسلامی. این تقابل نفس‌گیر، اخلاق را زیر پا و خشونت را فربه می‌کند و مردم را به رنج‌های بی‌شمار گرفتار می‌نماید.

در نتیجه، اگر ما به جای حکومت اسلامی از حکومت مسلمانان سخن بگویم و به آن به پردازیم، شاید رنج کمتری را بر مردم تحمیل کنیم؛ از دامنه منازعات بکاهیم  وگامی بسوی پیشرفت در جهت تضمین اخلاق و تأمین عدالت برداریم.

حکومت مسلمان؛ مبتنی بر خواست اکثریت، خیر همگانی، منافع عمومی و عدالت همه‌جانبه استوار است؛ یعنی حکومتی که در پی صلاح، تامین منافع و رفاه همه مسلمانان و عموم شهروندان یک جامعه عمدتا مسلمان است. جدای از اختلاف آرا و عقایید، همه دارای کرامت انسانی و مسلمانی می‌باشند و دین مقدم برمذهب تلقی می‌گردد. در این حکومت، مسلمانان امور سیاسی و مدیریتی خود را با در نظر داشت مصلحت و منفعت جامعه مسلمان و با معیار عقل، سامان می‌بخشند، بدون اینکه گرفتار مشاجره شوند که خدا در مورد تفکیک قوا چه گفته است یا اصلا نظر خداوند در مورد، حکومت پارلمانی یا ریاستی چیست. این تئوری، بهتر مساوات، برابری، نفی تعدی و تبعیض را تحقق  می‌بخشد؛ چرا که یک تئوری مصلحت‌محور است، برخلاف تئوری حکومت اسلامی که تئوری ماهیت‌محور است و هر دسته‌ای در این بستر، قرائت تمامیت‌خواهانه و انحصارگرایانه‌ی خود را ارائه می‌کنند و همان را مبتنی بر حقیقت محض می‌پندارند و به مصالح همگانی توجهی ندارند. خروجی قهری این نوع نگاه جدای از محترم بودن ماهیت آن در هر قرائتی، نقض کرامت انسان مسلمان، تولید خشونت‌ و تشدید منازعه است.

داکتر سید جواد سجادی

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟