عدالت ملیت نمیشناسد
- انتشار: ۲۵ جدی ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعی
- شناسه مطلب: 35635
عملکرد قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران پیرامون قتل ستایش قریشی
ستایش فقط 6 سال داشت. در ایران به دنیا آمده بود. وقتی او به دنیا آمد 10 سال بود که خانوادهاش از افغانستان به ایران مهاجرت کرده بودند و در روز یکشنبه 22 حمل 1395 بعد از 16 سال زندگی در ایران آنقدر احساس امنیت میکردند که بگذارند ستایش برای خریدن ایسکریم از دکان نزدیک خانه به تنهایی به سرک برود.
رفتنی که با برگشت همراه نبود. پسر همسایه چنان جنایتی را مرتکب شد که دل هر انسانی را به درد میآورد. ستایش با خواهرزادهی امیرحسین (پسر همسایه) دوست بود. هر وقت که خواهر و خواهرزادهی امیرحسین میآمدند ستایش هم به دیدن آنها میآمد. دوست داشت با تبلت خواهرزادهی امیرحسین بازی کند. آن روز صبح هم به خانهی آنها آمده بود. اما قبل از ظهر آنها رفته بودند. ستایش وقتی ایسکریم خرید به این خیال که شاید دوستش دوباره برگشته باشد به خانهی امیرحسین رفت. امیرحسین مست بود. فیلم دیده بود. هیولایی پستتر از حیوان شده بود. ستایش را برد طبقهی بالای خانهشان…
نیم ساعت از رفتن ستایش گذشته بود و او برنگشته بود. مادرش نگران شد. شور به دلش افتاد. رفت سراغ تکتک همسایهها و ستایش را صدا زد. به خانهی امیرحسین هم رفت. در همان لحظه که ستایش در اتاق امیرحسین دستوپا میزد مادرش او را صدا میزد، امیرحسین هیولاتر از هر حیوانی با روسری ستایش را خفه کرد. برای اینکه صدایش را کسی نشنود او را خفه کرد.
پدر و مادر ستایش به دنبال او بودند. به پلیس خبر دادند. در روستاهای اطراف اطلاعیه پخش کردند که دخترشان گمشده است. غافل از اینکه 10 متر آنطرفتر از خانهشان، امیرحسین ستایش را در یک جعبه گذاشته و روی او اسید ریخته است تا جسد او را از بین ببرد. ولی نتوانست. نشد. به دوستش زنگ زد که نتوانستهام. دوستش شریک جرم نشد. به کمک پدرش به پلیس خبر دادند و شامگاه 23 حمل 1395 بود که امیرحسین دستگیر شد، با جسم بیجان ستایش که بیهیچ گناهی در این دنیا مثله شده بود.
امیرحسین فقط 16 سال داشت و این ماجرا را پیچیده میکرد. یک پسربچهی 16 ساله چرا باید چنین جنایت هولناکی انجام بدهد؟ چرا باید اینقدر بیمار بشود؟
از همان لحظهای که خبر دستگیری قاتل ستایش رسانهای شد بعد از تأسف یک نگرانی هم ایجاد میکرد… اینکه خانوادهی ستایش قریشی مهاجر بودند، افغانستانی بودند. نکند حق آنها پایمال شود… نکند مثل خیلی از حقوق ریزودرشت که در این سالها پایمالشده (مثلاً حق دریافت گواهینامهی رانندگی) حق دادخواهی خون دخترشان از آنها گرفته شود. قاتل 16 ساله بود. هنوز به سن قانونی نرسیده بود. او را به خاطر همین بعد از دستگیری به زندان نبردند. خیلیها بیم این را داشتند که شاید به خاطر همین خون ستایش 6 ساله پایمال شود. ستایش مهاجرزاده بود، فرزند مهمان بود و امیرحسین ایرانی و میزبان…
بعد از مراسم فاتحه خوانی ستایش بسیاری از مسئولین ایرانی به خانه آقای قریشی رفته و از آنها دلجویی کردند و گفتند که حتماً پیگیر پرونده خواهند بود.
حسین نقوی نمایندهی ورامین در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «این حادثه دل مردم ایران را به درد آورد. رنج ملت افغانستان همچون رنج ملت خودمان است. برای دستگاه قضایی ایران تفاوتی بین قتل دختر ایرانی و افغانستانی وجود ندارد و طبق قوانین جمهوری اسلامی با قاتل ستایش برخورد خواهد شد.»
عبدالرضا ناظری، فرمانده پولیس شرق تهران هم تأکید کرده بود: «به خانواده ستایش قریشی قول دادیم که این دختر را همچون فرزند خودمان میدانیم و با جدیت برای رسیدگی این پرونده اقدام خواهیم کرد. پلیس خواهان اشد مجازات قاتل است»
و قوهی قضاییه ایران هم در سنبله 1395 عملا نشان داد که عدالت ملیت نمیشناسد و مهر بطلانی بر تمام نگرانیها زد. امیرحسین به جرم قتل عمد به قصاص نفس، به جرم منافی عفت به اعدام و به جرم جنایت بر میت به 74 ضربهی شلاق محکوم شد.
در 20 جدی 1395 دیوان عالی ایران حکم اعدام امیرحسین را تائید کرد. حجت تمام بود. اما امیرحسین هنوز 18 ساله نشده بود. باید صبر میکردند تا 18 ساله شود.
جوزای 1396 بود که ماجرای قتل آتنا دختر 7 سالهی ایرانی در شهر پارسآباد بار دیگر تمام قلبها را به درد آورد. قاتل آتنا دستگیر شد و 3 ماه بعد به دار اعدام آویخته شد. اما تفاوت او و امیرحسین در سن و سالشان بود. امیرحسین هنوز به 18 سال نرسیده بود و اسماعیل رنگرز مردی بالغ بود که ازدواجکرده بود، طلاق گرفته بود و سه قتل دیگر هم انجام داده بود.
در 18 میزان 1396 دادستان ورامین خواستار اجرای حکم اعدام امیرحسین شد. وکیل امیرحسین اعتراض کرد که هنوز موکلش به 18 سال تمام نرسیده است. دادستان گفت که ملاک 18 سال قمری است و باید اعدام شود. اما اعدام امیرحسین تا بعد از ماه صفر به تعویق افتاد.
قوهی قضاییه ایران به خاطر نوجوان بودن امیرحسین تحتفشارهای بینالمللی قرار گرفت. سازمان عفو بینالملل در بیانیهای خواستار توقف اجرای حکم اعدام امیرحسین شد. کارشناسان حقوقی سازمان ملل از دستگاه قضایی ایران خواستند که اجرای حکم امیرحسین متوقف شود زیرا متهم در زمان ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال سن داشته است و اجرای حکم وی ناقض پیمانهای بینالمللی است.
با همهی فشارهای بینالمللی قوهی قضاییه زیر بار اجرا نکردن عدالت نرفت و سحرگاه روز 14 جدی 1396 زندان رجایی شهر کرج شاهد به دار آویخته شدن قاتل ستایش بود؛ تا علاوه بر تسکین مقداری از دردهای خانوادهی آقای قریشی سندی باشد بر این ادعا که در محضر عدالت ملیت معنا ندارد.
از نظر من در کشور همسایه ایران، بسیار مردمان باشرافت و دوست داشتنی زندگی می کنند.
تشکر از اجرای عدالت