ضرورت انصارالله سازی

  • انتشار: ۱۹ ثور ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 112485

حادثه دهشتناک روز گذشته مکتب سیدالشهدای کابل، از چند منظر قابل واکاوی است.

اول: دریافت این مطلب که عاملان فاجعه چه کسانی هستند؟

برای رسیدن به پاسخ این پرسش، باید ابتدا به این سوال پاسخ گفت که چه فرد یا گروهی، از کشتن شیعه- هزاره سود می‌برد؟

به نظر می‌رسد که در شرایط فعلی، حداقل سه جریان، از چنین کشتار سبوعانه ای، امکان منتفع شدن دارند.
داعش به دلیل خصومت اعتقادی و مبنایی و طالبان با هدف ایجاد حس ناامنی در کف جامعه، اعمال فشار بر دولت و ایجاد رخنه میان مردم و حکومت، دو متهم اصلی این فاجعه هستند.
اما در کنار این دو، نمیتوان وجود جریان وحشی دیگری در داخل حکومت را هم نادیده گرفت که از طریق خلق چنین فجایعی، از یکسو به دنبال این باشند که بخشی از حق خواهان از حکومت را زمین‌گیر کنند و از سوی دیگر، با انتساب این فجایع به طالبان، وحشتی عمیق از تصور تسلط طالبان بر حکومت را به مردم القا کنند تا عامه مردم، تحت هر شرایطی، خواهان حفظ همین حکومت فاسد و آلوده شوند.

اینکه جزما بگوییم کدام یک از این سه گروه، عامل فجایع اخیر هستند، احتمالا ممکن نیست، اما یقینا دست های پشت پرده این وقایع، از این سه گروه خارج نیست.

مطلب دوم اینکه: چرای، مشخصا بخش هایی از جامعه شیعه-هزاره، هدف چنین حملانی قرار می‌گیرند؟
من تصور میکنم صرفنظر از زیر ساخت های فکری و مبنایی که به برخی افراد یا گروهها اجازه می‌دهد انسان شیعه- هزاره را هدف مشروعی برای خود بداند، دو مسأله مهم دیگر نیز در این انتخاب نقش دارد.

۱. انسان شیعه-هزاره در جغرافیای افغانستان، توان دفاع از خود برابر چنین حملاتی را ندارد.
این کاستی، هم به لحاظ ابزار، و هم به لحاظ ساختار، کاملا قابل حس است.
از نظر ساختار، جامعه شیعه – هزاره فاقد تشکیلات منظم و قدرتمند و با برنامه ای برای حفظ خود است و حکومت نیز، در طی دو دهه گذشته، عمدا بر عمیق شدن چنین نقصی، پای فشرده ‌و در راستای آن تلاش ورزیده است..
از نظر ابزار نیز، مردم ما خالی دست ترین مردم این سرزمین هستند و در حالیکه عده ای حتی سلاحهای سنگین و نیمه سنگین خود را به رخ حکومت می‌کشند، ما حتی ممکن است در شرایط اضطرار، تفنگ چره ای هم نداشته باشیم.
به همین دلیل است که در هیچ جای مناطق شیعه – هزاره نشین افغانستان، مردم توانایی اعدام و به نمایش گذاشتن جسدهای مردار شده تروریست های دستگیر شده را ندارند (نظیر آنچه که مدتی پیش در کاپیسا اتفاق افتاد).
چرا که اولا تشکیلاتی قدرتمند برای ورود به چنین قضایایی نداریم، ثانیا امکانات لازم برای دفاع از خود را نداریم و ثالثا نسبت ما با حکومت و کیفیت حضور مان در قدرت به گونه ای نیست که اگر علیه تروریست ها ایستادیم، مغضوب واقع نشویم و وقایع بهسود، اتفاق نیفتد.

۲. ما، بر خلاف اینکه توان دفاعی مان ضعیف است، در مخته کردن و راه اندازی موج های رسانه ای، فوق العاده قوی هستیم.
هرکسی که پشت پرده این ترورهاست، نیک میداند که ما خودمان با فضاسازی های گسترده رسانه ای، اهداف تبلیغاتی آنها را بدون هزینه برایشان فراهم میکنیم.
بنابراین، این دو عامل، ما را مداوما در معرض چنین فجایعی قرار می‌دهد.

سوم : راه حل برون رفت از این وضعیت چیست؟

برای اینکه بتوانم به این پرسش پاسخ بدهم، مناسب است که ابتدا از یک نمونه یاد کنم.
حدود ده سال قبل، حوثی های یمن، اقلیتی بودند که در شرایطی مشابه امروز جامعه شیعه-هزاره افغانستان قرار داشتند.
از سویی، به شدت گرفتار تبعیض سیستماتیک حکومت (هم در توزیع عادلانه امکانات و هم در مشارکت سیاسی) بودند و از سوی دیگر، مداوماً توسط گروههای تروریستی افراطی همچون القاعده، مورد حمله قرار می گرفتند.
حوثیها، با رفع کاستی های خود و تشکیل جنبش انصار الله، هرچند که متحمل فشارهای فراوانی شدند، اما اکنون ورق را به گونه ای برگردانده اند که فعلا، قدرت اصلی در اختیار آنهاست و عوامل وابسته به رژیم سعودی، برای حفظ خود و یا مشارکت در ساختار سیاسی، باید با انصار الله کنار بیایند.

قدرت امروز انصارالله، ناشی از دو ابزار مهم است.
۱. تشکیلات منسجم
۲. سخت افزار دفاعی

در افغانستان نیز تنها راه خروج ما از بحران است، رفع کاستی هاست.
به بیان روشنتر، در دو حوزه باید اقدام قوی و جدی انجام داد.
۱. تهیه سخت افزار (ابزار دفاعی)
۲. ایجاد ساختار و تشکیلات
مسلح شدن، در جنگلی چون افغانستان که حتی حکومت رسمی آن یکی از متهمان کشتار افراد ملکی شمرده میشود، اولین اقدام لازم برای حفظ جان است.
اما از آن مهمتر، عبور از جریان های خانوادگی و شخصی تیکه داران قومی است که سرنوشت مردم را در در بازی منافع شخصی خود و فرزندان شان به معامله گرفته اند.
تا از این رهبران و احزاب خانوادگی شان عبور نکنیم و به یک جریان انقلابی ارزش محور که فراتر از قوم و نژاد و منطقه و سمت بیندیشد نرسیم، بعید است که بتوانیم از وضعیت کنونی خارج شویم

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟