صور خیال یا پرگار واقعیت
- انتشار: ۲۷ جدی ۱۳۹۷
- سرویس: دسته بندی نشده
- شناسه مطلب: 54644
تحقق عدالت، برابری و نهادینه شدن حقوق بشر و حقوق شهروندی، نیازمند عزم راسخ و راهحل بنیادین است. راه حل موردی و حل مشکلات فردی، شیوه مناست برای عمق زخمهای ناسور تبعیض و راهکار منطقی برای ترمیم رنجهای بیپایان بیعدالتی نیست. حتا اگر در کل یک بخش مثل آموزش عالی و مراکز علمی، اقدامی برای زدودن تبعیضهای ناروا روی دست گرفتهشود، با اینکه در ذات خود اقدام ستودنی است؛ اما گستره و ضخامت نابرابری در عرصههای مختلف دیگر، همچنان سرجای خود باقی خواهند بود.
بایستهترین راهحل آن است که اساسا قومیت بهعنوان مبنای حق و حقوق و توزیع قدرت از میان برداشته شود و بهجای آن حقوق شهروندی قرار گیرد. تا اصول سیاستگذاری و اساس حکمروایی بر این مبنا استوار نگردد، برای جامعه قومسالار، سخنگفتن و حرفزدن از عدالت، برابری، مبارزه با تبعیض، نهادینه کردن حقوق بشر و حقوق شهروندی لاف است و بزرگتر از دهان.
افغانستان تنها خانه چهار قوم نیست، خانه هر فرد افغانستانی است منهای قومیت. تکیه بر قدرت، انتفاع از امتیاز و بهرهمندی از امکانات در سطوح و لایههای مختلف، بهترتیب اولویت، حق انحصاری چهار قوم نیست، حق همه است. سرچشمه تبعیض همین است که ریاست جمهوری حق یک قوم باشد، معاونت اول حق دیگری و برای معاونت دوم، دو قوم دیگر رقابت کنند و گاهی هم برای ترمیم این مهندسی کج، از طرح معوج معاونت سوم سخن رانده شود.
برای رسیدن بهعدالت فراگیر، نخست باید این ساختار تبعیضآمیز قدرت، درهمبریزد، باید بستری فراهم آید که هر فرد شایستهای، از هر گوشهای این جغرافیا، بدون اما و اگر، امکان دست یافتن بههر مقام، منصب و موقعیتی را داشتهباشد.
شاید این تئوری در شرایط کنونی، بسیار رویایی بهنظر آید؛ ولی بدون تردید، مهندسی فردای برابر و عدالتفراگیر و رسیدن بهرفاه همگانی و آینده عاری از هرنوع تبعیض، در گرو همین ایده است، در غیر این، سالیان درازی، نسلهای این سرزمین، یکی پی دیگر معجون کشنده فقر، توسعهنیافتگی و نابرابری را سر بکشند و بر بستر تبعیض و بیعدالتی بخرامند و با شکمهای خالی مشتی ناله کنند و دستهای رجز تهی بخوانند.
داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)