صلح به مثابه هدف نه ابزار

  • انتشار: ۷ میزان ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهگوناگون
  • شناسه مطلب: 95268
روز جهانی صلح

متفکران برای یک جامعه آرمانی ویژگی هایی شمرده اند: ۱٫ عدالت ۲٫ نظم ۳٫ امنیت ۴٫ رفاه ۵٫ صلح ۶٫ آزادی و برخی هم به آنها ۷٫ برابری و ۸٫ برادری را افزوده اند.
متاسفانه کشور عزیز ما افغانستان در طی دهه های متمادی از همه این نعمت ها محروم بوده است. این روز ها نیز که مذاکرات به اصطلاح صلح بین الافغانی در قطر جریان دارد، امید چندانی برای صلح به دلائل زیر وجود ندارد:

  1. این مذاکرات در واقع «مذاکرات صلح» نبوده بلکه باید اسم آن را « مذاکرات تقسیم قدرت» گذاشت، به دلیل اینکه هیچ یک از طرفین مذاکرات به دنبال راه حلی برای پایان دادن به دهه ها درگیری و بی نظمی و ناامنی در جامعه افغانستان نیستند بلکه صلح را به مثابه ابزار به دست آوردن قدرت قرار داده اند.
  2. از نگاه قرآنی و دینی صلح با اصلاح ارتباط عمیق دارد، اگر جامعه و گروه و افرادی به دنبال صلح باشند و خودرا از نگاه فکری و عملی اصلاح نکنند، به صلح پایدار دست پیدا نخواهند کرد. «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُم»
  3. نگاه طرفین مذاکرات به یکدیگر با مبانی دینی سازگار نیست. از منظر قرآنی « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» طرفین درگیری برادران ایمانی یکدیگر اند و باید به دنبال صلح بر مبنای اصلاح باشند. در حالی که در مذاکرات قطر یک طرف دیگری را مزدور و دست نشانده آمریکا و غرب می داند، و طرف دیگر مذاکرات، مقابل خود را مزدور و نوکر پاکستان و …. می شمارد. ما در مقام داوری این نیستیم که واقعا این برداشت ها به چه میزان واقعیت دارد ولی باید طرفین درک کنند که طرف مقابل هم مسلمان است گرچه از نظر آنها مزدور کشور دیگری باشد و ما بر اساس مبنای قرآنی حق نداریم کسی را که به ما سلام می دهد، مومن و مسلمان ندانیم تا به اهداف دنیوی خود دست پیدا کنیم « وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‏ إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاهِ الدُّنْیا» چه برسد به کسانی که شهادتین می گویند و نماز می خوانند و….
  4. متاسفانه گرداننده صلح و پیشنهاد دهنده صلح در این مذاکرات افراد و کشوری است که نه از نظر عقلانی و نه از منظر شرعی صلاحیت برای اصلاح و آوردن صلح ندارد.
    عقلای جامعه جهانی می دانند که آمریکایی ها و مخصوصا شخص رییس جمهور این کشور صلح افغانستان را ابزار و دستاوردی برای خودش می خواهد نه برای آرامش ملت افغانستان.
    از سوی دیگر براساس مبنای قرآنی، برای صلح بین الافغانی باید جامعه مسلمین پیش قدم می شدند و از اهرم های سیاسی و اقتصادی خود برای پایان درگیری و آوردن صلح در افغانستان استفاده می کردند. ولی مع الاسف حقیقت مطلب اینست که اکثریت جامعه مسلمین و کشور های اسلامی خودشان یکی از طرف های منازعه و آب آوران معرکه در افغانستان اند و چنین توقعی فعلا غیر واقع بینانه است.
  5. صلح به مثابه هدف دو ویژگی عمده دارد: ۱٫ عادلانه است ۲٫ به دنبال عدالت و امنیت و آرامش است «فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا».
    صلح به مثابه ابزار یک ویژگی برجسته دارد؛ به دنبال کسب قدرت و آن هم از جنس انحصار قدرت است.
    در مذاکرات صلح قطر اگر طرفین به دنبال کسب قدرت و انحصار قدرت باشند، بر فرض که به این هدف خود هم به هر طریقی برسند؛ این نوع صلح دوامی نخواهد داشت و در آینده نه چندان دور گروه ها و اقوام و احزاب مختلفی برای رسیدن به حقوق خود، دست به اسلحه خواهند شد.
    طرفین مذاکرات به دنبال حذف هیچ قوم، مذهب و دینی نباشند زیرا حذف دیگران در جامعه اسلامی نه مبنای عقلانی دارد و نه مبنای دینی.
    امیر المومنین علی ع در نامه به یکی از والی هایش می نویسد: «وأشعِرْ قَلبَکَ الرَّحمَهَ لِلرَّعِیَّهِ ، والمحبَّه لَهُم ، واللُّطفَ بهِم ، ولاتَکونَنَّ علَیهِم سَبُعا ضارِیا تَغتَنِمُ أکلَهُم ؛ فإنَّهُم صِنفانِ : إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ»
    قلب خود را پر از مهر و محبّت و لطف نسبت به مردم گردان و مبادا براى آنان چون جانور درنده‌‏اى باشى که خوردنشان را غنیمت دانى؛ زیرا که مردم دو دسته‏‌اند : یا برادر دینى تو هستند و یا همنوع تو خلقت.
    بنابر این، امروز باید در مذاکرات صلح از دو چیز به شدت دوری کرد: ۱٫ صلح ابزاری ۲٫ صلح غیرعادلانه
    و دو چیز را با دل و جان پذیرفت : ۱٫ صلح واقعی ۲٫ حقوق عادلانه همه مردم افغانستان
    نکته آخر: تاریخ اسلام و مخصوصا صدر اسلام آیینه عبرتی برای همه مومنان است؛ در صلح حدیبیه پیامبر بزرگوار اسلام برای رسیدن به صلح واقعی نه ابزاری، از کلمه طیبه « بسم الله الرحمن الرحیم» و عنوان « رسول الله» که یکی نماد توحید و دیگری نماد نبوت بود گذشتند تا جامعه آن زمان، اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان به آرامش و امنیت برسند و تا وقتی که کفار مفاد صلح نامه را نقض نکردند به آن پایبند بودند و از آن به مثابه ابزار رسیدن به قدرت و مکنت استفاده نکردند، گرچه این صلح به قدرت و اقتدار مسلمانان منجر شد.

دکتر علی فتحی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟