سعادت جمعی مان را سخاوتمندانه قربانی شقاوت فردی و خانوادگی حاکمان مان میکنیم!
- انتشار: ۳ میزان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 95054
سخنان سرور دانش در مورد کارنامه سردمداران سدوزایی و محمدزایی، تشت رسوایی تاریخی این سرزمین بیتاریخ را از بام بلند ۲۵۰ سال حاکمیت استبداد قبیلهای، به زیر انداخت.
واکنشهای آمیخته با حس انتحار انبوه و دستهجمعی مدافعان مظالم رفته بر مردمان این آب و خاک از سوی ستمپیشگانی که پیوندهای خونی شان با بازماندگان معاصر خود، به ایجاد قداست قومیتی برای آنان انجامیده است، نشان داد که ما بهجای بهرهوری از خرد بازیابنده عوامل سیاهروزی امروز مان، در زنجیر اسارت بلاهت و بیخردی دیروزمان بستهایم.
این واقعیت تلخ و تباهیآور، در بیرحمانهترین شکل ممکن، این حقیقت را برملا میسازد که ما استعداد شگفتیانگیزی برای برتافتن مظالمی به مراتب بیشتر از مظالم پیشینیان خود برای ۲۵۰ هزار سال دیگر را داریم؛ زیرا برای ما هیچچیز مهمتر و مقدستر از حیثیت برساخته و بیبنیاد آبا و اجداد مان نیست.
به راستی که مردمانی عجیبتر از ما آفریده نشده است: ما سعادت جمعی مان را سخاوتمندانه قربانی شقاوت فردی و خانوادگی حاکمان مان میکنیم.
از اینان باید پرسید اگر آنان دیکتاتور و ستمگر نبودهاند، چرا ما امروز اینقدر واگرا و گدا و ستمکش هستیم؟ آیا غیر از این است که مصائب امروز ما میراث مظالم دیروز آنان است؟
راحل موسوی
نظرات(۰ دیدگاه)