ستایشگر زندانبانان خویشیم!
- انتشار: ۱۲ قوس ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 100403
بنابه روایتهایی در سال ۱۷۶۰ میلادی، بردگان در جزیره جاماییکا دست به شورش بزرگ زدند، این شورش به تدریج به موج گسترده ای از شورش بردگان در دیگر نقاط گردید. شکل گیری ساختارهای جدید جوامع شهری اروپایی نیز و ظهور دولتهای دولت مدرن سبب شد که افکار عمومی متوجه اعتراض و شورش بردگان گردد. دولتهای جدید دریافتند که دیگر نمیتوان با حفظ نظام برده داری و شیوه کهن، و بیتوجهی نسبت به افکار عمومی از نظام برداری دفاع کرد و آن را نگهداشت. با لغو خرید و فروش برده در انگلستان و آمریکا در سال ۱۸۰۷ میلادی، دوره کلاسیک برده داری به پایان رسید. اما واقعیت ماجرا نیز چنین بود؟ خیر، واقعیت آن بود که پدیده برداری هرگز به طور کامل از میان نرفت، بلکه نظام برده داری از شکل کهن و کلاسیک به شیوه مدرن، متناسب با شرایط جدید و مناسبات تازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی تغییر شکل داد.
امروزه هرچند از لغو نظام برده داری کلاسیک سخن گفته میشود و از آن بعنوان یک روزجهانی تجلیل میشود، ولی همانگونه که گفته شد شواهد و واقعیتها حاکی از آنست که نظام برده داری بطور کامل از میان نرفته است، بلکه تغییرشکل داده است. جهان بشری امروز با نوع بسیار پیچیده، نامحسوس و گمراه کننده ای ا زنظام برده داری دست بگریبان است که از آن بعنوان برده داری مدرن میتوان یاد کرد.
بردهداری مدرن چیست؟ برای برده داری تعاریف گوناگونی ارایه شده است که چکیده آن عبارتست از وضعیتی که در آن فرد و افرادی مجبور اند که در ازای درآمد بسیار ناچیز، حتی رایگان و در شرایط احتمالا نامطلوب به کارهایی برای منافع فرد یا افراد دیگر، اداره و سیستم دیگر و حتا دولتهایی تن در دهد، و برای گریز و نجات از این وضعیت نامطلوب هیچ مفری وجود نداشته باشد. در برده داری مدرن با اشکال مختلف (جنسی، اقتصادی، فکری، اجتماعی،جسمی و…) ممکن است زنی در جامعه و محیطی مجبور به تن فروشی گردد که درآن جامعه و محیط داعیه حقوق زن و آزادی زن از هرجایی دیگر بلند ترباشد؛ یا کارگری دریک کارگاه و شرکت به کارگرفته شود که برحسب ظاهر تمام امکانات و تسهیلات زندگی و حتا معاش بلند نیزبرایش فراهم باشد، و صاحب کارگاه و شرکت یکی از اعضای یک نهاد حقوق انسانی باشد، ولی کارگرش مجبور است بیست برابر برده سابق به تولید انبوه و پذیرش اجبارهای که براو تحمیل میگردد تن در دهد؛ شدیدترین و فاجعه بارترین وجه برده داری مدرن نسبت به زنان و کودکان است. زنان و کودکانی که مجبور اند به کارهای اجباری و ناخواسته تن بدهند، یا به ازدواجهای اجباری و زودرس وادارشوند، یا این که در بازارقاچاق دست به دست و معامله شوند.
در نظام برده داری مدرن، انسانها از هر قشر و طبقه ای بگونه بسیار هوشمندانه و سیستماتیک از سوی طبقه جدید برده دار در حالی به بردگی کشیده میشوند، که برده دار نقابهای جدید بر چهره دارد و سازمانهای عریض و طویل ملی و بینالمللی از او حمایت میکنند و گوش به فرمان او هستند، و دهها سند و پروتکل حقوق سیاسی و اجتماعی را نیز در دست دارد. به تعبیر دیگر برده داری مدرن، برخلاف نظام برده داری کلاسیک که فقط تن برده را تسخیر میکرد و از او بیگاری میکشید، در نظام بردگی جدید برده داران مدرن افزون بر جسم، بر روح و روان، فکر و عقیده، بر فرهنگ و مناسبات برده و جامعه ای که در آن زندگی میکند حس مالکیت دارد و با روشهای پنهانی و آشکار او را مدیریت و کنترل میکند. دربرده داری مدرن، انسانها در ظاهر آزاد اند که چه فکر کنند، برچه اعتراض کنند، چه چیزی را انتخاب کنند، اتحادیه و سندیکا و سازمان تشکیل دهند، حتا بر علیه ارباب خود به دستگاه مستقل قضایی شکایب ببرند، از تسهیلات زندگی برخوردار شوند، از حق بیمه سلامتی و بیکاری بهره ببرند، به تحصیلات عالی دست بیابند و متخصص و بوروکرات شوند و… اما همه اینها کنترل شده و مدیریت شده در فضایی است که برده داران نوین بر آن سیطره دارند و چهارچوب آن را مشخص ساخته اند. یکی از مصداقهای آشکار اما خطرناک بردگی مدرن اینست که همه انسانها را در برابر بت “سرمایه” یا “پول” به عبودیت کشانده است. نظام سرمایه داری با چهرههای رنگارنگ و افکار متفاوت، کاری نموده است که یک اسکیموی قطب شمال را وادار میسازد که باید از شرکت تولیدی یخچال سازی اروپا و امریکا، یخچال بخرد و در برابر آن ماهیهای قطب را در اختیار تولید کنندگان کارخانه تولید کنسرو ماهی قرار دهد؛ یا به جامعه افریقایی که نان برای خوردن ندارد و ممکن است یک کیلومتر سرک درست هم نداشته باشد، بر ذهن و روان او تلقین کند که موتر آخرین سیستم تولید شده فلان کمپنی را بخرد تا ابهت او را بعنوان رئیس قبیله یا رئیس جمهور نشان دهد، اما در مقابل امتیاز استخراج معادن طلا و …. به فلان کمپنی بدهد.
نظام برده داری مدرن امروز افسونی را بکار برده است که بردههای مدرن به برده بودن خود افتخار میکنند و داوطلبانه سرمایههای مادی و انسانی خود را به پای برده داران مدرن دو دستی تقدیم میکنند. در نظام برده داری مدرن دیگر ضرورت به بردههای بی سواد نیست که فقط سنگهای بزرگ را جا بجا سازند و کارهای شاق را انجام دهند؛ بلکه نیاز به بردههای جدید تحصیلکرده دارای سند ماستری و داکتری و مهندسی است که با فنون و مهارت و اختراعات جدید کارهای چند برابر شاقتر از گذشته را انجام میدهند. در نظام برده داری مدرن دیگر لازم نیست که یک برده دار از آنسوی اقیانوسها به این سوی جهان بیاید و خطرها و سختیها را متحمل شود، بلکه افراد و سازمانهای وابسته به نظام برده برداری مدرن در این جامعهها هستند که با استفاده از آخرین دانش مدیریتی سازمانها و انجوهایی را ایجاد و بسود شان فعالیت نموده و برده استخدام میکنند.
بنابراین ویژگی عمده برده داری مدرن، بردگی فکری است که برده داران مدرن افراد و دستگاههای عظیم تولید فکر، فرهنگ، اقتصاد، سیاست را نیز در اختیار دارند که با تولید نخبگان برده، و در اختیار داشتن ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای پیشرفته، نظام بردگی مدرن را در جهان نو توجیه و بر افکارعموم تحمیل سازند.
بنابراین تا زمانی که جامعه بشری در یک روند مستمر و پیگیرانه به حقوق انسانی خود آگاه نگردد و این آگاهی بدل به خودارادیت قوی فردی و جمعی نشود، نظام برده داری در هردوره تاریخی به تناسب ابزارو روشهای تولیدی و مناسبات اجتماعی وجود خواهد داشت، و نظامهای فکری و سیاسی گوناگون خود را نیز باز تولید خواهد کرد تا بردگان به ظاهر آزاد و برخوردار از تنعمات زندگی، اما اسیر دردایره و قفس طلایی که برده داران مدرن برایش ساخته اند، ستایشگر زندانبانان و اربابان نوین خود باشند.
شکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)