زندگی نامه شمر بن ذی الجوشن لعنه الله علیه

  • انتشار: ۲۰ دلو ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 77189

اگر می‌خواهید با زندگی نامه شمر، یکی از منفورترین چهره‌های تاریخ آشنا شوید پس برای دقایقی با اطلس پلاس همراه باشید. شمر از جمله بزرگان قبیلهٔ هوازِن بود که به دلیل نقشی که در واقعه عاشورا ایفا کرد از جمله چهره‌های بسیار منفور در نزد شیعیان محسوب می‌شود. در منابع اهل سنت نیز از شمر به دلیل مشارکت در قتل امام حسین (ع) با نکوهش یاد می‌گردد. وی در برافروختن آتش جنگ در روز عاشورا نقش به سزایی داشت.

نسب‌شناسی شمر

شِمر بن ذی الجَوْشَن یا «ابوسابغه» از جمله تابعین و بزرگان قبیلهٔ هَوازِن بود. از وی به این دلیل که از خاندان «ضِباب بن کلاب» تیرهٔ «بنی عامر بن صَعْصَعَه» بود با نسب‌هایی همچون عامری، ضِبابی و کلابی یاد نموده‌اند. دربارهٔ تاریخ به دنیا آمدن وی اطلاعات چندان موثقی در دسترس نیست.

زندگی نامه شمر

پدر شمر «شُرَحبیل بن اَعْوَر بن عمرو» نام داشت که او را ذی الجوشن می‌خواندند. شماری علت نام گذاری وی به این لقب را برآمده بودن سینه وی می‌دانند. همچنین بر اساس روایتی نام وی «جَوشن بن ربیعه» بود. پدر شمر به درخواست حضرت محمد (ص) برای پذیرفتن دین اسلام توجهی نکرد، اما بعد از فتح مکه بوسیله مسلمانان، و شکست مشرکان، وی به دین اسلام گروید. اطلاعات قابل توجهی دربارهٔ مادر وی در منابع تاریخی مربوط به زندگی نامه شمر وجود ندارد، تنها گفته می‌شود که در واقعه عاشورا، حضرت امام حسین (ع) در پی اهانت شمر، او را فرزند زن بُزچران خطاب نموده‌است.

زندگی نامه شمر

بر اساس شماری از منابع تاریخی که به زندگی نامه شمر پرداخته‌اند، وی از جمله یاران حضرت امام علی (ع) محسوب می‌شد. گفته می‌شود که او در جنگ صفّین، حضرت امام علی (ع) را یاری نمود و صورت وی در نبرد با «اَدهم بن مُحرِز باهِلی» از سپاهیان شام به شدت زخمی شد. وی در سال‌های بعد از حضرت امام علی (ع) روی برگرداند و در جمله دشمنان اهل بیت درآمد.

شمر در زمان دستگیری «حُجر بن عَدی» از صحابه حضرت محمد (ص) و از یاران حضرت امام علی (ع) و حضرت امام حسین (ع) در سال ۵۱ هجری قمری، از جمله اشخاصی بود که نزد «زیاد بن ابیه» شهادت داد که حجر به دلیل سرپیچی از فرمان معاویه بن ابی‌سفیان در لعن حضرت علی (ع) مرتد شده و موجب آشوب در شهر گردیده‌است.

بر اساس منابع تاریخی وی در وقایع مختلف به دنبال سود شخصی خود بود و برای رسیدن به آن از هیچ عمل زشتی دریغ نمی‌کرد. راویان تاریخی وی را مردی ابرص و زشت‌روی توصیف نموده‌اند.

شمر بن ذی الجوشن در حادثهٔ عاشورا نیز از جمله قاتلان و مسببان شهادت حضرت امام حسین (ع) بود. امام حسین در روز عاشورا به شمر گفت: «رسول خدا راست گفت که گویا سگ سیاه و سفیدی را می‌بینم که خون اهل بیتم را می‌آشامد».

نقش شمر در واقعه عاشورا

بخش مهم زندگی نامه شمر مربوط به واقعه عاشورا است. هنگامی که «مسلم بن عقیل» در سال ۶۰ هجری قمری به نمایندگی از حضرت امام حسین (ع) وارد کوفه شد، شمر جزو اشخاصی بود که از سوی «عبیدالله بن زیاد»، حاکم کوفه، مأموریت یافت تا مردم کوفه را از گرد مسلم پراکنده کند. شمر در سخنانی مسلم بن عقیل را فتنه‌گر خواند و مردم کوفه را از سپاه شام ترساند.

بعد از اینکه حضرت امام حسین (ع) به سرزمین کربلا رسید، «عمر بن سعد»، فرمانده لشکر کوفه، به دنبال دوری از جنگ و خونریزی و همچنین پیدا کردن راه حلی مسالمت آمیز بود، ولی شمر بن ذی الجوشن، «عبیدالله بن زیاد» را که گفته می‌شود با تصمیم عمر بن سعد موافقت کرده بود، به جنگ با حضرت امام حسین (ع) تشویق نمود.

در عصر روز نهم ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، شمر بن ذی الجوشن با همراهی ۴ هزار سپاهی و نامه تهدیدآمیز ابن زیاد که خطاب به عمر بن سعد نوشته شده بود، وارد کربلا شد. بر اساس منابع تاریخی عمر بن سعد با مشاهده این نامه، به شمر گفت «کاری را که در آن امید صلاح بود تباه کردی». در نتیجه عمر بن سعد فرمان عبیدالله بن زیاد مبنی بر گرفتن بیعت از امام حسین (ع) یا جنگ با وی را قبول کرد و بدین ترتیب شمر از سرداران سپاه عمر سعد شد.

در پی شهادت اصحاب حضرت امام حسین و هنگامی که دشمنان به سمت خیمه‌های اهل بیت حمله کردند شمر نیزه ای را در خیمه امام حسین فروبرد و فریاد برآورد که آتش بیاورید تا این خیمه را همراه با اهلش به آتش بکشم. امام حسین وی را مورد نفرین قرارداد. وی بار دیگر در عصر عاشورا و پیش از شهادت امام حسین، می‌خواست خیمه امام و اهل بیتش حمله نماید، اما امام وی را از این کار برحذر داشت.

شمر در روز عاشورا دستور داد تا کمان داران بدن امام حسین را هدف قرار دهند. وی سپس فرمان حمله به امام را صادر کرد. دربارهٔ شخصی که سر مبارک حضرت امام حسین را از تن جدا نمود، روایت‌های مختلفی نقل شده که در شماری از آن‌ها به شمر اشاره شده‌است. به گفتهٔ محمد بن عمر واقدی، شمر امام حسین (ع) را کشت و با اسب خود بدن ایشان را لگدکوب کرد. در بعضی از روایت‌ها نیز گفته شده که وی بر سینهٔ امام نشست و سر ایشان را جدا نمود. شمر همچنین قصد داشت امام سجاد (ع) که در بستر بیماری بود را نیز به قتل برساند، اما شماری مانع وی شدند.

پس از واقعه عاشورا قبیلهٔ هوازن، به رهبری شمر، سر ۱۲ یا ۲۰ تن از شهدای عاشورا را برای خوشایند حاکم کوفه به نزد ابن زیاد برد. وی همچنین اسرای کربلا و سرهای شهدا به نزد یزید در شام برد و در آن جا سخنان زشتی دربارهٔ امام حسین و شهدای کربلا بیان داشت. گفته می‌شود شمر پس از بازگشت به کوفه نماز می‌خواند و از خدا طلب بخشش می‌نمود و در توجیه قتل امام حسین می‌گفت که از امرای خود فرمان برده‌است.

سرانجام زندگی نامه شمر

با آغاز قیام مختار ثقفی در سال ۶۶ هجری قمری، شمر بن ذی الجوشن در جنگ علیه وی اشتراک نمود اما وی و دیگر امرای اموی در جنگ جَبّانه السَبیع از مختار شکست خوردند. در نتیجه شمر از کوفه فرار کرد و مختار شماری را به همراه غلام خود در پی وی فرستاد.

شمر با کشتن غلام مختار به قریه ساتیدَما فرار کرد و سپس به قریه کلتانیه در میانه شوش و روستای صَیمره رفت. شمر از آنجا نامه‌ای برای «مُصعَب بن زبیر» نوشت که دشمن مختار بود، ولی شماری از سپاهیان مختار، وی را به محاصره خود درآوردند و به زندگی شمر پایان دادند و سر وی را برای مختار فرستادند. مختار هم سر شمر بن ذی الجوشن را برای «محمد بن حنفیه» فرستاد.