راهبرد آینده آمریکا در قبال داعش/تقسیم به گروه های کوچک

  • انتشار: ۲۵ سرطان ۱۳۹۶
  • سرویس: بین المللسیاست
  • شناسه مطلب: 26451

نیروهای داعش پس از اینکه سرزمینهای اشغال شده خود را در عراق و سوریه از دست دادند، با مدیریت سرویسهای اطلاعاتی غرب و متحدان منطقه ای آنها، در قالب گروههای کوچک در مناطق مختلف، فعال خواهند شد.
از ادغام با دیگر گروه ها همچون جبهة النصرة تا اشغال بخش های وسیعی از سوریه و عراق؛ از اخذ کمک های تسلیحاتی از کشورهای مختلف تا مورد حمله واقع شدن توسط ائتلاف بین المللی که در ظاهر هدف آن مبارزه با داعش بود، بخشی از فراز و فرودهای آن است. این مجموعه تروریستی امروز در شرایط بحران به سر می برد؛ چرا که درعرصه میدانی در عراق و سوریه شکست های مهلکی را متحمل شده و این امر باعث تضعیف روحیه هرچه بیشتر اعضای آن شده است. از سوی دیگر با توجه به خبرهایی که از منابع مختلف به گوش می رسد خلیفه خود خوانده دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به هلاکت رسیده است که این امر بحران جانشینی و آینده داعش را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.

سؤال اصلی که در این شرایط مطرح می شود این استف که آینده داعش به چه سمت و سویی سوق پیدا خواهد کرد؟ آیا شکست این گروه تروریستی در زمین عراق و سوریه به معنای فروپاشی این مجموعه خواهد بود؟ آیا کشورهای ایجاد کننده داعش و حامیان غربی- عربی آن تصمیم به انحلال و فروپاشی این گروه گرفته اند، تا در پس آن مدال مبارزه با تروریسم را از آنِ خود کنند؟ آیا تصمیم ایالات متحده آمریکا در ناامن کردن منطقه به نفع رژیم صهیونیستی تغییر استراتژیک کرده یا صرفاً تغییری تاکتیکی محسوب می شود؟

در پاسخ به سؤالات فوق باید ابتدا اهداف غرب از شکل گیری داعش را مرور کرد و سپس باتوجه به شرایط کنونی تصمیمات احتمالی غرب برای آن را با توجه به اهدافی که از تأسیس داعش داشته است، مورد بررسی قرار داد. به طور کلی اهداف غرب از شکل گیری داعش را می توان در محورهای زیر دسته بندی کرد:

سرمایه گذاری تجاری- اقتصادی

ایجاد ناامنی فزاینده در منطقه غرب آسیا محیط بحرانی منطقه را به بازار مصرف تسلیحات تبدیل می کند. در این راستا ایجاد گروه های تروریستی برای شکل گیری ناامنی ضروری است.

تأمین امنیت رژیم صهیونیستی

مسئله فلسطین همواره یکی از دغدغه های مهم جهان اسلام بوده است. بر این اساس دشمنان همواره تلاش کرده اند، تا این مسئله را از دستور کار کشورهای اسلامی خارج کنند. بر همین مبنا لازم است، تا کشورهای اسلامی مشغول به مسائل داخلی خود باشند تا رژیم صهیونیستی بتواند در آرامش به سر برد. یکی از مؤثرترین اقدامات برای مشغول کردن جهان اسلام ایجاد مجموعه های تروریستی است، تا در ورای ناامنی حاصل از آن مجالی برای پرداختن به موضوع فلسطین نباشد. از این منظر ضرورت شکل گیری چنین مجموعه هایی که هدفی جز ایجاد ناامنی ندارند مشخص می شود.

مبارزه با اسلامگرایی در غرب

اسلام گرایی با صبغه ایدئولوژیک و نقش جهاد و مبارزه در آن همواره به عنوان خطری برای غرب مطرح بوده است. گرایش به اسلام در جوامع غربی سبب شد، تا سایه ترس بر پیکره نظام های سکولار فراگیر شود. از این رو لازم بود چهره اسلام مخدوش شود و مسلمانان افرادی وحشی و به دور از تمدن نشان داده شوند. بنابراین ایجاد گروه هایی که خشونت را به صورت فزاینده در دستور کار خود قرار می دهند بهترین راهبرد برای رسیدن به چنین هدفی بود. از این رهگذر شکل گیری گروه هایی همچون داعش قابل توضیح است.

باتوجه به اهدافی که ذکر شد هدف آمریکا از شکل گیری گروهی افراطی به نام دولت اسلامی عراق و شام و تجهیز آن قابل توجیه است. اما آمریکا که داعیه دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم را همواره داشته است، نمی تواند در برابر وحشی گری های داعش در افکارعمومی جهان سکوت اختیار کند. بنابراین با تشکیل ائتلاف ضد داعش تلاش دارد تا به صورت ظاهری خود را پیشگام مبارزه با تروریسم معرفی کند. از سوی دیگر تحولات میدانی در عراق و سوریه و پیروزی های چشمگیر محور مقاومت در مقابل تروریست های تکفیری داعش سبب شد تا تاریخ انقضای این مجموعه برای مؤسسین غربی و حامیان عربی آن فرا رسد. از این رو به نظر می رسد راهبرد غرب به سردمداری آمریکا در تداوم مسیر داعش دچار تغییر و دگرگونی شود. این تغییر باید از یک سو متضمن تأمین منافع آمریکا در محیط خاورمیانه باشد و بتواند همچنان این منطقه از جهان را به صورت بازار مصرفی تسلیحات آمریکا حفظ کند و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی را تضمین نماید و از سوی دیگر برخلاف داعش که تیغ آن جسم کشورهای غربی را نیز مجروح کرد خطرات کمتری برای غرب به همراه داشته باشد.

بر این اساس یکی از محتمل ترین سناریوها برای توصیف آینده داعش، نابودی و تجزیه آن به گروه های کوچک تروریستی است. این راهبرد علاوه بر آنکه منافع و اهداف آمریکا را تأمین می سازد سبب می شود تا سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و متحدان آن کنترل بیشتری بر آنها داشته باشند و از سوی دیگر محور مقاومت را با مشکلات بیشتری مواجه می سازد. در توضیح این مسئله باید گفت، ایجاد گروه های کوچک تروریستی به منزله تثبیت نا امنی در این منطقه خواهد بود چراکه این گروه ها با در نظر گرفتن اهداف متشتت به ائتلاف پایدار دست نمی یابند و همواره بر سر منافع با یکدیگر در تضاد و تقابل خواهند بود.

این راهبرد گامی واقعی برای تجزیه منطقه به مناطق کوچک است. از سوی دیگر اگر یکی از این گروه ها بنای مخالفت با آمریکا را پیش بگیرد توسط گروه های دیگر به راحتی مورد هجوم قرار می گیرد. علاوه بر این گروه های کوچک توانایی کمتری برای انجام عملیات تروریستی در غرب را خواهند داشت و این خود فی نفسه مطلوب غرب است، اما از نظر محور مقاومت شکل گیری گروه های کوچک تروریستی خطرناک تر از وجود یک گروه تروریستی است؛ چرا که وجود گروه های کوچک سبب می شود تا مرکز فرماندهی آنها مختلف بوده و به صورت چند مرکزی اداره شوند. در این حالت مراکز فرماندهی وجود خواهند داشت که هرکدام جدای از دیگری عمل می نماید. بر این اساس قدرت و تمرکز محور مقاومت به جای مقابله با یک گروه صرف مقابله با گروه­های مختلف می شود.

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟