رابطه روسیه و ناتو در سخت ترین شرایط تاریخی خود
- انتشار: ۱۵ اسد ۱۳۹۶
- سرویس: بین الملل
- شناسه مطلب: 28298
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، اتحادی متشکل از 26 کشور از آمریکای شمالی و اروپا است، که با امضای پیمان آتلانتیک شمالی در 4 آپریل 1949 بین 10 کشور اروپایی، کانادا و ایالات متحده آمریکا در واشنگتن، تأسیس شد.
در پی آن پس از فروکش کردن آتش جنگ جهانی دوم کشورهای آمریکا و شوروی که نای ادامه حیات داشتند، به رقابت با هم پرداختند؛ صحنه اصلی این رقابت نیز قاره اروپا واقع شد و با تقسیم آلمان به دو کشور آلمان شرقی و غربی، تقسیم اروپا به دو اردوگاه شرق و غرب، شکل عملی به خود گرفت.
اروپای ویران شده به هیچوجه توان رویارویی و ایجاد سد نفوذ در مقابل سیاستهای توسعهطلبانه شوروی را نداشت. در واقع، ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی آن، سازمان ناتو را به وجود آوردند تا در مقابل اتحاد شوروی و گسترش کمونیسم به اروپای غربی مانعی ایجاد نمایند.
اما با گذشت چند دهه از فروپاشی شوروی و علیرغم اتخاذ رویکرد همسو روسیه در حوزه های اقتصادی با غرب، همچنان این کشور مهمترین خطر برای اعضای ناتو به شمار میآید از این رو «ینس استولتنبرگ» دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی با انتقاد از روسیه به اتهام نقش این کشور در بحران و دخالت در کشورهای اروپایی، و با اشاره به روابط میان این ائتلاف نظامی و مسکو در سختترین شرایط خود از زمان جنگ سرد و مناسبات اتحادیه اروپا و روسیه و به دنبال وضع تحریمهای اروپا علیه مسکو وارد فاز تازهای شده است.
در این میان پیگیری سیاست گسترش به شرق از سوی ناتو و همچنین تلاش اعضای پیمان آتلانتیک شمالی مبنی بر استقرار نیروهای واکنش سریع در قسمتهایی از خاک اروپا منجر به ایجاد گارد بسته کاخ کرملین در مقابل ناتو شده است. بحران اوکراین نیز به قوت خود باقیست و چشماندازی برای حل و فصل آن در سال جدید میلادی وجود ندارد. به دنبال وضعیت ترسیم شده، پاشنه آشیل مناسبات روسیه و اروپا به22 کشور عضو اتحادیه اروپا در ناتو باز میگردد. همین مسئله منجر به نظامی شدن سیاستهای کلان اتحادیه اروپا در حوزه امنیت بینالملل شده است.
از سوی دیگر، در مناقشه صورت گرفته، میان روسیه و ناتو بر سر اوکراین، اتحادیه اروپا نقش کلیدی و فزایندهای ایفا کرده و پس از وقوع مناقشه اوکراین، مقامات اروپایی در کسوت اعضای ثابت ناتو، علیه مسکو موضعگیری کردند و تحریمهایی را علیه روسیه وضع نمودند.
این در حالی است، که تهدیدات علیه روسیه در همه جبههها در حال فزونی است؛ اما از طرف دیگر افزایش حضور نظامی روسیه در جبهههای مختلف آشکار است؛ حتی اگر که مقاصدش آشکار نباشد این ائتلاف یعنی ناتو در مواجهه با تلاشهای روسیه برای افزایش قابلیتهای نظامی خود تقریباً در همه سطوح آماده میباشد و کشورهای همپیمان در ناتو در پی پیشگیری از تکرار اقدامی مشابه با مداخله نظامی کرملین در شبه جزیره کریمه و شرق اوکراین هستند، با وجود آنکه نیات روسیه لزوماً مشخص نیستند، اما جسارت نظامی فزاینده این کشور غیرقابل انکار است و آنها تهدید را بر طبق دو عنصر مهم تعیین میکنند؛ یکی قابلیت و دیگری نیت، که در این ارتباط باید گفت: بیتردید روسیه در حال گسترش قابلیتهایش هم در حوزه متعارف و هم در حوزه هستهای است؛ با این حال نیتهای کرملین کمتر مشخص است و در ارتباط با نیت آنها پالسهای چندان مشخصی نیست.
علاوه بر این حرکت ناتو در سال 2015 مبنی بر گسترش به شرق اروپا منجر به خشم و نارضایتی مسکو گردید. در دکترین و چشمانداز سیاست خارجی مسکو گسترش ناتو به شرق خط قرمزی محسوب میشود، که گذار از آن تحت هیچ عنوانی برای مقامات روسی موضوعیت ندارد. واسطهگری برخی بازیگران اروپایی میان ناتو و اتحادیه اروپا نیز به علت عضویت آنها در ناتو نتوانست پاسخگو باشد به عنوان مثال آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در برهههایی سعی کرد، در کسوت یک واسطهگر و میانجی، میان ناتو و مسکو عمل کند، اما در عمل نتوانست این نقش آفرینی را ایفا کند. حتی تلاش سوسیال دموکراتهای کابینه ائتلافی مرکل نیز نتوانست در این خصوص کارساز باشد. نکته دیگر در زمینه مناسبات دوجانبه اتحادیه اروپا و مسکو به تحریمهایی باز میگردد، که اروپای واحد علیه روسیه وضع کرده است. در سال 2015 میلادی این تحریمها تمدید شد، با این حال مقامات اروپایی اذعان کردهاند که در سال 2016 میلادی این تحریمها ادامه نخواهد یافت؛ اما مجدداً در سال 2017 نیز تمدید گردید. بر این اساس اصل مناقشه میان طرفین به قوت خود باقی خواهد ماند. بنیادین بودن اختلافات موجود میان ناتو و روسیه و جنس ژئوپلیتیکی و استراتژیکی این اختلافات، مانع از حل و فصل سریع و آسان آنها خواهد شد.
در نهایت باید گفت، دخالت ایالات متحده آمریکا در مناقشه مسکو و اتحادیه اروپا واشنگتن را از طریق لندن و بعضاً پاریس و برلین در صدد برآورده است، تا این مناقشه را زنده نگاه دارد. هم اکنون نشانهای دال بر بازگشت ناتو از تصمیمهای جنجالی خود مبنی بر گسترش به شرق وجود ندارد. ضمن آن که موضوع اوکراین نیز مستلزم عقبنشینی طرفین از مواضع اولیه خود است. نشانه این عقبنشینی نیز در رفتارهای مسکو و ناتو مشاهده نمیشود. ناتو به عنوان مولد بحران و کنشگر اولیهای که منجر به ایجاد بحران در اوکراین شد، در صدد است معمای اوکراین را با گسترش این سازمان به شرق گره بزند. این در حالی است که «سرگی لاوروف»، تأکید کرده است، که گسترش ناتو به شرق منجر به بر هم ریختن معادلات و چهره ژئو استراتژیکی اروپا خواهد شد. بدیهی است، که در چنین فضایی دیالوگ شکل گرفته میان روسیه و اتحادیه اروپا، محدود به حل و فصل بحرانهای اقتصادی پیش آمده و در چنین معادلهای اصل مناقشه به قوت خود باقی خواهد ماند. کلیت مناقشه اتحادیه اروپا و مسکو به دلیل گره خوردگی آن به سیاستهای خطرناک ناتو از جمله گسترش این مجموعه به شرق اروپا در سال 2016 میلادی به قوت خود باقی خواهد ماند، در این خصوص ممکن است از رفع تحریمهای مسکو توسط اتحادیه اروپا تعبیر به تنشزدایی شود، اما این تنشزدایی روبنایی نمیتواند منجر به حل اختلافات و مناقشات زیربنایی شکل گرفته میان طرفین شود.
نظرات(۱ دیدگاه)