دورنمای سیاست خارجی ترکیه؛ ایا آغاز نماد گرایی به معنای پایان اتاتورکیسم است؟

  • انتشار: ۲۴ سنبله ۱۳۹۹
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 94643

نمادگرایی در سیاست خارجی ترکیه از ابتدای دولت اردوغان نقش پررنگی داشته است که تبدیل ایاصوفیه از موزه به مسجد، تازه‌ترین اقدام انقره در این چارچوب به شمار می‌رود.

این اقدام که با واکنش کشورهایی نظیر آمریکا، یونان و قبرس، کلیسای ارتدکس روسیه و بسیاری از مسیحیان کشورهای مختلف دنیا روبه‌رو شده، از دید بسیاری از کارشناسان ترکیه در راستای «نمادگرایی» یا بهره‌گیری اردوغان از نمادهای هویتی و مذهبی برای پیشبرد سیاست‌های توسعه‌طلبانه تفسیر می­شود. فارغ از این‌که لفظ «نوعثمانی‌گری» را بتوان برای سیاست‌های انقره بکار برد یا خیر، به نظر می‌رسد اردوغان در حال تدارک و تقویت قدرت نرم نوینی برای دولتی است که یک‌بار در انتخابات شهرداری‌ها صندوق‌های رأی را به رقیب غرب‌گرای خود واگذار کرده است.

تغییر کاربری ایاصوفیه و حضور شخص اردوغان در این مسجد و سخنان رئیس امور دیانت ترکیه نشان می‌دهد این اقدام می‌تواند آغازکننده حرکت‌های نوینی برای نقش‌آفرینی‌های گسترده در غرب آسیا و شمال آفریقا باشد. پیش از این نیز در اظهارنظرهای مسئولان ترکیه بارها مناطق شمالی عراق و سوریه به عنوان وطن ترکی خوانده شده و درباره آن ادعاهایی را مطرح کرده‌اند. نگاه دقیق به روند این دست اقدامات، نشان می‌دهد نمادگرایی به عنوان تلاش برای بازگشت به عناصر تاریخ‌ساز ترکیه که اغلب آن‌ها از درون امپراتوری عثمانی بیرون می‌آید، یکی از اهداف انقره در اعمال سیاست‌های خود در منطقه به شمار می­رود. ازاین‌رو تغییر کاربری ایاصوفیه، بهانه‌ای برای پرداختن به این پرسش است که نمادگرایی چه جایگاهی در سیاست خارجی ترکیه دارد؟ برای پاسخ به این سؤال بررسی موارد ذیل حائز اهمیت است.

ترکیه امروز از یک چالش هویتی میان غرب‌گرایی و نوستالژی امپراتوری عثمانی رنج می‌برد. این چالش باعث شده است تا علاوه بر تلاش برای حضور در اتحادیه اروپا، عثمانی‌‌گرایی نیز در سه مفهوم ترک‌گرایی، اسلام‌گرایی اخوانی و کردهراسی در سیاست خارجی این کشور تبلور یابد.

اردوغان به دنبال ایجاد گفتمان عثمانی‌گرایی تلاش دارد تا ژئوپلیتیک هویتی خود را از منطقه ترک‌زبان به منطقه اسلام سنی تسری ببخشد. در این میان، شمال سوریه، شمال عراق، شمال لبنان و شمال غرب ایران به‌عنوان پایه اصلی این قلمروخواهی هویتی به شمار می‌آید. تحولات بیداری اسلامی که به قدرت‌گیری اخوان المسلمین مصر و تونس و آغاز ناآرامی‌ها در سوریه انجامید، اردوغان را به طمع ایجاد منطقه نفوذ و تجزیه شمال سوریه انداخت؛ لذا با حمایت همه‌جانبه از ارتش آزاد و جبهه النصره تلاش کرد تا دولت سوریه را ساقط و قلمرو نفوذ ترکیه را در سوریه گسترش دهد.

از طرف دیگر حمایت از اقلیت ترکمن عراق در شهرهای تلعفر، کرکوک، موصل و اربیل فرصتی است برای نفوذ در عراق. تلاش دولت ترکیه برای احیای نفوذ امپراتوری عثمانی در منطقه طی سال های اخیر افزایش یافته است.

سیاست احیای محور ترکی و حضور در جغرافیای نفوذ امپراتوری عثمانی، به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی نظریه سیاست خارجی داود اوغلو به شمار می‌رود. هرچند اردوغان به‌ظاهر از اندیشه‌های وی استفاده نمی‌کند اما در باطن معتقد است که ترکیه نه یک پل میان شرق و غرب بلکه محوری در راستای احیای تفکر فرهنگی، سیاسی و اقتصادی عثمانی است. لذا تلاش دارد تا عثمانی‌گری را به عنوان زیرساخت اندیشه‌ای سیاست خارجی خود احیا کند.

مصادیق نمادگرایی در سیاست خارجی ترکیه را می‌توان در سه بخش سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تقسیم‌بندی کرد. در مجموع این مصادیق باعث درک ایدئولوژی رفتاری سیاست‌مداران ترکیه خواهد شد. در این ایدئولوژی، اردوغان در قامت یک قهرمان فاتح نشان داده می‌شود که در خطبه‌های نخستین نماز جمعه در ایاصوفیه به‌وضوح مشخص بود. رئیس امور دیانت ترکیه، خطبه‌های خود را با سلام بر محمد فاتح آغاز و تلاش کرد تا اردوغان را ادامه‌دهنده راه وی برشمارد. از این منظر درک مصادیق نمادگرایی در سیاست خارجی دولت ترکیه نقش مهمی در چارچوب شناخت اهداف اردوغان دارد.

شاید بتوان تبدیل ایاصوفیه از موزه به مسجد و اقامه نماز جمعه در آن را به‌عنوان مهم‌ترین مصداق نمادگرایی فرهنگی در دولت اردوغان برشمرد؛ اما پایه‌های اصلی نمادگرایی فرهنگی در سیاست خارجی ترکیه با آغاز تفکر نوعثمانی‌گرایی در سال‌ ۲۰۰۴ آغاز می­شود. درواقع حزب عدالت و توسعه به این موضوع واقف بود که با رویکرد پان‌ترکسیم نمی‌تواند به توسعه نفوذ خود در منطقه ادامه دهد. از این‌رو اردوغان تلاش کرد با تکیه ‌بر مفهوم عام احیای امپراتوری عثمانی، نفوذ خود را در منطقه و جهان اسلام گسترش دهد. حمایت از احزاب اسلام‌گرای اخوان، دفاع از آرمان فلسطین و حمایت از اسلام معتدل باعث شد تا جهان اسلام نیز ترکیه را به‌عنوان یکی از قدرت‌های تأثیرگذار برای رسیدن به آرمان‌های خود برشمارد. امروزه ساخت فیلم‌های تاریخی عثمانی، نماد بارزی برای افزایش قدرت نرم ترکیه در منطقه تحلیل می‌شود. این نمادگرایی بعدها در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی نیز تبلور پیدا کرد.

دولت اردوغان از ابتدای روی کار آمدن، سرمایه‌گذاری کلانی را در کشورهایی که روزگاری در قلمرو امپراتوری عثمانی بودند، انجام داد. در بُعد اقتصادی، استفاده از کمک‌های مالی، ایجاد شعبات بانک‌های ترک در کشورهای جداشده از امپراتوری عثمانی و ارائه مشوق‌های اقتصادی برای افزایش تجارت با کشورهای اسلامی با نمادهای عثمانی و با استانداردهای ترکیه، بخش مهمی از تلاش‌های اردوغان به شمار می‌آید. در بُعد سیاسی، اردوغان از سویی با حمایت از گروه‌های اسلام‌گرا و اخوان‌المسلمین تلاش کرد تا با استفاده از هیجانات بیداری اسلامی خود را به عنوان رهبر تحولات بیداری اسلامی نشان دهد و از سوی دیگر نیز تلاش کرد تا با حمایت از جبهه النصره برای تغییر نظام سوریه در کنار ایجاد پایگاه‌های نظامی در قلمرو امپراتوری عثمانی، نفوذ نظامی را در منطقه فرهنگی امپراتوری عثمانی گسترش دهد.

در پایان باید گفت چنان چه حزب عدالت و توسعه موفق شود تا فراتر از یک حزب به جنبشی فراگیر در ترکیه مبدل شود، آن گاه می توان گفت دیگر از اتاتورکیسم فقط نامی برجای مانده است و دیگر هیچ!

دکتر عبداللطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟