دعبل خزاعی کیست؟

  • انتشار: ۸ دلو ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 75925

دعبل خزاعی (دِعبِل بن علی خُزاعی) شاعری شیعه بود که در قرن دوم و سوم هجری زندگی می‌کرد. وی از اصحاب و یاران امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) بود و روزگار امام جواد(ع) را نیز درک کرده است.

زمانی که امام رضا(ع) در مرو بودند، به حضور ایشان رسید. زمانی هم که امام رضا(ع) در خراسان بودند قصیده تائیه خود را سروده بود و می‌گفت قبل از امام رضا(ع) کسی دیگر نباید آن را بشنود.

دعبل خزاعی در طعن، زبان تندی داشت. به همین دلیل همیشه در حال گریز و سفر بود. و عاقبت، همین طعن‌ هایش بر خلفای عباسی موجبات کشته شدن او را فراهم آورد.

از کتاب های دعبل خزاعی می‌توان به الواحده فی مناقب العرب و مثالبها و همچنین طبقات الشعرا اشاره کرد. وی از جمله راویان حدیث نیز به حساب می‌آید.

دعبل خزاعی کیست

دعبل خزاعی در یک نگاه

نام دعبل را محمد، حسن و عبدالرحمن گفته اند. کنیه او نیز ابوجعفر یا ابوعلی است. دعبل لقبی بود که دایه او به جهت طبع شوخی که داشت به او داده بود. هدف او ذعبل بود که حرف ذال به دال تبدیل شده بود.

دعبل خزاعی در اصالت اهل کوفه است و بنا بر گفته برخی مورخان اهل قرقیس بوده و ساکن بغداد گشته است. سال تولد او نیز سال ۱۴۸ هجری قمری به نوشته تاریخ می‌باشد.

پدر وی علی بن رزین، عمویش عبدالله و پسر عموی دعبل نیز ابوجعفر محمد ابوشیص نام داشتند. که ابو جعفر از شاعران به نام دوران خود شناخته می‌شد. برادر دعبل نیز شاعر بوده است و دیوان شعر وی در حدود پنجاه برگ داشته است.

برادر دعبل در سال ۱۹۸ق به همراه خود دعبل به محضر امام رضا (ع) رسید که و تا سال ۲۰۰ ق در آنجا سکونت داشت. رزین، یک برادر دیگر دعبل بود که او نیز دستی در شعر و شاعری داشت.

برادر دعبل (ابوالحسن علی) و پسرش حسن نیز از جمله راویان آن خاندان مخلص به اهلبیت به شمار می‌روند. حسن روایات بسیاری از پدرش کرده است و از جمله کتاب های وی تاریخ الأئمه و النکاح را می‌توان نام برد.

بدیل بن ورقاء

دعبل خزاعی از خاندان رزین است. این خاندان شاعران و محدثان بسیاری داشته است. که تقریبا همه آنها در مدح پیامبر و اهل بیت او شعر می‌سرودند و احادیث و روایات زیادی از سوی آنها نقل شده است.

پیامبر گرامی اسلام در روزی که مکه فتح شد با لبخندی که بر لب داشت، در حق جدّ بزرگ دعبل که بدیل بن ورقاء نام داشت دعا کرد که: خداوند جمالت و سیه مویت را بیفزاید و خاندان تو را متمتع گرداند.

عبدالله بن بدیل و برادرانش

افرادی را که پیامبر اکرم به یمن فرستاد از بزرگان این خاندان، عبدالله بن بدیل و برادران او عبدالرحمن و محمد بوند. این سه نفر به همراه برادر دیگرشان عثمان در جنگ صفین جزء لشکریان حضرت علی(ع) بودند. برادر دیگر آنها که نافع نام داشت در زمان پیامبر به شهادت رسیده بود.

در جنگ صفین، بعد از شهادت عبدالله، معاویه گفت: اگر زنان خزاعه هم می‌توانستند، علاوه بر مردان‌شان با من می‌جنگیدند. حضرت علی(ع) بعد از شنیدن خبر شهادت عبدالله گفت: خدا رحمتش کند، در زندگی در جنگ با دشمن، همراه ما بود، با مرگ خود نیز نسبت به ما خیرخواهی نمود. او دو فرزند داشت به نام های حسین و عبدالله. حسین دیوانی در حدود ۲۰۰ برگ از خود بر جای گذاشت.

خلقیات و مناصب دعبل خزاعی

دعبل شاعری بود بد هجو و زبان تندی داشت. اما در مسافرت هایش دزدان و راهزنان آزاری به او نمی‌رساندند بلکه از او به نیکی یاد می کردند و با او به خوردن و نوشیدن می‌پرداختند.

دعبل خزاعی بیشتر در بغداد زندگی می‌کرد و به دلیل اینکه به هجو معتصم پرداخته بود برای مدتی از ترس او از شهر برای مدتی خارج شد و دوباره باز گشت.

دعبل با بردارش رزین سفری به حجاز داشت و با برادر دیگرش به ری و خراسان سفر کرد. او زمانی که از قم گذر می‌کرد در آنجا سکونت و کرد و شیعیان آن شهر در هر سال به او پنجاه در هم می‌دادند.

هجویات

دعبل خزاعی نسبت به کسانی که دشمن پیامبر بودند و آنها را غاصب حق خاندان او می‌دانست هجوسرایی و بدگویی های تندی داشته است. و به آن وسیله خود را به خداوند نزدیک می‌کرد.

کشته شدن دعبل

او در سال ۲۴۶ یا ۲۴۷ ق به دلیل اینکه هجوهای زیادی درباره خلفای عباسی داشت، به فرمان یکی از آنها کشته شد. علامه امینی در جلد دوم کتاب الغدیر در مورد کشته شدن دعبل خزاعی می‌نویسد:

عمر دعبل ۹۷ سال و چند ماه بود. در تاریخ آمده است که او مالک بن طوق را به واسطه اشعار خود هجو کرد و زمانی که هجویه او به گوش مالک رسد او را برای مجازات طلب کرد.

آن زمان بود که شاعر به سمت بصره گریخت. فرماندار بصره در آن عهد اسحاق بن عباس عباسی بود. اسحاق از هجویه ای که دعبل در خصوص مالک بن طوق سروده بود آگاهی داشت و به محض ورود وی به شهر کسی را گماشت تا گردن او را بزند.

دعبل سعی در انکار قصیده خود داشت و می خواست به هر طریقی که شده از کشته شدن خود جلوگیری کند. او چکامه خود را کار دشمن می‌دانست و می گفت دشمنان آن را ساخته اند تا به واسطه آن دعبل را به کشتن بدهند.

اسحاق چوب دستی طلب کرد و با آن چوب تا می‌توانست دعبل را زد و او را وادار به انجام کارهای تحقیر آمیزی کرد. بعد از این کارها او را رها کرد و او نیز به سوی اهواز رفت.

مالک بن طوق ده هزار درهم به کسی داده بود تا او را نا آگاهانه بکشد. آن مرد، دعبل خزاعی را در یک روستا از نواحی شوش پیدا کرد و بعد از نماز عشاء یا یک چوب دست که به زهر آغشته شده بود به پای دعبل زد و فردای آن روز دعبل دار فانی را وداع گفت.

مرقد دعبل خزاعی در شوش دانیال

تائیه دعبل خزاعی

مشهورترین قصیده ای که دعبل خزاعی آن را سروده بود و آن قصیده در خصوص تاریخ اهلبیت(ع) و ستم‌هایی که بر آنها روا داشته شده است قصیده تائیه نام دارد.