جناح‌بازی و حلقه‌گرایی میان نیروهای امنیتی

  • انتشار: ۱ جوزا ۱۳۹۷
  • سرویس: بین المللپارلمانسیاست
  • شناسه مطلب: 42528

برکناری جنرال مراد از سمت معینیت امنیتی وزارت امور داخله نشان‌دهندهٔ آن است که اختلاف‌های جدی در رهبری نیروهای امنیتی وجود دارد. در درون وزارت‌خانه‌های قوای مسلح حلقه‌ها تشکیل شده‌است و هر بلند‎‌پایه‌ای تلاش می‌کند برای خودش یک حلقه بسازد. این حلقه‌ها بعداً رو در روی هم قرار می‌گیرند و مشکل می‌آفرینند. هر کدام این حلقه‌ها خودشان را به یک جناح سیاسی وابسته می‌دانند و با همدیگر تضاد منافع دارند. به دلیل وجود همین اختلاف‌ها و حلقه‌ها است که کار وزارت‌خانه‌های قوای مسلح چندان مؤثر نیست. دیده می‌شود که گاهی لوژستیک در یک نقطه مشکل پیدا می‌کند، در جای دیگر نیروی کمکی نمی‌رسد، در جای دیگر مشکل دیگری خلق می‌شود و هیچ نشانه‌ای از مدیریت و رهبری سالم به چشم نمی‌خورد.

به این وضعیت باید به در چهار سال گذشته پایان داده می‌شد. در شروع روی کار آمدن حکومت وحدت ملی مسئولیت جنگ با طالبان و تأمین امنیت ساحات زیر کنترول دولت به نیروهای امنیتی داخلی افغانستان سپرده شد. در واقع نیروهای امنیتی وظیفه گرفتند که از بقای دولت دفاع کنند. تصور این بود که رهبران حکومت و مجموع صنف سیاسی افغانستان برخورد سیاسی با نیروهای امنیتی را کنار بگذارند و به اصل شایسته‌گی حرفه‌ای گردن بنهند، تا این نیروها بتوانند در جنگ بقا خوش بدرخشند، اما دیده شد که تحقق چنین آرزویی محال است. رهبران حکومت با در نظر داشت ملاحظات سیاسی خودشان با نیروهای امنیتی برخورد کردند.

رئیس‌جمهور نگران بود که نفوذ لازم در نیروهای امنیتی ندارد، به همین دلیل بود که دست به سری مقرری‌ها زد تا به این نگرانی‌ها پاسخ بگوید. این مقرری‌ها در برخی از موارد هیچ توجیه نداشت. در برخی از قطعات هم به جای فرماندهٔ قطعه یک شخص دیگر، به لحاظ سیاسی تقویت شد تا اعمال اقتدار کند و برای جناح رئیس‌جمهور پوشش نظامی به وجود بیاورد. روشن است که افسرانی که خودشان را با جناح ریاست جمهوری همسو نمی‌دانستند، حلقه‌های خودشان را تشکیل دادند و به این ترتیب ناهماهنگی به اوجش رسید.

افغانستان تجربهٔ تلخ کودتاها را دارد. کودتای ۲۶ سرطان به عمر دههٔ دمکراسی پایان داد. داوودخان که رئیس‌جمهور غنی خیلی به او علاقه دارد و حتی به کودتای ۲۶ سرطانش مشروعیت می‌دهد، به کمک افسران وفادارش در اردو دست به کودتا زد. حزب دمکراتیک خلق هم در اردو نفوذگذاری و بعد کودتا کرد. اگر نیروهای نظامی، در بازی‌های سیاسی دخیل ساخته شدند، تجربه‌های تلخ گذشته تکرار می‌شود. وقتی ارتش را از معیارهای حرفه‌ای فاصله دادید و به افسران عادی و بلندپایهٔ آن فکر جناحی تزریق کردید، احتمال کاهش وفاداری آنان به کلیتی به نام دولت را افزایش می‌دهید. در حکومت وحدت ملی متأسفانه همین کار صورت گرفت. کل جناح‌های تشکیل‌دهندهٔ این حکومت از جمله ریاست جمهوری تلاش کردند، نفوذ مخرب خود را در نیروهای امنیتی افزایش دهند و این امر به سود کشور تمام نشد.

یکی از نگرانی‌های عمدهٔ جامعهٔ جهانی که نیروهای امنیتی افغانستان را تمویل می‌کند، تجزیهٔ این نیروها در خطوط قومی و سیاسی است. برخورد سیاسی با نیروهای امنیتی، در نظر نگرفتن معیارها و احترام نگذاشتن به قوانین و آیین‌نامه‌های سازمانی این نیروها، احتمال قومی شدن قوای مسلح را بیشتر کند و نگرانی‌های جهانی را بیشتر می‌سازد. مجموع قشر سیاسی افغانستان باید توافق می‌کرد که با نیروهای امنیتی برخورد حرفه‌ای شود، نه سیاسی. اما این امر در چهار سال حکومت وحدت ملی تحقق نیافت و انتظار نمی‌رود که در فرصت باقی مانده تحقق یابد. حکومت آینده باید به این امر توجه کند.

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟