حکمتیار آمدنی شد/ ملا اختر منصور رفتنی

  • انتشار: ۲ جوزا ۱۳۹۵
  • سرویس: تیتر 1سیاست
  • شناسه مطلب: 13118

 

علی الظاهر مرگ ملا محمد اختر منصور که در حمله هوایی آمریکا هدف قرار گرفته بود، تایید شده است و با این واقعه، برگ جدیدی در معادلات سیاسی نظامی افغانستان در حال رقم خوردن است.

در قدم اول، کشته شدن یا اعلام خبر کشته شدن ملا محمد اختر منصور در شرایط کنونی، به خودی خود جای پرسش دارد.

اختر منصور هرچند که جذبه شبه کاریزمای ملا محمد عمر را برای نیروهای وابسته به طالبان نداشت، اما از شخصیت های بسیار مهم و تاثیر گذار بر حرکت های نظامی طالبان به حساب می آمد و موفق شده بود بخش عمده ای از طالبان از جمله خانواده ملا عمر را با خود همراه کند.

وی از حمایت پاکستان هم برخوردار بود و در واقع، اهرم فشار اصلی پاکستان برای تاثیر گذاری بر معادلات سیاسی نظامی مرتبط با افغنستان به حساب می آمد.

از سوی دیگر، ملا اختر منصور، از اصلی ترین مخالفان روند صلح بود و گفته می شد که بسیاری از سران میانه رو و طرفدار روند صلح طالبان یا توسط وی کشته شده بودند و یا با همکاری ای اس ای پاکستان، در بند نیروهای پاکستانی هستند.

با توجه به اهمیت ملا اختر منصور در رهبری طالبان و حمایت جدی و بی شائبه پاکستان از وی، کشته شدن او آن هم در خاک پاکستان، از نکات مرموز این رویداد است. سوالی را که می توان در این باب مطرح کرد این است که آیا پاکستان از عملیات نیروهای آمریکایی برای کشتن اختر منصور مطلع بوده یا خیر؟ اگر ‍‍‍‍پاکستان از این عملیات مطلع بوده، تحت چه شرایطی و با در نظرداشت کدام منافع، حاضر شده است این متحد مهم خود را از دست بدهد، . اگر هم مطلع نیست، بازی جدید آمریکا در منطقه، مبتنی بر چه قواعدی هست؟

 

حقیقت این است که کشته شدن ملا اختر منصور، همزمان با زمزمه های پیوستن حکمتیار (که اینجانب به دلیل شخصیت خاص او ترجیح می دهم وی را جهالت یار بخوانم) به دولت، می تواند معانی خاصی داشته باشد.

یکی از معانی ممکن این باشد که اندک اندک، زمان انتقال رهبری و مدیریت طوایف پشتون از شخصیت های کم نقوذ به یک فرد قوی و دارای ویژگی های خاص با هدف متمرکز کردن این قوم فرا رسیده است. و این مساله، ممکن بازی جدید غربی ها در افغانستان باشد که پاکستان نیز در کنار آن نقشی دارد و منافعی.

نفس پیوستن حکمتیار با شاخصه های خاص خود و با رویکرد های عجیب و غریبی در که طول حیات سیاسی و نظامی اش داشته به دولت، نشانگر توجه کارگردانان مسائل افغانستان به لزوم تغییر رهبری در میان پشتون های افغانستان است.

حامد کرزی به دلیل شرایط خاص کشور در زمانی که زمام حکومت را در دست گرفت، هم در میان پشتون ها و هم در میان سایر اقوام کشور، نقوذ قابل توجهی یافت، اما اشرف غنی هرگز نتوانسته که حتی در میان قبایل پشتون، نفوذی که منجر به یکپارچگی پشتون ها با هدف ایجاد یک جبهه پشتونیزمی هماهنگ با آمریکا و پاکستان شود پیدا نماید.

برخی معتقدند که جهالت یار (همان حکمتیار سابق) می تواند در نبود فردی همچون ملا عمر، مدیریت کلان پشتون ها به به عهده بگیرد و به احیای سیطره بلامنازع پشتون ها در افغانستان کمک کند.

شاید عده ای بگویند که اختر منصور یا حامد کرزی هم میتوانستند به عنوان یک لیدر قدرتمند با رویکرد پشتونیزمی عمل نمایند، اما میان جهالت یار و منصور و کرزی، تفاوت هایی وجود دارد:

اولا شرایط اختر منصور به گونه ای نبود که بتوان حضور قانونمند او در راس و بدنه حکومت را فراهم کرد تا دهان اعتراض آمیز جامعه جهانی بسته شود و ثانیا جهالت یار در طول حیات سیاسی خود نشان داده که در شرایط ویژه و در صورت تامین شدن منافعش، آماده هرگونه معامله ای با هرکسی حتی آمریکا ـ که جهالت یار این کشور را همواره متجاوز میخواند ـ هست، در حالیکه در اختر منصور ظاهرا چنین زمینه ای کمتر دیده می شد.

و ثالثا، کرزی هم به دلیل دهن کجی های سال های اخیر حکومتش به آمریکا و علاقه ای که به پاکستان، هند و ایران نشان میدهد، نمی تواند گزینه مناسبی برای رهبری جامعه پشتون ها باشد.

از همین رو، منطقی به نظر می رسد که موانع پیش روی جهالت یار(حکمیار سابق) یکی پس از دیگری برداشته شود تا وی با خیل عظیمی از طرفداران خود، در قالب یک رهبر محبوب، وارد شهر کابل شود.

یکی از بزرگان، در نوشته ای گفته بود که کشته شدن اختر منصور، به نتیجه رسیدن مذارکرات صلح با حکمتیار و چند مساله دیگر، نوید بخش روزهای خوبی برای افغانستان است. اما صاحب این قلم بر خلاف آن گفته، تصور می کند که کشته شدن ملا اختر منصور، می تواند ربط مستقیمی به آمدن حکمتیار به کابل داشته باشد و اگر چنین باشد، نباید از کاندید شدن شخص جهالت یار(باز هم همان حکمتیار سابق) در انتخابات ریاست جمهوری آینده متعحب شد.

ظاهرا موج پشتونیزمی جدیدی در راه است و قرار است که تحولات افغانستان، مبتنی بر سروری این قوم در افغانستان رقم بخورد. خدا کند که این موج، با ترور و حذف فیزیکی شخصیت های غیر پشتون کلید نخورد و صرفا در قالب یک مبارزه سیاسی بروز و ظهور نماید.

 

سید احمد موسوی مبلّغ

نظرات(۱ دیدگاه)

نظر شما چیست؟