حوصلم سر رفته! [با حوصله سر رفته ام چه کنیم؟]

  • انتشار: ۶ دلو ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 75759

یادم می آید یکی از معضلاتی که همیشه در خانه ی ما بخصوص در فصل تابستان همه گیر بود بحث «حوصلم سر رفته» بود و همیشه خدا برادرهایم با این جمله به سراغ مادرم می رفتند و بیچاره مادر که باید برای هر کسی فعالیتی جور می کرد که مطابق با سلیقه و خواست و حال و حوصله اش می بود. یکی نقاشی دوست نداشت و دیگری از دوچرخه سواری خسته بود. یک روز دیدن تلوزیون کسل کننده و حوصله سرآور بود و فرداش بازی با بچه های محل. اگر شما هم حوصله تان سر رفته یا فرزندی دارید که باید فکری به حال حوصله ی سر رفته اش کنید این مطلب را با عنوان حوصله ام سر رفته را از دست ندهید. قطعا خواندن این مطالب به همراه پیشنهادات هیجان انگیز و شگفت آوری که در این مطلب وجود دارد حال تان را بهتر و حوصله تان را سرجایش خواهد آورد.

حوصلم سر رفته یعنی چی؟

قبل از اینکه بفکر راهکاری برای سر رفتن حوصله مان بکنیم حتما باید بدانیم که چرا حوصله مان سر می رود و اصلا یعنی چی که حوصله ام سر رفته؟!

حوصلم سر رفته

حوصله سر رفتن در کودکان و بزرگسالان دو تا مقوله متفاوت از هم اند و البته که بحث سر رفتن حوصله در کودکان شاید خیلی نگران کننده به نظر نرسد ولی وقتی در مورد افراد بزرگسال از این مقوله صحبت می کنیم کمی حساسیت نیز چاشنی موضوع می شود چرا که طبق تحقیقات محققان دانشگاه کالج لندن افرادی که از ملال‌آوری وخسته کنندگی زندگی خود شکایت می‌کنند دو برابر بیشتر از کسانی که زندگی را جالب و سرگرم کننده می‌دانند در معرض بیماری های قلبی و سکته قرار دارند. طبق این تحقیقات افرادی که معمولا حوصله شان سر می‌رود با احتمال بیش‌تری به عادات ناسالم مانند سیگار کشیدن ، نوشیدن مشروبات الکلی و مانند آن روی می‌آورند و همین امر می‌تواند امید به زندگی را در این افراد به طور قابل توجهی کاهش دهد. پس قابل توحه است که بحث « حوصلم سر رفته » را نباید خیلی هم دست کم بگیریم.

حوصله سر رفتن یعنی داشتن یک حس ناخوشایند و معمولا زمانی اتفاق میوفته که “کاری برای انجام دادن نداشته باشیم”. و بهتره بدونید که فقط شما نیستین که این حس رو تجربه می‌کنین، هر فردی تو هر سنی میتونه بهش دچار بشه و درواقع بنا بر یک سری تحقیقات ۹۱ تا ۹۸ درصد جوان ها این حس رو تجربه کردن. شاید بتوان گفت که حوصله سر رفتن نوعی از استرس و اضطراب را در بدن بوجود می آورد و طوری دست روی احساسات فرد میگذارد که احساس کلافگی و تاخیر انداختن در همه کارها به وجود میاد.

چرا حوصلم سر رفته ؟!

اما واقعا چرا حوصلم سر رفته ؟ چرا بین این همه کار و فعالیتی که اطراف مان هست هیچ کدام برایمان سرگرم کننده و جذاب بنظر نمی رسد؟ در پاسخ باید بگوییم که معمولا دلیلهای زیادی برای سر رفتن حوصله ها ذکر شده است که عبارتند از: یکنواختی ذهنی؛ فقدان تچان؛ نیاز به تنوع؛ اختلال کم‌توجهی؛ نداشتن آگاهی عاطفی؛ نداشتن آرامش درونی؛ نداشتن استقلال و فرهنگ. اگر بخواهیم یک توضیح کلی در مورد برخی از این دلایل ارائه کنیم باید بصورت خیلی خلاصه و ساده بگوییم که فرد به علت تکرار و عدم‌علاقه به جزئیات کار یا زندگی بی حوصله می شود و در واقع تجربه های قابل پیش بینی برای فرد خسته کننده و کسل کننده و در نهایت منجر به بی حوصلگی می شود. تچان نیز که فقدان آن موجب بی حوصلگی می شود در واقع یک حالت ذهنی است که در آن فرد با گیرایی کامل کاری را انجام می‌دهد که چالش‌برانگیز است اما با توانایی‌های او همخوانی دارد و اگر مهارت فرد با سطح کاری یا چالشی که انجام می دهد همخوانی نداشته باشد آن فرد با فقدان تچان مواجه شده و همین مسأله باعث می شود که حوصله اش سر برود. حوصلم سر رفته یک معضل بزرگ است که در ادامه با بقیه دلیل های سر رفتن حوصله اشاره می کنیم:

نداشتن تنوع در کار نیز از دیگر عوامل بی حوصلگی و خستگی است همچنین عدم تمرکز یا توجه ناکافی یا کم توجهی نیز موجب کم حوصلگی می شود چون هرچه توجه فرد به کار یا فعالیت کمتر باشد علاقه ای نسبت به آن فعالیت بوجود نخواهد آمد و به مرور زمان حوصله مان سر می رود. پس ضعف در تمرکز و نهایتا ضعف در تصمیم گیری نقش مهمی در بی حوصلگی افراد ایفا می کند. بر عکس، وقتی مشکلی در تمرکز کردن نداشته باشیم و دقیقا بدانیم که چه چیزی می خواهیم، به راحتی حوصله ها سر نمیره. و هیچ وقت دچار این مشکل که حوصلم سر رفته نمی شوید

نداشتن آگاهی عاطفی هم یکی از مواردی هست که برای بی حوصله شدن افراد ذکر شده و این به این معناست که فردی که آگاهی کافی نسبت به عواطف و احساساتش نداشته باشد و در واقع نتواند تشخیص بدهد که چه چیزی می تواند او را شاد کند و با انجام چه کاری می تواند نیازهای روحی اش را ارضا کند طبیعتا بصورت عمیق تری با بی حوصلگی مواجه می شود.

البته موارد زیادی در سر رفتن حوصله ما نقش دارند ولی مهمترین دلایل را برایتان گفتیم.

با حوصله سر رفته ام چه کنم؟

خب حالا حوصله تان سر رفته است و شما بارها در ذهن تان مرور کرده اید که حوصلم سر رفته و برای فرار از این بی حوصلگی بارها مسیری را پیاده رفته اید و برگشته اید، خیابان ها و مغازه ها را دید زده اید اصلا تک به تک سنگفرش پیاده روها رو شمرده اید و کلا همه را از حفظ اید ولی هنوز بی حوصله اید. ما به شما پیشنهاد می کنیم که:

روح و ذهن تان را آرام کنید؛

سعی کنید اول از همه حتی شده برای چند ثانیه خودتان را آرام کنید، برای بعضی ها این آرامش ممکن است در کنج دنج یک کافه به دست بیاید و برای برخی نیز نشستن در گوشه حیاط امامزاده و زل زدن به گند و گلدسته، شاید هم جزو آن دسته افرادی باشید که دیدن بازی بچه ها توی پارک حال دل تان را بهتر می کند بهرحال اول از همه ذهن تان را از همه چیز خالی کنید و آرام شوید.

تمرکز کنید؛

وقتی به یک آرامش نسبی دست پیدا کردید روی خواسته ها و علایق تان و یا کارهای مورد علاقه تان تمرکز کنید، در اکثر این جور مواقع فرد به ایده هایی می رسد که مسیر زندگی اش کلا تغییر می کند، شاید شما به نوشتن علاقمند بوده اید یا به نقاشی و هیچوقت به دلیل مشغله های زندگی نتوانسته اید هرگز به آنها فکر کنید ولی الان که از هرکاری حوصله تان سر رفته بهترین فرصت است برای اینکه به آنها بیندیشید و اصلا در همان حال و لحظه شروع کنید به نوشتن یا عکاسی و نقاشی و…. از حوصلم سر رفته برای خودتان یک شروع جدید بسازید.

ایده پردازی کنید؛

ایده های جدید و نو یا شروع کسب و کار و فعالیت های خلاقانه معمولا بعد از همین بی حوصله گی ها استارت می خورند.

البته با کمی سرچ در اینترنت به مطالب زیادی بر می خورد که توصیه می کند در هنگام سر رفتن حوصله تان انجام دهید ولی این مطلب دنبال این بود که بتواند بی حوصلگی شما را سمت یک موفق بزرگ سوق بدهد. پس به یاد داشته باشید همیشه جلمه حوصلم سر رفته اغاز یک جنجال بزرگ نیست بی حوصلگی شما پلی است به سوی موفقیت تان.